گرامشی و ‌نمادین.. خشونت نمادین یکی از مهم‌ترین مفاهیم پیر بوردیو است

#هژمونی گرامشی و #خشونت‌نمادین #بوردیو

خشونت نمادین یکی از مهم‌ترین مفاهیم پیر بوردیو است.وی تئوری پردازی است که نظریه و عمل را در کنار یکدیگر می دید و قائل به جدایی آن دو نبود.به همین دلیل در تمامی پژوهش هایش براساس مشاهدات میدانی که انجام داده بود نظریه پردازی کرد.مفهوم خشونت نمادین از مفاهیمی است که او پس از مشاهدات بسیار بر روی موارد متعدد از جمله بررسی جامعه ی الجزایر و نظام آموزشی فرانسه،به آن دست یافت.

سلطه ی نمادین چیزی است که افراد تحت سلطه آن را همچون اکسیژن استشمام می کنند،فشار آن را احساس نمی کنند و از همه مهم تر سلطه ای است که در همه جا هست و در هیچ کجا نیست و به همین دلیل رهایی از دست آن بسیار دشوار است.خشونت نمادین آن قدر طبیعی جلوه می کند و به صورت پنهان خود را به گروه های تابع اعمال می کند که غالباً قابل شناسایی و ردیابی نیست و حتی گاه به رفتاری دوستانه و مهربانانه تعبیر می شود.#خشونت‌نمادین تحت تأثیر گروه‌های مسلط هر میدان به صورت نامرئی وجود دارد.پیش کسوتان و قدیمی ترهای هر میدان سعی می کنند عادت واره های میدان را به گونه ای شکل دهند که متناسب با عادت واره های تازه واردها نباشد،اما افراد تازه وارد میدان برای حفظ جایگاه و موقعیت خود به ناچار عادت واره های تحمیل شده را می پذیرند ولی این عدم تناسب شکلی از خشونت نمادین است که طی آن سلسله مراتب طبقات اجتماعی بازتولید می‌شود.

#گرامشی نیز با خلق مفهوم هژمونی قصد داشت به این موضوع بپردازد که نظام حاکم در هر جامعه ای سعی می کند با کمک رهبران و روشنفکران اخلاقی-سیاسی حاضر در ساختارهای ایدئولوژیک همچون مدرسه، دانشگاه، کلیسا و ... مطالبات مردم را شناسایی کرده و با دادن یک سری امتیازات و برآورده کردن برخی از نیازهای گروه های تابع،اهداف و ایده های خود را به طور پنهان به مردم تحمیل کند.بنابراین هژمونی نیز همچون خشونت نمادین سلطه ای نرم و به دور از زورگویی و دیکتاتوری است.این سلطه ی نرم به قدرت مشروعیت می بخشد و مانع از مقاومت و سرکشی مردم در برابر حکومت می شود.گرامشی و بوردیو هر دو معتقدند که هژمونی و سلطه ی نمادین در تمامی عرصه های زندگی افرادِ تحت سلطه حضور دارد،ولی لطافت و ظرافت موجود در آن اجازه نمی دهد که در بسیاری از موارد حضورش را احساس کنیم و بفهمیم که ریشه ی بسیاری از خشونت ها و رنج ها از آن ناشی می شود.

امکان رهایی از هژمونی و خشونت نمادین یکی دیگر از وجوه مشترک گرامشی و بوردیو است.به عقیده ی گرامشی،گروه های تابع برای آن که بتوانند در برابر #هژمونی حاکم مقاومت کنند باید در درون خود گروهی از روشنفکران را به عنوان رهبران اخلاقی-سیاسی برگزینند و به کمک آن ها در برابر هژمونی مسلط قد علم کنند.

#بوردیو نیز معتقد است از آن جا که جهان برساخته ای اجتماعی و تاریخی است و در همین برساختگی است که سلسله مراتب پدید می آیند و به بازتولید خشونتی که به گونه ای نمادین اعمال می شود،منجر می گردند.بنابراین اگر جهان و به طور خاص جوامع برساخته هستند،پس می توانند به گونه ای دیگر بازسازی شوند.از این رو مقاومت در برابر سلطه و خشونت نمادین تنها در قالب دگراندیشی امکان پذیر خواهد بود.

#جامعه_شناسی
#جامعه
از کانال علی‌رضا #همدست

.
جامعه شناسی علامه
✏ کانال تلگرام و اینستاگرام:
@atu_sociology
@atu_sociology
http://tlgrm.me/atu_sociology