🔰 اشتغال زنان؛ حق یا امتیاز؟.. ✍️مینو مرتاضی

🔰 اشتغال زنان؛ حق یا امتیاز؟

✍️مینو مرتاضی

🔹جهان توسعه‌یافته با ارزیابی انتقادی تاریخ هزاره نخست و هزاره دوم تمدن بشری، با اهدافی روشن برای دستیابی به صلح و امنیت و توسعه پایدار قدم به هزاره سوم نهاد. در دوران جدید، محو نابرابری و آثار خشونت‌بار تبعیض‌های به‌جامانده که ریشه در نگرش تمدن دوران کشاورزی و الزامات و اقتصاد سیاسی اشرافیت سپری‌شده دارد، در دفاع از ملت‌ها و حمایت از بی‌قدرتان و طردشدگان عمدی به بهانه رعایت کلیشه‌های جنسیتی در دستور کار انسان در جهان توسعه‌یافته قرار گرفت. اهداف هشت‌گانه هزاره سوم شامل موارد زیر است: 1. کاهش فقر و گرسنگی شدید به نصف؛ 2. دستیابی همگانی به آموزش ابتدایی؛ 3. توانمندسازی زنان و منع تبعیض‌های جنسیتی؛ 4. کاهش مرگ‌ومیر کودکان؛ 5. کاهش مرگ‌ومیر زنان در هنگام زایمان؛ 6. جلوگیری از گسترش بیماری‌ها خصوصاً ایدز و مالاریا؛ 7. تضمین سلامت محیط زیست؛ و 8.. مشارکت جهانی برای توسعه.

🔹تغییر وضعیت زنان از وضعیت موجود به وضعیت نسبتاً مطلوب‌تر چنان اهمیتی برای جهان دارد که پنج هدف از هشت هدف جهانی هزاره سوم به بهبود وضعیت سلامت، بهداشت، اقتصاد و توانمندسازی زنان اختصاص یافته است؛ زیرا زنان همچنان بزرگ‌ترین جمعیت فقیر، بی‌سواد، بیمار، خشونت‌دیده، مورد تجاوز قرار گرفته، بیکار، آواره و در معرض مرگ را تشکیل می‌دهند. 80 درصد از جمعیت 1/2 میلیارد گرسنه و فقیر را زنان تشکیل می‌دهند؛ یعنی یک‌پنجم جمعیت کنونی جهان توانایی کافی برای دستیابی به نیازهای اولیه انسانی خویش را ندارند. همچنین دوسوم از کل جمعیت بزرگسالان بی‌سواد جهان زنان فقیرند. نکته قابل‌توجه این است که بسیاری از مردان فقیر نیز به‌دلیل فقر امکان یادگیری سواد و بهره‌مندی از آموزش را پیدا نمی‌کنند، اما شاخص نابرابری حتی بیش از فقر به‌ویژه در مناطق روستایی در تعیین جایگاه و پایگاه اجتماعی افراد نقش ایفا می‌کند، از این‌رو پیداست در جوامع بیشترتوسعه‌یافته که به برابری انسانی کم‌وبیش توجه و تأکید می‌شود، امکان مبارزه مؤثر با فقر و عوارض آن همچون بی‌سوادی و بیکاری بیشتر مهیا می‌شود.

🔹اینکه پنج هدف از هشت هدف جهانی برای بهبود وضعیت انسان در هزاره سوم معطوف به وضعیت نابه‌سامان زنان در جهان است بدین معناست که زنان همچنان در مرکز انواع تبعیض‌های جنسیتی، قومیتی، مذهبی و طبقاتی قرار دارند که ساخته دست انسان بوده و وابسته به فرهنگ و جغرافیای انسانی است. ازدیاد جمعیت جهان و تخریب فزآینده محیط زیست و کاهش منابع و محدودیت‌های اقتصادی ناشی از مصرف بی‌رویه و غارت‌گونه طبیعت، انسان‌های متفکر را به این نتیجه رسانده که پافشاری بر نابرابری و تبعیض و نادیده انگاری عمدی زنان و رفتار کور جنسیتی در حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی انسان، حاصلی جز تشدید نابه‌سامانی و فقر و عقب‌ماندگی و نهایتاً نابودی سرمایه‌های بشری ندارد. از این‌رو به فکر یافتن راهکارهایی برای خروج از بن‌بست‌های فرهنگی برآمدند که نابرابری‌ها و خشونت‌های جنسیتی بر آن‌ها استوار شده‌اند؛ ازجمله آن، فن‌های دستیابی به برابری جنسیتی و طراحی استانداردها و شاخص‌های برخورد برابر با زنان است. برای نمونه شاخص ایزو 5218 استانداردهای برابری جنسیتی در سطح جهان را مطرح می‌کند یا ایزو 26000 که شاخص‌های سامانمند مسئولیت‌های اجتماعی را برای مشارکت جهانی در امر توسعه، امنیت و صلح پایدار و همچنین رهایی از فقر، بی‌سوادی، مرگ‌ومیر و برقراری عدالت جنسیتی در بهره‌مندی از فرصت بیان می‌کند. این استاندارد بین‌المللی با استفاده از رویکرد تعدد ذی‌نفعان و با کمک کارشناسانی از 90 کشور و 40 سازمان بین‌المللی یا منطقه‌ای وسیع که در جنبه‌های مختلف مسئولیت اجتماعی نقش داشتند طراحی شده است. این کارشناسان از شش گروه مختلف ذی‌نفعان بودند: مصرف‌کنندگان؛ دولت؛ صنعت؛ نیروی کار؛ سازمان‌های مردم‌نهاد و بخش خدمات؛ پشتیبانی؛ تحقیقات؛ و دانشگاهیان. افزون بر این، نظارت ویژه‌ای برای دستیابی به تعادل بین کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه و همچنین دستیابی به تعادل جنسیتی هم‌عرض و دستیابی به تعادل بین کشورهای غنی و فقیر در طراحی گروه‌ها اعمال شده است. هدف این استاندارد تشویق سازمان‌ها به درک مشترک از مسئولیت اجتماعی خود و مشارکت در توسعه و صلح و امنیت پایداراست. مهم‌ترین فایده این استاندارد این است که بنگاه‌های اقتصادی در سرتاسر جهان موظف‌اند تا ذی‌نفعان را نسبت به حقوق خودآگاه کنند و نیازهای آنان را به رسمیت بشناسند. بنگاه‌هایی در اولویت معامله قرار می‌گیرند که استانداردهای مسئولیت اجتماعی و برابری جنسیتی را رعایت کرده باشند.
بیشتر بخوانید در🔻
tinyalias.com/FNQ7dJ

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology