✅ هستی شناسی لویی …از جمله جریان‌های مهم فکری که دو سه دهه اخیر در فرانسه پایه گذاری شد و تأثیر به سزایی بویژه بر مارکسیسم راست کی

✅ هستی شناسی لویی #آلتوسر


از جمله جریان های مهم فکری که دو سه دهه اخیر در فرانسه پایه گذاری شد و تأثیر به سزایی بویژه بر مارکسیسم راست کیش گذاشت، مارکسیسم ساختارگرا بود. پایه گذار این جریان را لویی آلتوسر فرانسوی دانسته اند. این جریان می کوشید تا با استناد به تحولات زبان شناسی ساختگرا و نیز روانکاوی کلانی به تبیین جدیدتری از مسائل بنیادین مارکس دست یابد. به همین خاطر آلتوسر کوشید تا از دگم های مارکسیستی مبنی بر تأثیر یک سویه زیربنای اقتصادی بر روبنای فرهنگی، سیاسی و حقوقی فاصله گیرد. مطلبی که از پی می آید به برخی از مهمترین نقدهای آلتوسر به مارکسیسم راست کیش می پردازد.
اهمیت لویی آلتوسر در تاریخ اندیشه سیاسی این است که او تلاش کرده تا فصل جدیدی در تفکر مارکسیستی بگشاید. نقطه اصلی اندیشه آلتوسر نقد او بر «تجربه گرایی» است. برای آلتوسر تجربه گرایی دیدگاهی است که با مارکسیسم هیچگونه سنخیتی نداشته و بیشتر در انترناسیونالیسم دوم ملاحظه می شود. تجربه گرایی با نوعی انسان گرایی ارتباط نزدیک داشته و در واقع تلاش می کند که اومانیسم را با خود پیوند دهد.

نظرية اجتماعي بايد موضع خود را دربارة دوتايي‌هاي رايج در علوم اجتماعي (اصالت فرد يا اصالت جمع) روشن كند. هرچند امروزه نظريه‌پردازان جديد تلاش مي‌كنند تلفيقي بين «اصالت جمع و اصالت فرد» را در نظرية اجتماعي خود بپرورانند. با اين همه، در بين نظريه‌‌پردازان جديد نيز كساني هستند كه به يكي از اين دو طيف تعلق دارند. نخستين تلاش در زمينة تلفيق بين ساختار اجتماعي و كنش يا عامليت و ساختار، به پارسونز تعلق دارد كه بعد از يك دورۀ تسلط، رو به افول گذاشت. جالب‌ترين كار انجام شده كه در اين زمينه، مربوط به آنتوني گيدنز و پير بورديو است. امروزه دوتايي‌هاي كلاسيك تا حدودي از رونق افتاده است؛ اما با اين همه، افرادي مانند يان كرايب مخالف چنين تلاشي در راه تلفيق بين اين دوتايي‌هاست. او معتقد است بسياري از نظريه‌پردازان مدرن ـ تازه‌ترين آنتوني گيدنز و در اواسط اين سده تالكوت پازسونز ـ سعي مي‌كنند آنها را با يكديگر جمع كنند و تصور نمي‌كنم اين انجام‌پذير باشد‌؛ زيرا هر يك به جنبه‌هاي واقعي و متفاوت جهان اشاره مي‌كنند و نبايد آنها را از نظر دور داشت.

بر اساس تقسيم‌بندي كلاسيك، آلتوسر از جمله كساني است كه به اصالت جامعه قائل است. از نظر آلتوسر، ساختارها داراي عمق هستي‌شناختي است. برخلاف جبر‌گرايان اقتصادي و ساخت‌گرايان متصلب كه ساخت جامعه را مادي، سخت و مشاهده‌پذير مي‌دانند، آلتوسر معتقد است ساختارهاي واقعي مشاهده‌ناپذير، نرم و نامرئي است. البته اينكه او ساختارهاي اجتماعي را داراي عمق هستي‌شناختي و وجود نرم مي‌داند، او را از جرگة ماترياليست‌ها دور نمي‌سازد؛ زيرا وجود مشاهده‌ناپذير و نرم از نظر او مساوي با وجود غيرمادي نيست. او معتقد است ساختارها پنهان، ولي مسلط بر جامعة سرمايه‌داري است. اين سخن بيشتر به شيوة مطالعه اين ساختارها برمي‌گردد؛ زيرا با روش رايج پوزيتويستي، ساختارهاي پنهان جامعة سرمايه‌داري قابل درك و مطالعه نيست. اين نظريه مدعي است تجربه‌اي كه ما از خلق كنش‌هاي خود داريم، ‌به تعبيري غلط يا «ايدئولوژيك» است؛ آنچه واقعاً اتفاق مي‌افتد اين است كه ساختارهاي زيربنايي اجتماعي، كنش‌هاي ما را تعيين مي‌كنند. افراد و كنشگران، عروسك‌هاي خيمه‌شب‌بازي بيش نيستند؛ ساختارها رشته‌‌نخ‌هاي نامرئي است كه عروسك‌ها را به حركت در مي‌آورد؛ اما خود نخ‌نامريي است. از اين‌روي، در انديشة آلتوسر، فرد جايگاهي ندارد و تحت الزام جامعه است؛ بنابراين، اصالت ندارد. آنچه واقعاً از نظر آلتوسر اصالت دارد، جامعه و ساختارهاي اجتماعي است كه بر افراد و كنش‌هاي او مسلط است. بر اين اساس، آلتوسر اصالت جمعي است؛ نقش فرد در اين حد است كه جايگاه‌هايي را در ساختارهاي اجتماعي پر مي‌كند.

از نظر آلتوسر، برخلاف اينكه ساختارهاي اجتماعي داراي عمق هستي‌شناختي و وجود نرم است، ايدئولوژي‌ها داراي وجود مادي است. ايدئولوژي يك نيروي مادي در جوامع است و افراد را تحت انقياد خود درمي‌‌آورد و استيضاح مي‌كند. آلتوسر معتقد است:

ايدئولوژي كه موجوديت مادي دارد، صرفاً به عنوان مجموعة خيالي از عقايد در ذهن مردم وجود دارد. بنابراين، مقايسه پايه‌هاي مادي جامعه و قدرت طبقاتي و از خود بيگانگي منتج از آن، كمتر واقعي است. رابطة خيالي كه آلتوسر به آن اشاره مي‌كند، يك رابطة مادي است. ايدئولوژي به عقايد معتقد نيست يا مسئله‌اي نيست كه به شرايط ذهني يا هوشياري مربوط باشد، بلكه اعمالي واقعي است كه گروه‌ها و مؤسسات به انجام مي‌رسانند.

اگر رفتارها و كردارها را ناشي از برخي باورها بدانيم، بر اساس نظر آلتوسر«ايدئولوژي» نه آن باور
ها، بلكه اعمال، كردارها و مؤسساتي است كه افراد در آن جامعه‌پذير مي‌شوند.


#جامعه‌شناسی

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology