🔶 حاشیه‌ای بر نشست تبارشناسی و نقدنظری نظریه‌های جامعه شناختی محمدعلی همایون کاتوزیان 🔶 …✍

🔶 حاشیه ای بر نشست تبارشناسی و نقدنظری نظریه های جامعه شناختی محمدعلی همایون کاتوزیان 🔶


✍ #مصطفی_عبدی
(بخش اول)

جلسه#تبارشناسی و #نقد_نظری نظریه های جامعه شناختی #محمدعلی_همایون_کاتوزیان امروز یکم دی ماه در سالن انجمن جامعه شناسی در دانشگاه تهران برگزار شد. این جلسه از ساعت 13 الی 18 طول کشید. باوجود اعلام قبلی محوری نشست به سخنران، سخنرانی استادان محترم پیرامون محور پیشنهادی تنظیم نشده بود و هریک از مدعوین از منظری مختلف سعی درنقد کاتوزیان داشتند. البته یکی از سخنرانان بیشتر درمقام دفاع برآمد. این گونه نقد تفاوتی را بین این جلسه و جلساتی که قبلا در مجامع مختلف برگزار شده بود را نمایان نمی کرد. نقدهایی را که در این جلسه مطرح شد را با سیری گذرا در فضای مجازی به کرار می توان یافت، خصوصاً این که برخی از این سخنرانان خود بصورت شفاهی در برخی سخنرانی های قبلی خود و یا در مقالات و کتاب های خود آنها را قبلاً به تفصیل بیان کرده بودند. اما من ( مصطفی عبدی) با وجود این جریان حاکم برجلسه سعی کردم نقدی را که قبلاً در هنگام دعوت از استادان محترم برای حضور در جلسه بعنوان محور جلسه برای آن ها بیان کرده بودم را بیان کنم. یعنی نقد نظری از این نگاه که #دستگاه_نظری کاتوزیان 🎯 🔍تا چه حد بدیل و نو است و می توان نظریه متفاوت و یا حتا سخنی فراتر از مباحث طرح شده توسط #ویتفوگل در آن یافت؟ ❓ پس برای این کارم ناچار از این بودم که براساس #روش_تبارشناسی_نظری پیشنهادی #ح_ا_تنهایی پیش بروم.

🔸 🔍 تبارشناسی نظری گونه ای #تحقیق_نظری است که در آن نسبت های مشترک بین یک دستگاه نظری و نظریه های پیشین بررسی می شوند تا ریشه های فکری و تبارهای نظری یک نظریه مشخص شود.
🔸 کار من صرفاً تبارشناسی برای مشخص کردن تبارهای فکری کاتوزیان نبود، بلکه برآن بودم تا با تبارشناسی نظری به مقایسه مفاهیم و عناصر اصلی #دستگاه نظری_استبداد_ایرانی و نظریه استبداد شرقی بپردازم، تا بتوانم برای مسئله ای که در ذهنم ایجاد شده بود پاسخی یابم.
🔸 مسئله از اینجا به ذهنم خطور کرد که با مطالعه کتاب #استبداد_شرقی ویتفوگل برای ارائه در کلاس درس نظریه های جامعه شناسی سیاسی دوره دکتری ـ که اتفاقاً استاد آن هم دکتر #ابوالفضل_دلاوری بود ـ متوجه شدم که بسیاری از مفاهیم ذکر شده در استبداد شرقی برایم آشنا هستند و قبلاً آن ها را در کتاب های کاتوزیان مشاهده کرده ام.
🔸 پس با این مسئله مواجه شدم که این دو نظریه شباهت بسیار بایکدیگر دارند.
🔸 با کشف این شباهت و در نظر داشتن این واقعیت که استبداد شرقی به لحاظ تاریخی مقدم بر نظریه استبداد ایرانی است پرسشی در ذهنم ایجاد شد:
🎯 آیا نظریه استبداد ایرانی محمدعلی همایون کاتوزیان نو و بدیل هست؟ اگر چنین هست کدام بخش از نظریه کاتوزیان متفاوت از نظریه ویتفوگل است؟ کاتوزیان چه مفهومی به مفاهیمی که پیش از او در یک دستگاه نظری توسط ویتفوگل با عنوان نظریه استبداد شرقی مطرح شده است، اضافه کرده و یا چه دیدگاهی را مطرح کرده که پیش از او طرح شده است؟

جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology
#جامعه_شناسی
#جامعه

بخش دوم یاداشت👇👇👇👇