🔰 نقدی بر هسته سخت اصلاحات

🔰 نقدی بر هسته سخت اصلاحات
🖋 رحیم زایرکعبه | دکترای جامعه‌شناسی


سعید حجاریان اخیرا در گفت‌و‌گو با روزنامه اعتماد، تشکیل هسته سخت اصلاحات را پیشنهاد داده است. اين هسته مانند مغناطيس عمل مي‌كند تا افراد از مدار اصلاح‌طلبي خارج نشوند. كاركرد اين هسته دووجهي است؛ وجه اول اينكه اصول اصلاح‌طلبي و خطوط قرمز آن مشخص شود و وجه ديگر اينكه آنهايي كه مدعي اصلاح‌طلبي هستند، به اين اصول التزام داشته باشند. از افراد اصلي اين هسته سخت حداقل سه آزمون گرفته شود. اولين آنها آزمون «از كجا آورده‌اي؟» است؛ يعني افراد بيايند و توضيح دهند كه مايملك خود و بستگان درجه اول‌شان، از ابتداي انقلاب تا الان، چگونه به دست آمده است. دومين آزمون كلامي است و به مواضع سياسي افراد مربوط مي‌شود و چند مورد مهم مشخص شود؛ اول اينكه افراد در طول اين سال‌ها ميان چپ و راست رفت‌وآمد نكرده باشند. دوم اينكه موضع ضداصلاحات اتخاذ نكرده باشند و سوم اينكه كرنش نكرده باشند. آزمون سوم عملي است. افرادي كه در اين هسته قرار گرفته‌اند، متر و معيار هستند.
بر پیشنهاد حجاریان می‌توان نقدهای زیر را وارد ساخت:

1. نظر ایشان بیشتر نظری ایده‌آلیستی هست تا رئالیستی و به مُثُل افلاطونی شبیه است؛ چنانکه افلاطون برای تحقق جامعه فاضله، معیارهای ایده‌آلی چون فرزنددار نشدن و نداشتن مالکیت خصوصی را تجویز می کرد.

2. حجاریان تصور می کند چون اعضای هسته سخت اصلاحات وجود نداشته و مشخص نیستند؛ در نتیجه بدنه اجتماعی دچار سردرگمی و انفعال می‌شود. در حالی که مشکل اصلی در این هست که اعضای هسته سخت اصلاحات نمی‌توانند بر سر اصول و مواضع اصلاح‌طلبی خود در برابر فشارها و معاملات سیاسی سرسختی نشان دهند و به همین دلیل نیز مردم دچار ناامیدی سیاسی می‌شوند. لذا باید راهی برای سرسخت ماندن اعضای اصلاحات پیدا کرد نه مشخص کردن اعضای هسته سخت اصلاحات.

3. معیارهای حجاریان برای تشخیص اعضای هسته سخت اصلاحات در نهایت معیارهایی ذهنی و نسبی هستند. برای مثال اینکه می‌گویند:"فرد، موضع ضداصلاحات اتخاذ نكرده باشند و یا كُرنش نكرده باشند". عباراتی چون "موضع ضداصلاحات نداشتن" و "کُرنش نداشتن"، معیارهای نسبی و قابل تفسیر بوده و افراد به راحتی می‌توانند آنها را طوری تفسیر کنند که بر اساس آن، معنای مورد دلخواه خود را به دست آورند.

4. تعیین شدن اعضای هسته سخت اصلاحات به معنی رسمیت بخشیدن و نهادی کردن آنهاست و همین امر موجب می شود اولا فاصله اعضا از بدنه اجتماعی که حالت غیررسمی و غیرنهادی دارد، بیشتر شود. ثانیا راهبری‌ها و سیاستگذاریهای آنان حالت دستوری و از بالا به پایین داشته باشد که همین امر موجب بی‌توجهی و حتی واکنش بدنه اجتماعی گردد.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology