✅ منطق حاکم بر صدا و سیما چیست؟.. ✍ مهران صولتی

✅ منطق حاکم بر صدا و سیما چیست؟

✍ مهران صولتی

بازداشت و پخش گسترده اعترافات مائده هژبری به جرم رقصیدن در فضای اینستاگرام موجب برانگیختن احساس انزجار بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی شده است! در این میان فراتر از داستان دستگیری، تیغ تیز انتقادات بیشتر متوجه عملکرد ناموجه صدا و سیما در این زمینه می باشد. بسیاری با حیرت می پرسند که چرا رسانه ملی با این اقدام به اندک آبروی خود چنین چوب حراج زده است؟! بعضی دیگر هم با اتکا به فراگیری شبکه های اجتماعی در افشای سازوکارهای حاکم بر پروژه های اعتراف گیری از فعالان سیاسی- اجتماعی که اکنون دیگر تبدیل به کلیشه ای نخ نما شده است، به درستی می پرسند واقعا فایده این کارها چیست و اصولا چه کسی این اعترافات را باور می کند؟! به نظرم بسیاری از این شگفتی ها ناشی از انتظارات غیر واقعی از صدا و سیمای موجود می باشد! واقعیت این است که تلویزیون ایران سال های زیادی است که از معیارهای حاکم بر یک رسانه کارآمد همچون اعتبار، اعتماد، روزآمدبودن، رضایت مندی مخاطب، مستقل بودن و خلاقیت فاصله گرفته است! شاهدش هم ریزش فوق العاده مخاطبان بخش های خبری- سیاسی، و در عوض پربیننده شدن برنامه های فان از قبیل خندوانه، دورهمی، کودک شو و نهایتا ورزش می باشد. بسیار بعید است که مدیران سیما که دسترسی آسانی به آخرین پژوهش های معتبر دارند از نتایج این تحقیقات در تایید کاهش فزاینده اعتبار این رسانه بی خبر باشند، پس چرا باز هم بر اشتباهات گذشته خود اصرار می ورزند؟! به نظرم پاسخ در شناخت منطق حاکم بر این دستگاه عریض و طویل نهفته است: واقعیت این است که صدا و سیمای کنونی فقط در میان حدود ۱۵% مخاطبان خود اعتبار دارد! از تلاش برای جلب اعتماد سیاسی- اجتماعی بقیه مردم ایران هم ناامید است چون این کار منوط به انجام اصلاحاتی بنیادی در ساختار سیاسی کشور می باشد که تا اطلاع ثانوی دور از دسترس به نظر می رسد! بنابراین با اشراف به این نکته است که این دستگاه اکنون صرفا به بازوی تبلیغاتی یک جریان افراطی برای کنترل جامعه و تکرار مواضع ایدئولوژیک حکومت برای مصرف یک اقلیت دو آتشه تبدیل شده است! مزیت صدا و سیما برای مصرف کنندگان افراطی اش این است که اخبارش از نوعی اعتبار رسمی برخوردار می باشد که صحت آن ها را غیر قابل مناقشه جلوه می دهد! بر همین اساس است که انتقادات از صدا و سیما باید با لحاظ کردن کارکرد کاملا جناحی این رسانه مطرح شود! از منظری دیگر هم می توان با تمسک به نقدی رادیکال، از نگرش انقلاب ۵۷ در مورد رسانه ملی مطلوب یاد کرده و میزان انحراف شکل گرفته را به بوته نقد گذاشت! شکل گیری نوعی گفت و گو بر سر تفاوت های میان" رسانه ملی" با "رسانه میلی" هم می تواند برای آینده جامعه ایران مفید باشد!


#مائده_هژبری
#صدا_و_سیما
#رسانه_ميلی

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology