🔰نگاهی به فلسفه‌های اخلاقی و نسبت آنها با سیاست‌گذاری سلامت.. ✍🏻 فاطمه کاشی

🔰نگاهی به فلسفه‌های اخلاقی و نسبت آنها با سیاست‌گذاری سلامت

✍🏻 فاطمه کاشی

🔹«بي‌عدالتي در سلامت» یعنی تفاوت در سلامت كه نه تنها غير ضروري و قابل اجتناب است، بلكه غیرمنصفانه تلقي می‌شود. در بسیاری از کشورها عدالت، یک حق عمومی در نظر گرفته شده است. باید به این توجه داشت که مبنای اصلی طراحی‌های نظام سلامت در دنیا فلسفه‌های اخلاقی است. دو فلسفه اقتصادی-اجتماعی اصلی وجود دارند که طراحی نظام‌های سلامت متاثر از آنهاست. اینها عبارتند از سودگرایی و لیبرالیسم.

🔹در سودگرایی آنچه اهمیت دارد بیشترین سود برای جامعه است. حتی اگر این سود توام با عدالت نباشد. مثلا در کشور آمریکا که بزرگترین اقتصاد دنیا را دارد، تعداد زیادی از افراد تحت پوشش بیمه‌های پایه نیستند که حاکی از وجود این تفکر در طراحی مدل سلامت آنهاست. گروه‌های جمعیتی خاص در جامعه (مانند جوانان گروه در دهه دوم زندگی) به واسطه این که در دوره تولید هستند ارزش بیشتری دارند و در نتیجه پوشش بیمه برای این گروه‌ها منصفانه‌تر است. اصلاحات مدیکر و مدیکید برای جبران این خلاء در نظام سلامتی آمریکا اجرا شدند.

🔹در تفکر لیبرال انسان به لحاظ کرامتی که دارد حق دارد از نیازهای اساسی برخوردار شود و سلامت نیز جزو حقوق اساسی است. براساس این تفکر همه باید فرصت‌های برابر داشته باشند. نمود نظام‌های سلامت از این قبیل را در کشورهای اروپای شمالی، انگلستان و کانادا می‌بینیم که علی‌رغم نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد، تمام افراد که ساکن کشورها از پوشش بیمه پایه برخودارند.

🔹در اینجا معنای «عدالت در سلامت» فلسفه بنیانی خود را از لیبرالیسم به معنای احترام به آزادی و کرامت انسانی می‌گیرد. در این تعریف تمایز میان لیبرالیسم به معنای فلسفه بنیادین خدمات رفاهی و لیبرالیسم به معنای مجموعه سیاست‌های اقتصادی حمایت‌گر بازار آزاد ذیل نظام سرمایه‌داری مهم است. سلامت کالای متفاوتی است که نباید تنها به دست نامریی بازار سپرده شود. دولت باید همواره به عنوان تنظیم‌گر و سیاست‌گذار، دسترسی عادلانه به خدمات سلامت را برای تمام گروه‌های مردم تضمین کند.

🔹در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصل سوم آمده است: «پي‏ريزي‏ اقتصادي‏ صحيح‏ و عادلانه‏ بر طبق‏ ضوابط اسلامي‏ جهت‏ ايجاد رفاه‏ و رفع فقر و برطرف‏ ساختن‏ هر نوع‏ محروميت‏ در زمينه‏ هاي‏ تغذيه‏ و مسكن‏ و كار و بهداشت‏ و تعميم‏ بيمه»‏. یا در اصل بیست و نهم ذکر شده که «برخورداري‏ از تامين‏ اجتماعي‏ از نظر بازنشستگي‏، بيكاري‏، پيري‏، ازكارافتادگي‏، بي‏سرپرستي‏، در راه‏ماندگي‏، حوادث‏ و سوانح‏، نياز به‏ خدمات‏ بهداشتي‏ درماني‏ و مراقبت‌هاي‏ پزشكي‏ به‏ صورت‏ بيمه‏ و غيره‏، حقي‏ است‏ همگاني‏. دولت‏ موظف‏ است‏ طبق‏ قوانين‏ از محل‏ درآمدهاي‏ عمومي‏ و درآمدهاي‏ حاصل‏ از مشاركت‏ مردم‏، خدمات‏ و حمايت‌هاي‏ مالي‏ فوق‏ را براي‏ يك‏ يك‏ افراد كشور تامين‏ كند». هدف عدالت در نظام سلامت ایران با فلسفه اخلاقی لیبرالیسم مطابقت دارد اما در عرصه عینی تا چه حد شاهد حفظ کرامت و آزادی انسانی در عرصه سلامت هستیم؟

🌐شبکه جامعه شناسی علامه

@Atu_sociology