🔹 دانشگاه مرده است، زنده باد دانشگاه!. 🖋 بهروز مرادی

🔹 دانشگاه مرده است، زنده باد دانشگاه!
🖋 بهروز مرادی

«گاه» در زبان پارسی به معنی «جا» و «مکان» است. قرار بود دانشگاه مکان ارائه و جستن و یافتن و اندوختنِ دانش باشد که اگر چنین می بود، انسانهایی دانشمند، بینش دار، فضیلت مند، فرهیخته، مجرب و شریف از آن تولید می گردید. اما اینک خروجی هایی دیگرگون از دانشگاهها به جامعه سرازیر می گردند که نه صاحب دانش اند و نه دارای بینش. نه فرهیخته اند و نه متخصص. اینان که عمدتن نمره جویانی بی انگیزه ی رشد کردن اند، در سراسر ترم های درسیِ مکرر، کتابی در برنامه ی درسی خود ندارند و عمومن با جزواتی حداقلی و با عنایات ارتباطاتی از سوی مدرسین، کار ترم را به سرانجام می رسانند. مدرسین دانشگاه نیز مأموریت یافته اند تا با این نمره جویانِ کتاب نخوانده همکاری حداکثری کنند و بر آنها سخت نگیرند که مبادا شهریه ای که قرار است از سوی این "مشتریانِ خریِد مدرک" پرداخت بشود، از کف برود! مدرسین مذکور بیشترین دغدغه اشان نه پرورش منابع انسانی متعهد و متخصص، بلکه خالی نماندن کلاس های اشان و تأمین منافع دنیوی اشان است. گاهی چنین مدرسانی از مزایای پاداش های دنیوی نمره جویان نیز بهره مند می شوند و بدین ترتیب با معامله ای پایاپا؛ بازار عرضه و تقاضا، اجزای خود را بخوبی باز می یابد.
در این میان، برخی از مدیران گروه که مأموران و مجریانِ تحقق چنین پروژه ی فاجعه آمیزی هستند، سفارش های لازم را برای تسهیل فرآیند نمره دهی به مجموعه ی زیردستان مبذول می دارند. بدینسان مدرس مهره ای است کارآمد در تبدیل دانشگاه به "نمره گاه" و "مدرک گاه". اینان همه دست اندرکارند تا دانشجو را به "نمره جو" و "مدرک جو" تبدیل کنند و در این کارِ تباه نیز شوربختانه موفق گردیده اند. بدین ترتیب دانشگاه به مؤسسه ای مالی_تجاری تبدیل گردیده است.

در این میانه آن دسته از مدرسینی که با این برنامه ی تجاری _ دلالی همراهی نمی کنند، مزاحمینی تلقی می گردند که باید از سر راه کنار گذاشته شوند. اینان که دلسوزان و فرهیختگان اصیل دانشگاهی اند، مغضوبین دانشگاه می شوند و پس از دریافت اخطارهایی از سوی مدیر گروه، اگر با پروژه ی "کُشتنِ دانشگاه" همکاری و همراهی نکنند، کنار گذاشته می شوند.

اما این فاجعه، ابعاد دیگری نیز دارد و ازجمله هنگام نوشتن پایان نامه خود را عیان می سازد. همان مدرسینِ دلال صفت، اینک در مقام استاد راهنما و مشاور، مدرک جوی پولدار را نه راهنمایی می کنند و نه مشاوره ای می دهندش. مدرک جو نیز از مراکز پرتعداد فروش پایان نامه، پایان نامه ای خریداری کرده، آن را به دانشگاه تحویل می دهد. در بسیاری از موارد، یکی از همان مدرسینِ تکثیرشده، داور نمایش مضحک جلسه ی دفاع است که او هم به چنین پایان نامه ای نمره ی بیست می دهد. بدین ترتیب، مدرک جو مدرک را دریافت می کند، بدون آنکه حتا توانایی فرضیه سازی و طرح پرسش تحقیق و بیان مسئله ی تحقیق را داشته باشد. این فاجعه بدون تردید بجز استثناهایی اندک، چیزی از دانشگاه و اساتید حقیقی باقی نگذاشته است.

آنکه خود فرهیختگی نیاموخته، فرهیختگی به دیگران نیاموزد.

دانشگاه مرده است. مدرک دارانِ بیسواد را مدرک داران ِ دلال صفت به مدرک دانشگاهی مجهز نموده اند تا ایران هرچه بیشتر از ایران شدن دور بماند. آنان هم اینک در پست های مدیریتی، مجموعه ی زیر دستِ خود را به مسلخگاه فاجعه برده اند. جنایت ها را فقط نظامیان مرتکب نمی شوند.


🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology