حدود دو سال قبل کتاب «کمره نامه» منتشر شد. کتابی که بیش از یک دهه هم در انتظار چاپ بود

@IndigenousSociology
✅ حدود دو سال قبل کتاب «کمره نامه» منتشر شد. کتابی که بیش از یک دهه هم در انتظار چاپ بود. البته چهارجلد بود که انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی فقط یک جلدش را منتشر کرد. نویسنده‌ آن بیش از چهل سال از عمرش را پای این پژوهش‌ها صرف کرده است. نمی‌خواهم با اعداد بازی کنم اما این اعداد مهم هستند. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که استاد و دانشجو گونی گونی کتاب و مقاله به درد نخور تولید می‌کنند و سالانه هزاران همایش‌ و نمایش‌ و رونمایی ‌و جلسه نقد برای این کتابهای به درد نخور برگزار می‌کنند. به آشفته بازار ترجمه هم کاری ندارم همین کتابهایی را که هموطنان ما می‌نویسند، می‌گویم. تعارف را کنار بگذاریم خیلی از این‌ها را باید در سطل آشغال بریزیم. کتابهایی که فقط به درد رزومه و پز دادن می‌خورند و بازشان که می‌کنی همه‌اش دزدی و تکرار و تقلب و روده‌درازی و پررویی است. بله، پررویی. چون آدم باید خیلی پررو باشد که به خودش اجازه بدهد این محتواهای سست را منتشر کند. بگذریم این درد علاج ندارد. این آتشی است که به جان علم و دانش و دانشگاه افتاده است.
داشتم درباره کتاب «کمره نامه» می‌گفتم که چقدر این کتاب در علوم اجتماعی ایران مظلوم واقع شد. هم از طرف دانشگاه و انتشارات و این دم و دستگاههای اداری و هم در میان مخاطبان و اهالی علوم اجتماعی ایرانی. این کتاب نه خوانده شد، نه نقدی بر آن نوشته شد، نه حتی معرفی شد. همه آنرا نادیده گرفتند. همه با سکوت از کنار آن گذشتند. البته معلوم است که باید نادیده بگیرند. اگر قرار است سرمشق مردم‌نگاری در علوم اجتماعی و انسان‌شناسی ایران «کمره نامه» باشد دیگر آن آشغالهایی که خودشان تولید می‌کنند، خریدار پیدا نمی‌کنند. اگر قرار است حرف اصیل و کار واقعی بیاید وسط دیگر برای این آدم‌های پرحرف چیزی باقی نمی‌ماند. عرصه علم عرصه و میدان پرحرفی نیست اما آنها مدام حرف میزنند و حرف میبافند و با کلمات بازی می‌کنند و از این طرف و آن طرف حرفها را میدزدند و در این طرف و آن طرف دائم تکرار می‌کنند. آدم‌های تنبل و پرحرف و پر ادعا جای آدم‌های سخت‌کوش و کم‌حرف و بی‌ادعا را گرفته‌اند. امروز باید کانال تلگرامی بزنی و پرحرفی‌هایت را برای این و آن فوروارد کنی تا بازدید کانال بالا برود. این‌ها جامعه‌شناس تلگرامی هستند یا تلگرام‌شناس هستند نه جامعه‌شناس. «کمره نامه» حاصل چند دهه پرکاری است ولی در میان هیاهوی هیچ و پوچ جامعه‌شناسان و انسان‌شناسان بیکار ایرانی جا و مقامی پیدا نکرد. این مظلومیت و مظلومیت‌هایی از این دست عیار علوم اجتماعی ایران را مشخص می‌کند و سنگ محکی برای سنجش واقعی آن است. وقتی در علوم اجتماعی ایران کتابی مثل «کمره نامه» دیده نمی‌شود، این یک رسوایی برای خود علوم اجتماعی ایرانی محسوب می‌َشود. علوم اجتماعی ایرانی خودش سردرگم و بی‌هویت شده که نمی‌تواند محصولات و میوه‌های واقعی خودش را ببیند. چه بهتر که بر سر این علوم اجتماعی خواب‌آلود و گیج فریاد زد که بیدار شو. بیدار شو «کمره نامه» دو سال است منتشر شده. این همان کتابی است که شاید اگر به آن توجه کنی کمی حالت بهتر شود و کمی طراوت و نشاط به تو برگردد. بیدار شو و بیکاری و کم‌کاری و تنبلی پرحرفی را رها کن. بیدار شو «کمره نامه» به تو عمر دوباره خواهد بخشید.
@IndigenousSociology