شاخص‌هایی برای اصلاح سبک زندگی ایرانیان

شاخص‌هایی برای اصلاح سبک زندگی ایرانیان
دکتر محمود #سریع‌القلم

1- کتاب خواندن و مناظره کردن: نمی‎پذیرم که میانگین ایرانیان پولی برای کتاب خریدن ندارند. چرا که ایرانیان برای غذا و تفریح پول به اندازه کافی دارند ولی برای مطالعه و ارتقای سطح فکری پول خرج نمی‎کنند. انسان از آنجا که احساس نیاز می‏کند کتاب می‏خواند و یا به مناظره‌ها گوش می‌کند. احساس نیاز است که انسانها را رشد می‏دهد. این آگاهی در جامعه باید رشد یابد و افراد از خود بپرسند آیا نیازی به کتاب خواندن دارند یا نه. فرهنگ شفاهی در ایران احساس بی نیازی به کتاب را تقویت کرده است و فکر می‎کنیم فقط باید گوش دهیم و نباید بخوانیم و مطالعه کنیم و این نخواندن هم فکر، هم رفتار، هم خلقیات و هم انرژی ‏ای که باید برای تغییر بگذاریم را به حالت انجماد رسانده است. هرکس که به وجدان خودش رجوع کند این نتیجه را می‎گیرد که بی تردید سطح و کیفیت فرهنگ عمومی ما ظرف 10 سال گذشته کاهش یافته است. طی این مدت ادب، تربیت، مدنیت و سطح اجتماعی تقلیل یافته و سطح اعتماد کم شده است. یک دلیلش این است که به مصرف‏گرایی و کاهش مطالعه و مناظره روی آوردیم و سطح فکرمان را ارتقاء نمی‌بخشیم. یکی از پیامدهای بسیار مثبت کتاب خواندن این است که خودشناسی انسان افزایش می‏یابد و اینجاست که برای من معماست این جامعه‏ای که اینقدر ادعای اخلاقی و عرفانی دارد چقدر وقت برای بیرون از خودش می‏گذارد تا اینکه برای خودش.
2-رعایت حقوق انسانهای دیگر:در این زمینه خیلی سقوط کرده‌ایم. امروزه در فرهنگ عقب افتاده آپارتمان نشینی در شهر تهران یک خانواده تا 3 صبح به قدری سرو صدا می‎کند که کل محله اعتراض می‏کنند. این برای این است که هیچ احترام و حقوقی برای دیگران قائل نیستند. رعایت حقوق دیگران، تربیت می‏خواهد. یکی از نکات مهمی که طی سالها در اجلاس داووس آموخته‌ام تواضع بزرگان اقتصاد و سیاست دنیاست. تواضعی که در "بیل گیتس" دیدم، را در خانواده های عالی‌نسب و خسروشاهی‏ها در دوره نوجوانی دیده بودم. حالا امروز تازه به دوران رسیده‏ها که از طریق رانت و ارتباط فامیلی و... به پول و ثروت هنگفتی رسیده‏اند حداقل حقوق را برای دیگران قائل نیستند و آموزش فرهنگ مدنی ندیده‏اند. این عده تصور می‏کنند چون پول دارند بر دیگران هم تفوق دارند. جالب اینکه این امر به هیچ وجه با فرهنگ دینی و انباشته شده تاریخی ما ایرانیان سنخیت هم ندارد. رعایت حقوق دیگران بسیار مهم و کلیدی است. اتفاقاً قواعد دینی ما در این رابطه بسیار آموزنده است. الان فرهنگ عمومی و اخلاقی ما بسیار انحطاط پیدا کرده است. این مسئله باید در یک جایی بحث شود. باید تعریف کردن از خودمان را هم متوقف کنیم اینکه می گوییم ما شاخص هستیم و در دنیا بسیار ممتاز هستیم به هیچ وجه درست نیست. اگر با رئیس شرکت زیمنس یا کارخانه بنز یا رئیس هیأت مدیره سونی یا نخست وزیر فرانسه یا نمایندگان مجلس هند و یا حتی سیاستمداران جدید عرب حوزه خلیج‌فارس معاشرت کنید عموماً آدمهای مدنی، متواضع و آگاه به مسائل جهانی و کسانی هستند که برای مراعات حقوق دیگران و انسانهای دیگر تربیت شده اند.
3- داشتن تفکر منصفانه:افراد فکری منصفی باشیم. در فرهنگ میانگین ایرانی کتمان، مماشات و توجیه زیاد داریم که برای توسعه یافتگی و سبک زندگی معقول مضر هستند. البته توجیه کردن یک خصلت انسانی است ولی اگر آحاد یک جامعه بخواهند پیشرفت کنند باید نسبت به یکدیگر منصف باشند. باید حداقل کتمان و مماشات را به کار گیریم و معقول و منطقی تعامل کنیم.
4-ایجاد تنوع در لذت های زندگی: سبک زندگی ما لذات ما را به موارد خاصی محدود می‌کند. قدم زدن در خزان، با دوستان فرهنگی بودن، کمک کردن به ایتام، 5 دقیقه به یک گل نگاه کردن، 40 صفحه در مورد خود نوشتن، احترام به عابر پیاده، نپریدن وسط حرف دیگران، سکوت فراوان، آشغال پرت نکردن از اتومبیل، جواب تلفن مردم را دادن، مؤدب بودن، تقدیر از کار خوب، ویژگیهای مثبت افراد را دیدن، گفتن 10 مرتبه در روز: من اشتباه کردم، زبانهای خارجی آموختن و سرزدن به حلقه‏های 1و 2 و 3 زندگی خودمان در زندگی ما ایرانی ها بسیار محدود است. ما به مراتب مادی‌تر هستیم حداقل از مردم اروپا. میانگین مردم اروپا یک زندگی بسیار معمولی دارند و از زندگی با ثبات و آرامی که دارند راضی هستند و تنوع عجیبی در دامنه لذاتشان دارند. ولی دامنه لذات ما خیلی محدود و مادی است. این تلقی ما از زندگی باعث می‎شود که دائماً در اضطراب باشیم و از آن ابعاد غیر مادی زندگی بهره نبریم.
5-نظام اجتماعی باثبات: برای این کار باید قوه‏‌های مقننه و قضائیه بیش از وضعیت فعلی، با قاعده‌مندی و انصاف بیشتری عمل کنند تا اینکه توازنی میان قوه مجریه و دستگاه‏های اجرایی و دستگاه‏های نظارتی کشور به وجود آید.

#جامعه
#جامعه_شناسی
جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology