✅ مثل غربیها بودن همیشه مصداق غربزدگی نیست.. 🖋 دکتر محمدباقر سپهری

✅ مثل غربیها بودن همیشه مصداق غربزدگی نیست.
🖋 دکتر محمدباقر سپهری

📍 پیامبر اعظم فرموده اند علم اگر در چین هم باشد بروید آنجا و آن را یاد بگیرید. این روایت نشانه‌ای از اهمیت دادن اسلام به علم، زندگی درست و آگاهانه ولی بی غل و غش است. هدف دیگر از این حدیث این است که اگر بشود از دیگران یاد بگیریم حتما اینکار را بکنیم چون منافع آن به فرد و جامعه بسیار زیاد است. طی سده اخیر گفتمان غربزدگی چنان با پروپاگاندای منفی علیه غرب همراه بوده که علیرغم وجوه بسیار مهم فرهنگی و اجتماعی آن، لاجرم باید اندیشیدن و رفتارهای خوب و پسندیده آنها را نیز کنار گذاشت که همین معضل باعث کنار رفتن مسایل پسندیده غرب از گفتمان روزمره ایرانیها (با لحاظ کردن محافظه کاری، ترس، منافع و...) شده است. چند مصداق بارز در فرهنگ و زندگی روزمره غربیها نشان می‌دهد که اگر ما اینها را داشته ایم و امروزه از آنها بی بهره ایم حداقل با الگوگیری از غربیها در راه زندگی بهتر گام برداریم.
هرچقدر که ایرانیها شیلنگ قلیون به دست دارند غربیها از کتاب بهره مند هستند. وقتی در کافه ها و قهوه خانه ها باشیم لابد مسایل غیرعلمی و تفریحی اغلب گفتگوها را تشکیل می‌دهد در حالیکه کتابخوانان مباحثشان نیز علمی و بدردبخور خواهد بود. در نهایت آنها به فکر تولید، خلاقیت، تکنولوژی خواهند بود و ما بدنبال تخریب همدیگر، انگ زنی، اختلاس، دورویی و... خواهیم بود.
غربیها اغلب اهل ورزش هستند، معمولا با آب انس دارند و بطری آب در کنارشان است اما ما ایرانیها کمتر ورزش میکنیم غذاهای پرخطر و مضر را ترجیح می دهیم و انگار با آب خوردن قهر هستیم.
آنها اهل تعارفات الکی نیستند، دارای قید و بندها و تشریفات بیمورد نیستند. اگر حالشان را بپرسی واقعیت حالشان را میگویند، در خیابان، جلوی درب و آسانسور و... بدون تعارف به راهشان ادامه میدهند و ما پر از زندگی تعارفاتی هستیم، در همه چیز تعارف می کنیم در حالیکه واقعی نیست. وقتی بگویی حالت چطور است میگوید قربان شما، نوکرتم و...!!! جلوی درب که میرسیم انواع تعارفات را دارند اما در خیابان، همان انسانها بهم راه نمیدهند.
آنها بهمدیگر مهربانتر هستند و توسعه و پیشرفت هموطنان خود را به نفع خودشان و جامعه می دانند اما ما چشم دیدن پیشرفت دیگران را نداریم و حتی جلوی کار آنها تا جایی که بتوانیم مانع هم می تراشیم. بنابراین وقتی آنها مهربان هستند رفتارهای منفیشان هم کمتر و کمتر خواهد بود اما رفتارهای نامهربانانه ما مسیر بدی را برای جامعه ما رقم میزند.
میان شغلهای گوناگون تفاوت کمتری وجود دارد. پزشک با هر مریض چنان برخورد می‌کند که انگار دوست چندساله اش است، استاد دانشگاه با دانشجویانش، مدیر با کارمندانش و... طوری است که هر کدام یکدیگر را با اسم کوچک صدا میزنند.
نگاهشان بهمدیگر محترمانه و همراه با لبخندی است و معمولا بهم روز خوش می گویند، اما ما با نگاه همدیگر مشکل داریم.
در مترو و اتوبوس براى مسن ها، باردارها و بچه دارها صندلى خالی می کنند و ما معمولا در چنین مواقعی یا خودمان را بخواب میزنیم یا بطرف دیگر نگاه می کنیم که مثلا متوجه آمدن آنها نشده ایم.
با حیوانات و طبیعت مهربان هستند و آن را نشانه انسانیت میدانند اما ما وقتی به طبیعت میرویم هم آن را با آتش و هم با زباله ها از طبیعت بودنشان پشیمان می کنیم و هم اگر حیوانی را دیدیم حتما بفکر شکار یا اذیت کردن آنها برمیاییم.
وقتی به کسی کمک می کنند، به فقیری پول می دهند و همه اینها را بدون ترحم، غرور، انتظار پاداش، برتر بودن و تحقیر انجام می دهند اما ما وقتی کمک کنیم یا ترحم بخرج داده ایم یا برای شهرت بوده یا صدتومان داده ایم و از خدا انتظار هزار برابری داشته ایم.
و... چندین مورد دیگر که وجود آنها زندگی انسانها را راحت تر، انسانی تر و نزدیک به فلسفه حیات می کند. پس بجای استفاده نابجا از واژه ای همچون غربزدگی به استفاده از تجربیات آنها همت گماریم.

#نویسنده_مهمان

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology