✅ به خدا زندگی ما نابود شده. ▪️دکتر فردین علیخواه | جامعه‌شناس

✅ به خدا زندگی ما نابود شده
▪️دکتر فردین علیخواه | جامعه‌شناس

📍 اسماعیل رنگرز، قاتل آتنا درملأعام به دار آویخته شد. حال که او برای عمل وحشیانه‌اش مجازات شده است می‌توان صادقانه چند کلمه درباره حادثه‌ای که رخ داد سخن گفت.
پس‌ازآنکه مشخص شد اسماعیل رنگرز؛ قاتل آتناست برخی از مردم واکنش‌های عصبی تندی نسبت به اعضای خانواده پدری او نشان دادند. مادر اسماعیل می‌گوید که «پس‌ازاین حادثه، مردم درِ خانۀ ما را شکستند. مردم ما را خیلی اذیت کردند». برادر اسماعیل می‌گوید که «زندگی ما نابودشده. آن‌قدر که مردم به ما بدوبیراه می‌گویند برادر دیگرم زندگی‌اش را گذاشته و از شهر فرار کرده است. ما حتی نمی‌توانیم برای خرید نان بیرون برویم». نکته قابل‌تأمل آن است که به گواه بسیاری از افراد مطلع، والدین و برادران و خواهران اسماعیل، افرادی آبرومند و محترم بودند. مادر او زنی مؤمن و مردم‌دار است. او می‌گوید «دلم می‌خواهد به منزل آتنا بروم و برایش گریه کنم، اما نمی‌دانم آن‌ها با من چه برخوردی می‌کنند». دوستان من. بیایید از خودمان سؤال کنیم» وقتی فردی عملی شنیع انجام می‌دهد چرا ما باید پدر، مادر، برادر و خواهر او را مجازات کنیم؟ مگر آن‌ها شریک جرم او بودند؟ آیا ما این حق را داریم که خشم و ناراحتی‌مان را بر سر آن‌ها خالی کنیم؟
برخی از مردم مقابل خانه و نیز محل کسب اسماعیل تجمع کردند. عده‌ای تاب نیاوردند و محل کسب او را به آتش کشیدند. اسماعیل، متأهل و دو فرزند داشت. هم‌وطنانمان وقتی‌که به درودیوار خانه اسماعیل سنگ پرتاب می‌کردند و یا مغازه او را آتش می‌زدند به سرنوشت همسر و دو فرزند او هم فکر کردند یا خون جلوی چشمشان را گرفته بود؟ به‌راستی لحظه‌ای خودتان را به‌جای دو فرزند اسماعیل بگذارید که در خانه نشسته‌اند و درحالی‌که بر درودیوار خانه سنگ می‌بارد از ترس بر خود می‌لرزند و اشک می‌ریزند. گناه همسر و دو فرزند اسماعیل در قتل آتنا دقیقاً چه بود؟ هیچ‌کس به این موضوع توجه نکرد که اولین کسانی که شواهد قتل آتنا را فاش کردند و در اختیار پلیس قراردادند برادر و همسر اسماعیل بودند. عمل همسر اسماعیل قابل‌تقدیر و ستایش بود و هست. متأسفانه از کنار این موضوع به‌سادگی رد شدیم.
همه این واکنش‌های عصبی و غیرمنصفانه یک نتیجه دیگر هم در پی دارد و آن فشار به دستگاه قضائی برای سرعت در رسیدگی است. این واکنش‌های تند باعث می‌شود که قاضی نتواند آن‌طور که باید موضوع را بررسی کند. سخن از عادلانه یا ناعادلانه بودن حکم نیست. اگر این فشارها نبود روانکاوان، روان شناسان، جامعه شناسان، قضات و پلیس می‌توانستند زندگی اسماعیل را به شکلی جزئی بررسی کنند و درس‌هایی برای تکرار نشدن این‌چنین حوادثی در اختیار جامعه قرار دهند.
جا دارد تا از واکنش مثبت برخی دیگر از شهروندان یاد کنم. آنانی که در مقابل مساجد طومار نوشته و امضاء جمع کردند، آنانی که برای عرض تسلیت به دیدار خانواده آتنا رفتند، در مراسم او شرکت کردند و در شبکه‌های اجتماعی نسبت به موضوع واکنش نشان دادند.
واقعیت آن است که واکنش به این نوع حوادث هم باید به ما آموزش داده شود. به‌جای آتش زدن مغازه و پرتاب سنگ به خانه قاتل و فحش در انظار عمومی، ما می‌توانیم طومار بنویسیم، ما می‌توانیم گل تهیه کنیم و در مقابل درِ مدرسه یا خانه آتنا بگذاریم. ما می‌توانیم پرده تسلیت بنویسیم و بر محل کسب پدر آتنا نصب کنیم. ما می‌توانیم در مساجد تحصن کنیم. می‌توانیم در میدان مرکزی شهر جمع‌شویم و برای افزایش حساسیت افکار عمومی، شمع روشن کنیم و پلاکارد به دست بگیریم. باور کنید آتش زدن مغازه، پرتاب سنگ و یا فحش مؤثرتر از کارهای که گفتم نیست.

سخن پایانی: آیا اداره بهزیستی و حتی کمیته امداد استان اردبیل به سراغ همسر و دو فرزند اسماعیل رفته‌اند؟ آنان هم ازنظر روانی و هم اقتصادی نیازمند کمک و پشتیبانی هستند. با این واکنش‌های تند برخی مردم، سرنوشت فرزندان او چه خواهد شد؟
از معاونت اجتماعی استانداری اردبیل که می دانم در سال‌های اخیر در حوزه آسیب‌های اجتماعی فعال بوده است انتظار داشتم که یک هفته مانده به اعدام اسماعیل، از مردم بخواهد که با فرزندانشان به تماشای اعدام نروند. باور کنید در شهری که خبر قطع شدن یک‌ساعتۀ برق به اطلاع مردم رسانده می‌شود این انتظار زیادی نیست که سازمان‌های مسئول مردم را توجیه کنند که تماشای صحنه اعدام برای کودکانشان مناسب نیست. متأسفانه برخی خانواده‌ها تخمه خریدند و در کنار کودکانشان به ثانیه‌شمار موبایل خیره شدند و در خصوص مدت جان دادنُِ قاتل پس از آویختن طنابِ دار بر دور گردنش با هیجان مسابقه گذاشتند!
مسئولان عزیز. آثار منفی اعدام در ملاء عام بیشتر از آثار مثبت آن بر جامعه است. امیدوارم روزی در این خصوص تجدید نظر شود.

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology