▫️ پنج نسل دانشگاه. 🖋 هادی خانیکی

▫️ پنج نسل دانشگاه
🖋 هادی خانیکی

🔹 نهاد دانشگاه بر اساس چه ضرورت‌هایی تأسیس و توسعه یافت و چه چیز را می‌خواهد تربیت کند؟ می‌دانید که از نظر علمی ما با نسل‌های مختلف دانشگاه علی‌رغم اینکه سر در همه آن‌ها عنوان دانشگاه وجود دارد، روبه‌رو هستیم. ما پنج نسل دانشگاه را می‌توانیم طبقه‌بندی کنیم.

1⃣ اولین نسل دانشگاه نخبه بود. همان چیزی که در غرب هم بود. در این نسل نخبگان وارد این نوع دانشگاه می‌شدند و در آن نخبگان نیز تربیت می‌شدند. دانشگاه تهران در بدو تأسیس خود برای تربیت نیروی دموکراتیک متخصص ایجاد شد. در غرب هم از قرن 19 این نوع دانشگاه ایجاد شد. افراد در دانشگاه نخبه‌پرور پایگاه اجتماعی و طبقاتی بالایی داشتند؛ مانند اولین کسانی که به دانشگاه تهران رفتند. آن‌ها خواص جامعه بودند. این‌طور نبود که به‌طور عمومی همه افراد به دانشگاه بروند.

این نوع دانشگاه با جندی‌شاپور و بیت‌الکحمه فرق دارد. این نهاد جدیدی مأموریت آموزش و پرورش و ارائه خدمات تخصصی را دارد. این نهاد با نهادهای دیگر فرق دارد و نیازمند استقلال اداری و آزادی علمی است. این نهاد حتی در زمان رضاشاه و پسرش از خودش استقلال‌هایی نشان داد. مرحوم دکتر علی‌اکبر سیاسی، در دانشگاه تهران یا مرحوم مجتهدی در دانشگاه صنعتی شریف نشان دادند که این دانشگاه شبیه سایر ادارات و وزارتخانه‌ها نیست.

2⃣ نوع دوم دانشگاه، دانشگاهی بود که با تقاضاهای انبوه اجتماعی روبه‌رو بودند. در این دانشگاه‌ها مسئله دسترسی به آموزش عالی به‌عنوان یک حق عمومی مطرح است. اینجا فقط پسران وزرا نیستند که می‌توانند برای دسترسی به زندگی بهتر به دانشگاه بروند. اینجا دانشگاه با تقاضای انبوه مواجه است. یعنی، آموزش عمومی می‌خواهد حقی عمومی باشد و مسیری برای اینکه افراد زندگی بهتری داشته باشند طی کند. معمولاً هم دولت این دانشگاه‌ها را با منابع عمومی اداره می‌کند.

3⃣ نسل سوم دانشگاهی است که در معرض جنبش‌های اجتماعی است. ایران از دهه 30 به بعد صاحب چنین دانشگاهی است؛ یعنی، اعتبار و مشروعیت صرفاً علمی‌اش تحت‌الشعاع اعتبار و مشروعیت سیاسی‌اش قرار می‌گیرد. اینجا مسئله جنبش‌های اجتماعی و هویت و شخصیت شکل می‌گیرد. به امثال من که متعلق به این نسل دانشگاه هستم، وقتی می‌گویند چه چیزی کم داشتید که اعتصاب می‌کردید؟ می‌گوییم آزادی کم داشتیم و به مردم فکر می‌کردیم. این دانشگاه در پیوند با نیروهای اجتماعی قرار داشت.

4⃣ نسل چهارم دانشگاه با مقتضیات بازار شکل گرفت. آنجایی که مسئله اثربخشی آموزش موردتوجه قرار گرفت؛ یعنی این‌ها به چه درد می‌خورد و این تحصیلکرده‌ها چه دردی از اجتماع می‌توانند حل کنند. اینجا شکاف‌ها یعنی وقتی مسائل جامعه به‌درستی به دانشگاه منتقل نمی‌شود، دیده می‌شود.

ما استاد خوبی در زمینه جامعه‌شناسی شهری داشتیم. به یاد دارم در دوران کارشناسی به آن استادم می‌گفتم که من شیکاگو را خیلی خوب می‌شناسم، ولی اصلاً تهران را نمی‌شناسم؛ یعنی تئوری‌های ما به آنجا برمی‌گشت و نه به کشور خودمان. این نشان‌دهنده مسئله‌گریزی در دانشگاه ماست. چون دانشگاه راه‌حل‌محور بود و راه‌حل‌ها را از دانش و آموخته‌های غرب داشت، سعی می‌کرد مسئله را با آن راه‌حل وفق بدهد و سخت بود دانشگاه به مسائل بومی خودش ورود کند.

5⃣ امروز ما با نسل پنجم دانشگاه روبه‌رو هستیم؛ یعنی، دانشگاه مواجه با جامعه اطلاعاتی و فضای مجازی. چالش‌های این نوع دانشگاه به‌شدت پیچیده، متنوع، رقابتی و دستخوش تغییر محیطی است.

اینجا تحول پارادایمی هم رخ ‌داده است. دانشگاه دیگر صرفاً برای الیت نیست، بلکه عمومی شده است و رقیب قدرتمندی در بیرون از خودش دارد. معلوم نیست افراد در دانشگاه بیشتر یاد می‌گیرند یا هنگامی‌که داخل شبکه قرار بگیرند و درسی آنلاین بخوانند.

📌منبع:چشم‌انداز ایران، شماره ۱۰۸
#دانشگاه_ما

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology