شبکه جامعهشناسی علامه 📍 بررسی تحلیلی جامعهشناختی و سیاستگذاری اجتماعی پشتیبانی و ارتباط با ما⬇️ ☑️ @Atu_Sociologier اینستاگرام: 📸 Instagram.com/atu_sociology
🔴در احتضار کودکی.. ✍🏻علی مرتضوی فومنی
🔴در احتضارِ کودکی
✍🏻علی مرتضوی فومنی
📍پرداختن به مفهوم کودکی به معنای مستقل آن، عمری کوتاه و به معنای آکادمیک، روشمند و مطالعاتیاش، عمری بسیار کوتاهتر دارد. پیشینه پرداختن به این مفهوم ما را به زمینههای آگاهی انتقادی و برآیند آن، یعنی «میانرشتگی» میرساند. میانرشتگی و «مطالعات میانرشتهای» را محصول نقد قرن بیستمی برخی ارزشهای موروثی «عصر روشنگری» میدانند که خواهان نگاهی متفاوت به سازوکارهای آموزشی برآمده از همان ارزشهاست و به تعبیر جو مورن، «جایگزینی دموکراتیک، پویا و تعاملی برای ماهیت قدیمی، دروننگر و جرگهای رشتهها فراهم میآورد.» در این میان، پرداختن به مفهوم کودکی نیز نهالی نورس است که با نام «مطالعات کودکی» در زمین نوبنیاد میانرشتگی میروید؛ نهال نورستهای که هرچند، او و همزادش(مطالعات کودکان) را برخی در زمره گرایشی «چندرشتهای» - و نه میانرشتهای - بهشمار میآورند، با استناد به کند و کاوهای روششناختی، میتوان سرشت میانرشتهای آن را از یک ماهیت چندرشتهای بازشناخت و باور داشت که گفتمان مطالعات کودکی، گفتمانی میانرشتهای است. تأسیس رشته مطالعات کودکان در کالج بروکلین امریکا (نیویورک، 1991) و شکلگیری رشتههای مطالعات کودکی در اروپای دهه 90 را میتوان واکنشی انقلابی به حاکمیت بلامنازع پارادایم علوم رفتاری و زیستی بر مفهوم کودکی دانست، حاکمیتی که نزدیک به یک قرن، یکتنه استیلای تکروایت علوم تربیتی و روانشناسی رشد را تزئین و نوسازی میکرد و با مشروعیتبخشی رندانه علمی بر تخت اقتدار مینشاند. در این حکومت صدساله، مفهوم کودکی تنها به دورانی از روند رشد که باید طی شود تا کودک به مقام بزرگسالی نائل گردد، فروکاسته میشد و شناخت کودکی چیزی نبود مگر شناخت سازوکارهای تمرین نیل به بزرگسالی که در نتیجه آن «رویکرد شناختی» در صدر توجه قرار میگرفت؛ چیزی نظیر رویه مسلط کنونی ناظر به مفهوم کودکی در ایران که سنتی مقهور پارادایم علوم رفتاری و زیستی است. در واقع تنها چیزی که در این سنت دیده نمیشود، خود «کودکی» بهعنوانی مفهومی مستقل و خودبسنده است که همین امر البته فقدان گفتمان مطالعات کودکی در ایران را تا حدود زیادی توضیح میدهد. جان کلام اینکه پرداختن به کودک و کودکی، بدون درنظرگرفتن زمینههای اجتماعی و با نادیدهانگاری رویکردهای تاریخی، جامعهشناختی، انسانشناختی و چشماندازهای راهگشای «ادبیات»، نتیجهای نخواهد داشت مگر احتضار کودکی در بستر پارادایم مسلط؛ وصفی محتوم از سیر تراژیک یک روح سرگردان، بسان دیگر قربانیان تکروایتها، که به قول نصرت، وقتی صدای حادثه خوابید، بر سنگ گورش باید نوشت: «یک جنگجو که نجنگید، اما شکست خورد.»
#جامعه
🌐شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology