🔵خسته‌ام!.. ✍🏻دکتر محمدرضا پویافر (جامعه شناس).. 🔹نمره قبولی نگرفته بود

🔵خسته ام!

✍🏻دکتر محمدرضا پویافر(جامعه شناس)

🔹نمره قبولی نگرفته بود. در واقع نمره اش از نمره قبولی فاصله زیادی هم داشت. طبق معمولِ دانشجویانِ این دوره و زمانه شماره ام را پیدا کرده بود و به من زنگ زد. گفت که تحقیقی نوشته و می آورد که تحویل دهد تا ببینم و نمره قبولی را بگیرد.

🔹هرچند حدس میزدم منظور این نوع دانشجویان از تحقیق چیست، اما اجازه دادم که مقاله یا همان تحقیقش را برایم ایمیل کند.
فردای آن روز یکی از کارمندان زیر مجموعه اش را فرستاد تا نسخه پرینت شده از تحقیق‌ش را به همراه فرم درخواست تجدید نظر در نمره به من بدهد. همان جا منتظر ماند تا آن –به اصطلاح- تحقیق را ارزیابی کنم و نتیجه را در فرم ارزیابی بنویسم. یک نگاه کلی کردم. حدسم درست به نظر می رسید. با این وجود، یک بررسی اینترنتی کردم. چند دقیقه بعد کل مقاله ای را که آن دانشجو از آن کپی کرده بود پیدا کردم.

🔹از آن کارمندِ زیر دست خواستم به پشت میز من بیاید و متن تحقیق را با آنچه پیدا کرده بودم خود مقایسه کند. با لبخندِ محوی تأیید کرد که متن کاملاً کپی است.
اما اصل ماجرا چیزی بیشتر از این بود. آقایِ دانشجوی کارشناسی ارشد و در واقع آقای «دانشجو-رییس»، کار نوشتن تحقیق را به یکی از کارمندان دیگرش سپرده بود تا با نوشتن یک مقاله خوب کمک کند تا رییس اش نمره قبولی بگیرد.

🔹البته که از کل این ماجرا چندان تعجبی نکردم. این بخشی کوچک – فرض کنید در ابعاد اتم – از آن چیزی بود که چند سالی است عمیقاً در حال تجربه کردن، شنیدن یا خواندن درباره آن هستم. دردناکیِ ماجرا از این است که آن کارمندِ زیر دست و البته گاهی بقیه عناصرِ – مثلاً – دانشگاهی هم از تو می خواهند که کمک کنی تا آن دانشجوی محترم نمره قبولی بگیرد.
و درد مضاعف این که همین نوع دانشجویان، چند سال بعد در سودای قبولی و گرفتن مدرک دکتری و بعد از آن‌هم تدریس در دانشگاه هستند.

🔹البته این فقط پرده ای از پرده های مختلف فساد در اندیشه و عمل جاری در جامعه ماست؛
پرده ای از آنچه دارد مرا خسته می کند، حتی از بودن در دانشگاه. خسته از بودن در هر آنجایی که اثری از حضورِ ساختارهای ناکارآمد دارد.
و سودای خزیدن در کنجِ خلوتی را دارم که دور از ساختارهای دروغ‌زا و فسادزا باشد.

🔹شاید تنها فضاهایی که هنوز کاملاً به تصرف دروغ ها و فسادهای سیستمی درنیامده اند موسسات و تشکل های مردمیِ غیر دولتی-البته به مهمانی واقعی آن - است؛ چه نامشان سازمان مردم نهاد به معنای عام باشد، چه موسسات خیریه به معنای خاص، چه موسسات مطالعاتیِ غیر دولتی(هرچند بسیار نادر اند) و هر جایی که هنوز از تصرف این پلیدی ها – حداقل تا میزان قابل قبولی- دور مانده باشد.

#جامعه

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology