🔅دربارۀ سیاست؟.. 🖊محمدمهدی

🔅دربارۀ سیاست؟

🖊محمدمهدی #اردبیلی

📍سياست درعمل از تمام قيدوبندهايی كه می‌كوشند احاطه يا مصادره‌اش كنند فراتر می‌رود؛ حتی زمانی كه از مفهوم سياست سخن می‌گوييم، گويی پيشاپيش مي‌دانيم كه نمی‌توان سياست را به يك مفهوم صرف تقليل داد. سياست نه از حيث نظری به رشتۀ آكادميك علوم «سياسی» محدود می‌شود و نه به‌لحاظ عملی به رفتار «سياست»مداران و اين يا آن «سياست» مشخص در خصوص اين يا آن مسئلۀ خاص. سياست از يك حوزه، يك دانش، يك قرائت، و حتي يك تعريف فراتر می‌رود و مرزهايش بر مرزهای حادث و تاريخی سوژه، در مقام يك سوژه، منطبق می‌شود. اما همین‌جا باید تفکیکی گذاشت: سياست دست‌كم به دو معناي مختلف بر انسان قابل‌حمل است؛ همۀ انسانها به يك معنا سياسی‌اند، چرا كه انسان، بنابه تعریف مشهور ارسطو، یک «حيوان سياسی» است؛ اين را می‌توان ناشی از اصل مدنیّت یا «سياسی بودن» (being political) جبری و پيشينی انسان دانست كه بر تمام افراد نوع انسان حمل می‌شود. اما وجه ديگری از سياست وجود دارد كه به‌صورت‌ پيشينی بر تمام انسانها حمل نمی‌شود؛ اين شق ثانی، پسينی و انتخابی را می‌توان با اندكی اغماض «سياسی شدن» ناميد. برخلاف انفعال موجود در «سياسي‌بودن» كه بيش از هر چيز در جهت استقرار و بازتوليد نظم اشياءعمل می‌كند، در «سياسی شدن» (becoming political)، سوژه نه برساخته بلكه برسازنده است. همۀ انسانها، هرچند سياسی«اند»، اما لزوماً سياسی «نمی‌شوند». سياسی بودن، به‌نوعی، همان است كه فوكو «ابژه‌بودن در برابر قدرت» يا آلتوسر «سوژه شدن به واسطۀ خطاب آپاراتوس‌های ایدئولوژیک»، يا بديو «عضوي از حالت/دولت (state) بودن»، يا رانسير «زیستن در قلمرو پلیس» می‌داند. به بيان ديگر، همۀ ما زماني كه قدرتِ حكومت بر ما عمل می‌كند، تا زماني كه تحت نگاه حاكميت قرار داريم و توسط سازوكار قدرت‌هاي حكومتی مديريت مي‌شويم و، در نسبت با آن، جايگاه خود را به‌عنوان يك فرد، شهروند يا تابع بازمی‌شناسیم، يعنی از بدو تولد (يا به‌زعم آلتوسر، حتی پيش از تولد) تا لحظۀ مرگ، سياسی هستيم. اما «سياسی شدن» محصول مداخلۀ سوژه است، محصول همان لحظه‌ای است كه سوژه با انتخابش خود را به مرزهای اكنونيت‌اش می‌كوبد تا نظم اشياء را براندازد. همين وجه «شدن» و صيرورت موجود در سياست است كه موجب مي‌شود تا مدام از تن‌دادن به تعريفی محدود‌كننده بگريزد. سياست نه‌تنها امكانش را از همين فاصلۀ ميان «بودن» و «شدن» اخذ می‌كند، بلكه حتی خودش چيزی جز همين گسترۀ فراگير ميان دو وجه «سياسی بودن» و «سياسی شدن» نيست.
نظريه، تاريخ و دانش سياسی نيز به‌طور مشابه با هر دو وجه سياست نسبت پيدا می‌كنند. مطالعۀ علم سياست به‌صورت آكادميك، يعنی فروكاستن «سياست» به تاريخ سياست و مشتی نظريه، عمدتاً بر وجه منفعلانۀ سياست دست می‌گذارد و حتی می‌كوشد تا سويه‌های فعال آن را نيز در قالب داستان‌سرايی‌های صرفاً تاريخ‌گرايانه هضم كند. اما می‌توان با به‌دست‌دادن تبيينی فعالانه از سياست و پيوندزدن آن با وضعيت انضمامی، از آكادمی فراتر رفت و با ايستادن در خود «وضعيت»، نفی آن و اتخاذ رويكردی معطوف به گذشته، «نظريۀ سياسی» را به‌گونه‌ای بازخوانی كرد، و مهم‌تر از آن، با عمل پيوند زد، كه در حوزۀ «سياسی شدن» جای گيرد. از منظر سياسی شدن نظريه ديگر يك نظريۀ صرف نيست، بلكه بناست تا با نفیِ متعيّن واقعيت بيرونی مغاير با خود، و درعين‌حال نفی «خودش» در مقام يك نظريۀ انتزاعی، به نظريه/عمل انتقادیـانضمامی راه ببرد؛ چنين نظريه‌ای ديگر تنها توصيف و تفسير واقعيت نيست، بلكه همواره مشغول از آنِ خودـسازیِ واقعيت است. به‌قول ماركس، «كافي نيست كه تنها انديشه به واقعيت نزديك شود؛ بلكه خود واقعيت نيز می‌بايست به انديشه نزديك شود»؛ و چنين نظريه‌ای، كه خواستار اينهمانیِ ديالكتيكی نظر و عمل است، تنها می‌تواند يك نظريۀ راديكال باشد.
البته بدیهی است كه كتاب يا جزوه به‌طور فی‌نفسه واجد هيچ پيوند ضروري‌اي با عمل و سياست‌ورزی نيست. به بیان دیگر، پرسش از نسبت نظریه و عمل همواره یک «مسئله» باقی می‌ماند. چه چیز می‌تواند تکلیف این مسئله را معلوم کند؟ پاسخ روشن است: وساطت تاریخی. و دقیقاً همین‌جاست که پای شرایط حادث و تصادفی از یک سو، و مداخلۀ آگاهانه و اختیاری سوژه از سویی دیگر، به میان کشیده می‌شود. از اين منظر، مطالعۀ نظريۀ سياسی می تواند نه فعاليتی منفعلانه، بلكه لازمۀ «سياست‌ورزی» فعالانه باشد. انگيزۀ اوليۀ انتخاب، گزينش، ترجمه و انتشار «مجموعۀ دفترهای سياست مدرن» نيز در همين ايده ريشه دارد. بازخوانی و بازتفسير متون سياسی «دسته-اول!» با توجه به وضعيت انضمامی «ما»؛ و با اميد به اينكه مخاطب بتواند آنها را به امری در خود و برای خود بدل سازد، يعنی برای ما و برای اكنونيت ما.

🔰«مقدمۀ دبیر مجموعه» بر مجموعۀ جیبی «دفترهای سیاست مدرن»، انتشارات روزبهان

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology