📝صدا و سیمایی که شرعیات رسانه‌ای تولید می‌کند!. ✍🏻محمدرضا پویافر

📝صدا و سیمایی که شرعیاتِ رسانه ای تولید می کند!
✍🏻محمدرضا پویافر
@Atu_Sociology

شیوه های رسانه ملی ما در مواجهه با ابزارهای رسانه ای نوین شکل جدید و آمیخته ای را عرضه می کند.
در شرایط فیلتربودن بخشی از شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک و توییتر، بعضی دیگر از شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها، هرچند فیلتر نیستند، اما در یک چارچوب عجیب و گنگ مدیریت میشوند.

هیچ قانونی مبنی بر منع استفاده از شبکه‌های اجتماعی و ابزارهای رسانه ای جدید برای هیچ فرد یا گروهی وجود ندارد. اما از سوی دیگر، با ابلاغ رسمی بعضی نهادها و وزارتخانه ها، انتشار نامه های رسمی، مطالب کاری و مانند آن در بین محتوای این نوع ابزارهای رسانه ای ممنوع است. در عین حال، بعضی سازمانهای نظامی و امنیتی هم سیاست مبهمی در این مورد دارند. پیش از این گفته می‌شد که کارکنان حق استفاده از شبکه‌های اجتماعی و پیام رسان ها را ندارند. بعد از آن که بر تعداد کاربران این ابزارها به شدت افزوده شد، منع استفاده از این ابزارها عملاً لغو شد. اما همچنان در بسیاری از موارد اگر کسی تلگرام یا صفحه اینستاگرام دارد، سعی می‌کند دیگران نفهمند یا به دیگران نگوید. مثل خیلی از حوزه‌های اجتماعی دیگر، در اینجا هم واقعیت، آن است که همه را درگیر خود کرده، اما کسی از آن سخنی نمی‌گوید. در این جا کارکنان و مدیرانی داریم که می‌گویند تلگرام نداریم، اما با سیم کارتها و شماره‌های دوم و سوم خود از تلگرام و اینستاگرام استفاده می کنند.

این روزها برنامه های مختلف صدا و سیما برای جلب مخاطب خود، به ذایقه مردم تن داده و صفحات و کانالهایی در شبکه‌های اجتماعی و پیام رسانهای جدید راه‌اندازی کرده‌اند. کانال‌های تلگرامی و صفحه‌های اینستاگرامی برنامه‌های رادیو تلویزیونی داخلی کم نیستند. اما معرفی این صفحات به مردم از یک الگوی پیچیده تبعیت می کند.
وقتی مجری یک برنامه تلویزیونی می خواهد آدرس کانال تلگرامی برنامه را اعلام کند می گوید «کانال ما در فضای مجازی» و نامی از تلگرام نمی برد. اما برای اعلام آدرس اینستاگرام برنامه می گوید «صفحه اینستاگرام ما»! در عین حال، در زیر نویس همان برنامه هر دو آدرس همراه با نشان مخصوص تلگرام و اینستاگرام نمایش داده می‌شود. حالا مخاطب با زبان بی زبانی تفهیم می‌شود که گفتن کلمه تلگرام «حرامِ رسانه‌ای» و گویی یک «تابو» است، اما نشان دادن نماد آن اشکالی ندارد. در مقابل اما، گفتن نام و نشان دادن نماد اینستاگرام هیچ اشکالِ شرعیِ رسانه ایِ ندارد*.

وجه سوم این مثلث مسأله برانگیزِ طنز آلود این است که گفتن کلمه تلگرام در همین شبکه های تلویزیونی و رادیویی-البته- وقتی حرف از آسیب‌شناسی رسانه و فضای مجازی باشد، امری معمول است؛ مثل وقتی که قرار است در مورد «بی بی سی» صحبت شود. اما پرسش همچنان باقی است که چرا گفتن «تلگرام» اشکال شرعیِ رسانه‌ای دارد اما گفتن «اینستاگرام» مباح است؟
ما با یک تابو به نام لفظ «تلگرام» مواجه ایم که شرعیاتِ رسانه ملی آن را حرام دانسته است. این حکم شرعیِ رسانه‌ای می‌تواند برساخته‌ی واقعیت اجتماعی چند گانه‌ای باشد که بیش از همه با مصحت اندیشی‌های نانوشته، چندگانه، متناقض و مبهم رسانه‌ای مخلوط است. در تجربه شخصی خود هرچه بیشتر کاوش و گفتگو کردم، نتیجه ای جز توجیهاتی متناقض در این مورد دستگیرم نشد. شاید این سیاست مبهم از سویی برای همدلی با نگرانی مراجع دینی و گروه‌های منتقدی باشد که از آسیب های فضای مجازی بیشتر از همه نوعِ تلگرامی را شنیده‌اند. سیاست یادشده از سوی دیگر هم، همراهی با مردمی است که با داشتن کانال تلگرام می توان تعداد بیشتری از آنها را مخاطب خود کرد.

درک تمامیِ واقعیتِ گفته شده با دلیل همان پیچیدگی فرایند برساخته شدن معنای امور در جامعه ما کاری دشوار است. به همان اندازه که امر ممنوع و تابو در تاریخ و جامعه‌شناسی دین، موضوع پیچیده‌ای است، برخورد تابوگونه رسانه با امر رسانه‌ای هم پیچیده و دوپهلو است.

*: این واژه «شرعیِ رسانه ای» هم از ابداعات فی البداهه است که از قضا در فضای پرسوژه اجتماعی ما توفیق شده است!
گویی ما رسانه ای داریم که به مثابه یک دین، شرعیات وضع می کند و دیگران را با تحکّم به تبعیت از این شرعیات فرا می‌خواند.

🔰از کانال محمدرضا #پویافر
#جامعه

🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw