✅ چرا تجربه هند برای ایران قابل تکرار نیست؟.. ✍ مهران صولتی

✅ چرا تجربه هند برای ایران قابل تکرار نیست؟

✍ مهران صولتی

🌱حسام الدین آشنا؛ مشاور فرهنگی رییس جمهور نوشته است:

"كليد توسعه هند پذیرش ضرورت اصلاحات ساختاری از سوی هر دو گروه عمده سیاسی است. هر دو گروه پذیرفته اند که اصلاحات ساختاری را حتی اگر به قیمت از دست دادن دولت باشد ، به پیش ببرند و چنانچه در اثر اصلاحات ساختاری گروه حاکم محبوبیت خود را از دست داد و رقیب در انتخابات به پیروزی رسید ، رقیب موظف به ادامه اصلاحات خواهد بود . لطفا در معرفی و نشر اين الگو براي ايران عزيزمان بکوشید".

دعوتی از سر دغدغه برای سرفرازی میهن عزیز که البته نمی تواند در ایران قابلیت اجرایی و عملیاتی بیابد. حداقل به دلایل زیر:

🖌 عدم حاکمیت قانون: استعمار انگلیس برای کشورهایی مانند هند و مالزی صرفا همراه با زیان و خسران نبود بلکه پشتوانه ای از قانون مداری، متکی بر نوعی بوروکراسی کارآمد را نیز به ارمغان آورد. تنها در چنین بستری است که می توان از کنش گران اجتماعی انتظار داشت منافع ملی را بر مصالح جناحی برتری بخشیده و به تداول قدرت برای اخذ تصمیم های دشوار تن دهند. اما در ایران و بعد از گذشت بیش از یکصد سال از پیروزی نهضت مشروطه، ما هنوز در کوچه پس کوچه های تعریف قانون سرگردان مانده و حاکمیت قانون برای مان به یک آرزو تبدیل شده است!

🖌 وجود بی اعتمادی عمومی: در کشورهایی مانند هند اصل رقابت سیاسی به رسمیت شناخته شده و مخالفان سیاسی از فرصت اعتراض و حضور مجدد در قدرت به برکت دموکراسی برخوردارند. حال آنکه در جامعه کوتاه مدتی مانند ایران هنوز هم بسیاری از گره های سیاسی نه با راهکارهای سیاسی بلکه عمدتا با توسل به ابزارهای امنیتی حل و فصل می شوند. در چنین بستری که کارگزاران یک دولت به آینده حضور سیاسی خود اطمینان نداشته و با انباشتی از بی اعتمادی عمومی در همه سطوح مواجهیم، انتظار اینکه یک دولت، قدرت کنونی خود را با اخذ تصمیم های سخت به مخاطره بیندازد واقع بینانه به نظر نمی رسد!

🖌 فقدان اجماع بر سر منافع ملی: دموکراسی در هند این امکان را فراهم آورده است که اجماعی بر سر تعریف و مختصات منافع ملی شکل گیرد. توافقی کلان بر سر ضرورت اتخاذ تصمیم های سخت برای برون رفت از بحران ها! اما در ایران ما هنوز در مرحله یک جامعه بی مساله به سر می بریم. به این معنا که با وجود مشکلات متعدد هنوز اجماعی بر سر چگونگی تبدیل یک مشکل به یک مساله اجتماعی و عزمی برای خروج از چنین وضعیتی وجود ندارد. حاد بودن شرایط آنچنان است که حتی قانون اساسی نیز نتوانسته به محور تعریف منافع ملی تبدیل شود!

🖌 عدم وجود تساهل کافی با تفاوت های مذهبی: تجربه هند و مالزی نشان می دهد که وجود تساهل قومی- مذهبی یکی از ارکان توسعه یافتگی در این دو کشور محسوب می شود. اما در ایران امروز و به رغم سابقه درخشان تمدنی در همزیستی مسالمت آمیز همه اقوام و مذاهب، هنوز هم شاهد شکاف هایی هستیم که بر وجود تبعیض میان اکثریت شیعی با اقلیت های متفاوت مبتنی می باشد. تبعیض هایی که بیش از همه خود را در محرومیت سیاسی این اقلیت ها و توسعه نیافتگی مناطق متعلق به آنها جلوه گر می سازد . داستان غامض سپنتا نیکنام و وضعیت اسفناک بلوچستان ایران شاهدی بر این ادعا است!

🔹 روشن است که فهرست یاد شده می توانست بسیار طولانی تر باشد ولی نکته مهم اینجاست که تا چه زمانی می توان تنها با اتکای به منابع نفت و بهانه امنیت، همچنان بر پیشرفت سایر کشورها چشم پوشید و از اتخاذ تصمیم های سخت شانه خالی کرد. و اینکه با چنین شرایطی چگونه می توان در برابر نسل های آتی سربلند بود؟!

#هند
#حسام_آشنا

🌐شبکه جامعه شناسی علامه

@Atu_sociology