✅جالی خالی «دولت‌بانوان».. ✍🏻مهدی تدینی

✅جالی خالی «دولت‌بانوان»

✍🏻مهدی تدینی

هدف اصلی‌ام از این نوشته این بود که واژه‌ای جدید را پیشنهاد دهم تا در ادبیات سیاسی روزانه به کار گرفته شود: «دولت‌بانو». اما همزمان به وضعیت میزان مشارکت زنان در سیاست در ایران نیز نگاهی تطبیقی می‌اندازم.

در زبان فارسی با آن‌که واژۀ «دولتمرد» آشنا و پربسامد است واژۀ «دولت‌بانو» وجود یا کاربرد ندارد. البته این بی‌واژگی برای زنان درست منطبق بر واقعیت سیاسی در ایران است که زنان سهمی «اتُمی» از سیاست دارند! اما دست‌کم در اخبار سیاسی ما به نام‌هایی مانند آنگلا مرکل، ترزا مِی، هیلاری کینتون، فدریکا موگرینی و بسیاری دیگر برمی‌خوریم که می‌توانیم آن‌ها را «دولت‌بانو» بنامیم. البته واژۀ «دولت‌بانو» ساختۀ من نیست و پیش‌تر در زبان فارسی وجود داشته، گرچه بسیار کم‌کاربرد و ناآشناست، درست همان‌قدر ناآشناست که زنان در سیاست ایران! بنابراین، پیشنهاد می‌کنم از واژۀ «دولت‌بانو» در نوشته‌ها و گفتگوهایمان استفاده کنیم تا همه‌گیر شود. فراموش نکنیم که گام اول برای برداشتن تبعیض، رفع تبعیض «در» زبان است.

در مورد میزان مشارکت زنان در سیاست، چه در قوای مقننه و چه در دولت‌داری، ایران یکی از ضعیف‌ترین آمارهای جهانی را دارد! این در حالی است که ایران یکی از کشورهای پیش‌رو در مورد حضور زنان در رستۀ اول دولت‌داری بود. زمانی که «فرخ‌رو پارسا» در سال 1347 به عنوان وزیر آموزش و پرورش برگزیده شد یا وقتی «مهناز افخمی» در سال 1355 به مقام وزیر مشاور در امور زنان رسید تنها یک وزیر زن در جهان وجود داشت، آن هم در فرانسه. البته در همان زمان هم نقش زنان در سیاست «اتُمی» و بسیار ناچیز بود و این دو نفر در واقع قرار بود نقشی پیشتاز و راهگشا داشته باشند. حال بیایید نگاهی آماری به وضعیت بیندازیم.

سهم زنان در ادوار مجلس شورای اسلامی:

دور اول: 4 نماینده از 327 نماینده
دور دوم: 4 نماینده از 274 نماینده
دور سوم: 4 نماینده از 273 نماینده
دور چهارم: 9 نماینده از 275 نماینده
دور پنجم: 14 نماینده از 277 نماینده
دور ششم: 13 نماینده 297 نماینده
دور هفتم: 13 نماینده از 294 نماینده
دور هشتم: 8 نماینده از 288 نماینده
دور نهم: 9 نماینده از 288 نماینده

حتا بالاترین میزان مشارکت بانوان در مجلس به سختی به «نیم‌ درصد» می‌رسد. واژۀ درخوری برای توصیف این وضعیت اسفبار وجود ندارد! اما وضعیت میزان مشارکت زنان در دولت از این نیز دردناک‌تر است! در تمام کابینه‌های تمام دولت‌های پس از انقلاب در کل فقط یک زن (مرضیۀ وحید دستجردی) وزیر دولت بوده است. البته خانم دستجردی نیز در زمرۀ شخصیت‌های اصولگرا بود و چندان به ایده‌های رفع تبعیض جنسیتی باور نداشت. اصلاح‌طلبان هم که به جز معصومۀ ابتکار هیچ‌گاه هیچ دولت‌بانویی در سطح بالای مدیریت میان خود نداشته‌اند.

صدها مورد برای مقایسه و تطبیق وجود دارد و از میان این‌ها من فقط به یکی از کشورهای پیشرفته اشاره می‌کنم. در مجلس فدرال آلمان (بوندس‌تاگ) در همین دورۀ اخیر بیش از 36 درصد نمایندگان مجلس زن هستند. حتا در حزب چپ‌ها 56 درصد نمایندگان زن‌اند! هم‌اکنون در 20 کشور جهان دولت‌بانوان ریاست دولت را بر عهده دارند.

از هر نظری بنگریم ایرادی اساسی در کار ما وجود دارد. خوش‌اقبالم که فعال حقوق زنان نیستم وگرنه با این آمار و ارقام دق می‌کردم! تنها به دو نکته اشاره می‌کنم و همین بس. بیایید «فرض کنیم» دلیل عدم مشارکت زنان در سیاست در دهه‌های پیش سطح سواد پایین و فرهنگ سنتی حاکم بوده است. از اوایل دهۀ هفتاد دختران در تحصیلات دانشگاهی پابه‌پای پسران حضور داشتند. چرا آمار میزان مشارکت زنان ما در امر دولت‌داری و کشورداری به رغم فورانِ ظرفیت انسانی ثابت مانده است؟!

در سیاست‌های اجتماعی تعبیری وجود دارد با عنوان «تبعیض مثبت». به این معنا که برای مشارکت دادنِ اقلیت‌های محروم درصدهای مشخصی برای آن اقلیت در نظر گرفته می‌شود تا از این طریق دریچه‌ای برای فعال‌سازی آن اقلیت در عرصۀ اجتماعی گشوده شود. ضمن رعایت اصول شایسته‌سالاری، دولت‌ها و احزاب‌ سیاسی باید بر «تبعیض مثبت» برای زنان پافشاری کنند، البته پیش از آن باید انواع تبعیض‌های منفی موجود را از میان برداشت!

بهتر است کسانی که بر سر تعریف مفهوم «رجل سیاسی» در ایران مناقشه دارند، به یاد آوردند اصلاً نفسِ واژۀ «رجل سیاسی» (= مرد سیاسی) نادرست است زیرا خود گام اول در تعمیق تبعیض زبانی است.


❇️در ویکیپدیا صفحه‌ای‌ انگلیسی است با عنوان «زنان در دولت»، پر از آمارهای جالب که در لینک زیر می‌توانید مطالعه کنید:

https://en.wikipedia.org/wiki/Women_in_government

#تبعیض
#دولتبانو

🌐شبکه جامعه شناسی علامه
@Atu_sociology