قهرمان «۱۹۸۴» نومیدانه از شکنجه‌گرش می‌پرسد: «بگو کی تیربارانم می‌کنند؟» و در پاسخ می‌شنود که: «ممکن است خیلی طول بکشد، پرونده‌ تو

قهرمان «۱۹۸۴» نومیدانه از شکنجه‌گرش می‌پرسد: «بگو کی تیربارانم می‌کنند؟» و در پاسخ می‌شنود که: «ممکن است خیلی طول بکشد، پرونده‌ تو، مورد دشواری است. ولی امیدت را از دست نده. دیر یا زود، همه شفا می‌یابند. نهایتا تو را هم تیرباران خواهیم کرد.» آدم می‌تواند به مردن، به تیرباران‌شدن امیدوار باشد، الا اینکه... اگر وابدهی، آنگاه بازنده خواهی بود و تاریخ را برنده‌ها می‌نویسند. این سوالی است که اُرول هم پرسیده بود: وقتی تاریخ و حافظه از آنهاست تا به هر شکل که خواستند از نو بنویسندش، می‌توانی کنار بکشی و همه‌چیز را دودستی تقدیم «آنها» کنی؟ وقتی مرگ و زندگی همه‌کس در دست «آنها» است، می‌توانی کنار نکشی و بجنگی؟ شاستاکویچ مورد دشواری بود...

📚هیاهوی زمان
#کتاب_بخوانیم

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw