▫️ برای تقویت سرمایه اجتماعی چه می‌توان کرد؟. 🖋 علیرضا شریفی یزدی (جامعه‌شناس)

▫️ برای تقویت سرمایه اجتماعی چه می‌توان کرد؟
🖋 علیرضا شریفی یزدی (جامعه‌شناس)

چند نوع سرمایه اجتماعی در کشورها و جوامع وجود دارد که بین آن‌ها به منظور تسهیل روابط نهادهای مختلف در کشور، ارتباط تنگاتنگی برقرار است. یکی سرمایه اقتصادی، یکی اجتماعی، دیگری فرهنگی و نمادین و در نهایت سرمایه نیروی انسانی است. این نوع سرمایه‌ها به‌طور کلی به‌هم متصل‌اند و معمولا افزایش یکی، افزایش دیگری را در پی دارد یا حتی افزایش یک سرمایه برایند افزایش سرمایه‌ای دیگر است. به همین دلیل اگر قرار باشد یک بخش مثل سرمایه اقتصادی یا اجتماعی را تقویت کنیم باید روی تقویت سرمایه‌های دیگر نیز متمرکز شویم وگرنه بدون افزایش سایر سرمایه‌ها، سرمایه‌های دیگر نه شکل می‌گیرند و نه افزایش پیدا می‌کنند.
سرمایه اجتماعی در بدو شکل‌گیری و پیدایش خود به‌وجود سرمایه فرهنگی، اقتصادی، همچنین سرمایه نمادین، وابسته است. در سرمایه اجتماعی بحث اعتماد عمومی مطرح است، یعنی مردم به همدیگر یا حاکمان اعتماد داشته باشند. این اعتماد به‌راحتی به‌دست نمی‌آید، بلکه مردم باید آن را در آثار اقدامات اقتصادی مسئولان -آن هم در عمل و نه در شعار- ببینند یا شاهد اثرات این رفتارها در بهبود وضعیت اقتصادی باشند. اعتماد، پشتوانه می‌خواهد و پشتوانه این اعتماد؛ عملکرد اقتصادی مسئولان برای افزایش سطح درآمدهای کلی دستگاه‌های اقتصادی به‌ویژه تلاش مستمر برای افزایش درآمدهای بخش غیردولتی است.
اما متاسفانه سرمایه اجتماعی در کشور به دلیل نبود این اعتماد به‌شدت کاهش پیدا کرده است و در ماجرای بحران ارزی به مراتب خود را نشان داد. صف‌های فروش دلار، همچنین خرید آن، نشان می‌دهد، نه تنها اعتماد مردم به بخش‌هایی از دولت کم‌رنگ شده، بلکه دقیقا گروهی از مردم دست به انجام کارهایی می زنند‌که منافی منافع دولت و حتی منافع عمومی است.
این نوع رفتارها و تکرار آن از سوی مردم به مرور زمان خطراتی مثل از هم پاشیدگی بنای اعتقادات دینی و اخلاقی را ایجاد می‌کند. البته دلایل مختلفی می‌توان برای این بی‌اعتمادی عمومی ذکر کرد که ممکن است ریشه آن نه به عصر کنونی بلکه به دهه‌های بسیار قبل‌تر برگردد که متاسفانه تداوم این بی‌اعتمادی‌ها و عدم چاره‌جویی برای آن، مردم زمان حاضر را درگیر کرده است. حتی پیش از انقلاب مشروطیت و بعد از آن جامعه بدترین شکل بی‌اعتمادی عمومی را در جامعه تجربه کرد.
مصداق همین بی‌اعتمادی را در عصر کنونی و به شکل‌های دیگر و البته در حادثه زلزله کرمانشاه که اتفاق افتاد، می‌توان دید. یا افزایش میزان چک‌های برگشتی نیز نشان از این شرایط نامطلوب بی‌اعتمادی در جامعه دارد. وقتی مردم بخش اعظم کمک‌ها را به‌جای سازمان‌های مربوطه مثل هلال‌احمر و بهزیستی و کمیته امداد و... به جیب سلبریتی‌ها واریز کردند، یعنی مردم به رسمی‌ترین و شناخته‌ترین نهادهای اجتماعی و حمایتی کم‌اعتمادند. بی‌اعتمادی عمومی که شکل می‌گیرد، یعنی سرمایه اجتماعی کم‌رنگ شده یا در مرحله نابودی قرار گرفته است و از این پس معضلات اقتصادی مثل رواج رفتارهای واسطه‌گرایانه در جامعه به اوج می‌رسد.

🔻 بیشتر بخوانید در
https://engare.net/ref/44

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology