✅ ‏جامعه‌شناسی و عمل.. چرا جامعه‌شناسان بسیار حرف می‌زنند و کم عمل می‌کنند؟

✅ ‏جامعه‌شناسی و عمل

✍ دکتر رحیم محمدی

۱ـ این روزها کسانی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جمعی یا در گفتگوهای روزمره می‌گویند و می‌پرسند: چرا جامعه‌شناسی نمی‌تواند جامعه را درست کند؟ چرا جامعه‌شناسان بسیار حرف می‌زنند و کم عمل می‌کنند؟ چرا جامعه شناسان سر از کتاب بلند نمی‌کنند و قدم از دانشگاه بیرون نمی‌گذارند و مشکل جامعه را حل نمی‌کنند؟
می‌گویند جامعه شناسان در برج عاج نشسته‌اند و حرف می‌زنند و کاری با زمین عمل و مشکل جامعه و مردم بد بخت ندارند. این همه خواندن و نوشتن و تحقیق کردن و دانشجو تربیت کردن دردی را دوا نمی‌کند. این همه سمینار و پژوهش و کتاب و مقاله مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه اینها خود ضایع کننده بودجه و فرصتهای کشور است و هزینه و باری بر دوش ملت و جامعه است. جامعه شناسی خوب، جامعه شناسی‌ای است که به درد جامعه و زمانه و مردم بخورد و مشکلی از مشکلات ملت و دولت و شهر و بازار و فرهنگ حل کند. می‌گویند و به درستی هم می‌گویند، جامعه‌شناسی ای که فایده‌ی عملی و ملموس نداشته باشد، صنار نمی‌ارزد.
من اصلاً نمی‌خواهم، بگویم این استیضاح کردنها و پرسیدنها و نقد کردنها بی ربط هستند، یا از سر هوا و هوس و انتظارات نابجا است. بلکه بر عکس می‌خواهم، بگویم اینها «نشانه غلبه‌ی یک ضرورت» در زمانه کنونی است و اگر فشار ضرورت‌ها نبود علم و دانشگاه و جامعه‌شناسی در ذهن و زبان منتقدین و پرسندگان مهم نمی‌شد. اتفاقاً این انتظارات و نقدها و پرسیدنها از جامعه‌شناسی و علم و دانشگاه به جا و درست است و در جهان مدرن جز علم و دانشگاه نمی‌تواند این مشکلات و مسائل را بشناسد و راه حلی پیدا کند. اینها خود نشانه‌ی انتظار به جا از علوم اجتماعی و دانشگاه است و البته اگر این انتظارات و پرسیدنها و نقد‌ها دچار آفت‌های دیگری از جمله آفت انکار علوم اجتماعی و دانشگاه نشود که گاهی می‌شود، یا میان جامعه‌شناس و روشنفکر و ایدئولوگ و مبارز سیاسی مشابه سازی نشود که گاهی می‌شود. آنگاه علم و دانشگاه می‌توانند کارهای اساسی بکنند و می‌توانند راه شناخت مشکلات و حل آنها را باز نمایند و راه دشوار عمل را نیز هموار سازند.
ما معمولاً توجه نمی‌کنیم که عالم و دانشمند و جامعه‌شناس نه مثل روشنفکر است و نه مثل ایدئولوگ است و نه مثل یک مبارز سیاسی است. اگر چه کسانی اینها را مشابه و مثل هم می‌پندارند، در حالیکه تفاوت شان بنیادی است و اگر این تفاوتها را جدی نگیریم و نکوشیم این تفاوتها را درک کنیم و مرز میان آنها را پیدا کنیم، کاری از جامعه‌شناسی و علم و دانشگاه هم بر نمی‌آید، چنانکه تا دیروز اینگونه بود و جز همان کارهایی که تا دیروز روشنفکران و مبارزان و چپ‌ها و سنتگرایان می‌کردند، اتفاق دیگری نمی‌افتد.
گاهی کسانی می گویند خوب درس خواندن و جامعه شناس خوب بودن و خوب پژوهش کردن و سمینار علمی کافی نیست، اما توجه ندارند ایدئولوژی و هیجان و عمل زدگیِ خام و مطالبه اقدام فوری هم کافی نیست. ما اگر به علم و جامعه شناسی توجه پیدا کنیم، علم هم عمل را درست می‌کند و هم مشکل و درد را اصلاح و درمان می‌کند. پس اگر می‌توانیم باید به علم و جامعه‌شناسی و دانشگاه محکم بچسبیم و دچار هیجان و ایدئولوژی و زود خواهی نشویم و کار علم و دانشگاه را هم درست و جدی انجام دهیم، آنگاه مسائل و مشکلات زندگی و جامعه نیز شناخته می‌شوند و راه‌حل عملی هم پیدا می‌کنند.
آیا ما از خود پرسیده‌ایم؛ چرا امروز این پرسندگان و منتقدان و مطالبه‌گران از نهادی غیر از علم و دانشگاه انتظار نمی‌کشند که مشکلات را حل نماید؟ و اوضاع را درست کند؟ یک روزی در این جامعه، چنین انتظارات و مطالباتی را از جای دیگری و از نهاد دیگری مطالبه می‌کردند. اینکه امروز مطالبه‌گران متوجه علم و دانشگاه شده اند، خود تغییر بزرگی است و نشانه آن است که در ذهنها و زبانها دگرگونی‌های بزرگی رخ داده است. اتفاقاً امروز این نقدها و مطالبات از علم و دانشگاه درست و به حق است، چون جامعه‌ای که کم و بیش اعضاء اش سوژه شده ‌اند و از وابستگی به خانواده و قبیله و تبار و جغرافیا و مذهب آزاد شده اند و شیوه زیست مسلط آنان زندگی کلانشهری مدرن شده است و در «جامعه‌ای رسانه‌ای شده» زندگی می‌کنند، وضعیتی حادث شده است که جز از طریق علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی نمی‌توان مشکلات آنرا حل کرد و جز از طریق علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی نمی‌توان آن‌ را شناخت و مسأله اش را کشف کرد.

#جامعه
#جامعه‌شناسی

🌐رسانه، شمایید
👈اگر نظرتان را جلب کرد، با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw