‌🔅سولوگامی.. 🖊شیرین پوری

‌🔅سولوگامی

🖊شیرین #ولی پوری

📍خانواده طبيعي سالم عبارت از يك زن ومرد ازدواج كرده است كه با فرزندان خود با هم زندگي می كنند و به عنوان واحد شالود ه اي در حيات اجتماع است كه در آن مناسبات جسمي، رواني، اقتصادي، اخلاقي و غيره، به هم گره مي خورد. به اين دليل كه خانواده بين والدين وفرزندان وبين نسل ها پيوند برقرار مي كند، اهميت به سزايي در زندگي اجتماع بشري دارد. خانواده، واحدي اجتماعي با ابعاد گوناگون است.

📍باتوجه به هرم سلسله‌مراتب نیازهای مزلو یا به طور خلاصه هرم مزلو، نظریه ی آبراهام مزلو نظریه‌پرداز کلاسیک مدیریت،یکی از عمده ترین نیازهای انسانی؛ نیازهای زیستی است. نیازهای زیستی در اوج سلسله‌مراتب قرار دارند و تا زمانیکه قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی نیازهای آدمی برای حیات خودند؛ یعنی: خوراک، پوشاک، غریزه جنسی و مسکن. تا زمانی که نیازهای اساسی برای فعالیت‌های بدن به حد کافی ارضاء نشده‌اند، عمده فعالیت‌های شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد.

📍به نظر می رسد وجود خانواده بامفهومی که درابتدا بیان شد،یکتا کانون مطمئن و آرامش بخش جهت تأمین این نیازاساسی،بالاخص دربحث غریزه جنسی باشد.لیکن از دهه 50 سده بیستم میلادی، شاهد تحول تدریجی در شکل خانواده در غرب هستیم. پیش از آن، شکل معمول خانواده در غرب مشابه شکل متداول آن در شرق بود که درابتدای این نوشتار بیان شد. تا آن زمان سنت ازدواج، سنتی مقبول و میثاقی متعارف برای آغاز زندگی مشترک بود. به تدریج به دلیل پیدایش عواملی چند، تحولاتی در شکل خانواده پدیدار شد.

📍گران شدن هزینه های زندگی، گریز از سنت ها و گرایش به مدرنیسم، گریز از قید و بندها و آزادی خواهی در همه عرصه های زندگی از جمله: آزادی جنسی و استقلال مالی زنان در سبک جدید زندگی در غرب که ما از آن به «همزیستی بدون ازدواج» یاد می کنیم؛ازجمله عوامل تغییر ماهیت خانواده بوده اند.

📍دراین میان به نظر می رسد گریز از قید و بندها و آزادی خواهی در همه عرصه های زندگی از جمله: آزادی جنسی،عمده ترین نقش را دراین راستا داشته است. دیدگاه مسلط در غرب معاصر که ریموند بلیوتی آن را توصیف می کند این است که افراد بی بند و بار از نظر جنسی و بدون حس عشق، فقط به دنبال لذت جسمی بوده و زندگی را بدون تعلقات احساسی می خواهند؛ این امر بدون هیچ گونه چشمداشت و الزامات خاصی صورت می گیرد.

📍اما دیدگاهی اکنون درحال تولداست که توسط جان هانتر عرضه می شود بر مبنای این استدلال که روابط جنسی آزاد، همواره بدون عشق انجام می گیرد. روابط جنسی مبتنی بر عشق، اعتماد و پذیرش متقابل را نیز در بر دارد، و از این رهگذر، افکار درونی فرد همراه با جسم وی با شریک وی به اشتراک گذاشته می شود. روابط جنسی باقاعده، به بخشی از یک رابطه غنی از امنیت و پذیرش متقابل بدل شده و حسی از ارزش و خاص بودن را به دنبال می آورد که بر کل رابطه تاثیر گذاشته و موجبات ارتقای سلامت و بهروزی روانی را فراهم می آورد.

📍با افزایش سن افراد، ایده روابط جنسی آزاد نیز بی معنی تر و پوچ تر می گردد. از این گذشته، زنان دارای این گونه روابط در گذشته هم اینک اندوهگین به نظر می رسند. کاترین میله ملکه روابط جنسی بی قاعده، پس از گذشت سال ها، طی یک چرخش صد و هشتاد درجه ای، اعتراف کرد که حتی افراطی ترین تعهدات به روابط جنسی آزاد نمی تواند از زیر سایه غیرت و کشش عشق، بگریزد. هم اینک در بین دختران جوان جنبشی به وجود آمده که دیگر نمی خواهند جسم خود را به راحتی در اختیار غریبه ها قرار دهند.

📍بنابرهمین استدلال عده ای معتقدند که پیامد ناشی ازاین حسرت و تأسف و اینکه دختران و بانوانی که از ازدواج به شکل سنتی و اولیه آن مأیوس شده اند و ازسوی دیگر نمی خواهند خود را به امواج سهمگین و وحشیانه ی ارتباطات آزاد بسپارند،به پدیده ای نوظهور به نام "سولوگامی"(ازدواج باخود) روی آورده اند تا به این ترتیب با بیان "تعهد به خود"، برای خویش "تعهدی اخلاقی" درمقابل امواج جنون آور آزادی های جنسی به وجود آورند!

📍هرچند این شیوه به نظر با ذات بشری ناهمگون می نماید ولی باید دیدتاچه حدمی تواند درمقابل نیازهای اساسی انسانی و نیاز به بودن درکنار یک غیرهمجنس دوام آورد!

#خانواده
#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology