🔴زنانگی زیر چرخ دنده‌های اجتماعی.. ✍🏻دکتر عباس نعیمی جورشری

🔴زنانگی زیر چرخ دنده های اجتماعی

✍🏻دکتر عباس نعیمی جورشری

📍زن در زن بودنش دچار دشواری های خاص خودش است. چه در زنانگی فیزیولوژیک، چه در زنانگی ساختاری و چه در زنانگی الهام بخش. تاکید این قلم بر ساحت دوم است.

الف. زن در وجه فیزیولوژیک دچار رنجی دوره ای است. رنجی که تا سالهای متمادی همراهیش می کند. ابژه ای که آفرینش برایش در نظر گرفته است. اگرچه خصیصه زایش و مادرشدن تصویری تحسین برانگیز و باشکوه از او ارایه می دهد.
این رنج دوره ای و طولانی، در گفتمان های عمومی، به امری عادی تبدیل شده که خود ناشی از تکرار آن است اما کماکان گستره ای ازمثالهای رنج را می آفریند. واژه، مفهوم درونی خودش را از دست داده اما تاثیر بیرونی اش پابرجاست. در ارتباطات از اهمیت افتاده است اما متغیر موثر بر همان ارتباطات است و گره ایجاد می کند.

ب. زن در وجه ساختار اجتماعی، در چارچوبی تعریف می شود که جامعه و تاریخ برایش تقدیر نموده است. سبژه ای تعين یافته!
🔸در این وجه بیش از همتای مرد خود، مهار شده است. یا به نام سنت در خانه حبس شده یا به نام مدرنیته ابزار فرهنگ مصرف گردیده است. یا جاودانگی شگرفی از مفهوم "ممنوعه" را با خود یدک می کشد. یا آنکه به شی ناچیزی در مناسبات بازار کاسته شده است. چنان منبعی برای کسب درآمد.
🔸پروین بختیار نژاد ناظر بر خشونت سنتی، تحقیق مفصلی دارد درباره خودسوزی زنان در نواحی طایفه ای و قبیله ای ایران. اینکه خشونت و رنج به آن پیک روانی می رسد که فرد خودش را آتش می زند!
مکتب فرانکفورت و تئودور آدرنو نیز ناظر بر خشونت مدرن، به نقد کالایی شدن فرهنگ می پردازد. همان نقطه ای که زنانگی ابزار تبلیغ و تشویق مصرف است.
🔸نگاهی به تاریخ زنانگی به شما خواهد گفت که زن بطور مستمر در معرض خشونت فیزیکی و تعرض قرار داشته است. جهان فیزیکی با او مهربان نبوده اگرچه این امر خود تابعی از جغرافیا و تاریخ است. زن مفهوم "لذت" را پرورش داده، به اوج برده اما خود از برج "امنیت" سقوط کرده است. دوگانه لذت-امنیت!
🔸این خود نه یک خود فردی بلکه یک خود قشری است که بعضا خصلت طبقاتی هم یافته. او در جنسیتش یکی از مقصدهای چندگانه تعرض بوده است.
🔸تعرضی که محصول تلفیق جذبه های جنسی او با آموزه های فرهنگی جوامع بوده است. خواه جامعه کهن باستانی، خواه جامعه برده داری، خواه جامعه فئودالی و خواه جامعه سرمایه داری.
🔸در این تناوب مارکسیستی دوره های اجتماعی، زن همواره در معرض خشونت بوده است. خاصه در جنگهای گوناگون! پژوهشهای جامعه شناختی نشان داده که زنان پس از کودکان در معرض بیشترین اسیبها قرار داشته اند. گاه به نام قومیت به بردگی رفته اند و گاه به نام غنیمت به کنیزی. در جنگ مدرن نیز این مفاهیم خودش را بازتولید کرده اند. تجلی دیگری از جایگاه فرودست.
🔸نباید فراموش کرد که مرد نیز در مذکر بودنش گاه قربانی همان ساختارهای خشن بوده است که زن! این نکته از نگاه اغلب مکاتب فمينيستی دور می ماند و در شرح مساله دچار تقلیل گرایی می شوند. به واقع مشکل نه جنسیت بلکه ساختارهای قدرت است که در لباسهای گوناگون بروز و ظهور دارد. جنسیت نیز لباسی است از آن مجموعه که قدرت بر تن می کند.
🔸دیرینه شناسی فوکو در تبیین این امر توانمند است. رابطه قدرت و سکسوالیته ذیل پنج وجه خودش را نشان می دهد:
1. رابطه سلبی؛ میان قدرت و سکس هرگز رابطه ای برقرار نمی شود مگر بصورت سلبی یعنی دفع و طرد و ممانعت و اختفا و نقاب زدن.
2. مرجع قاعده؛ قدرت اساسا قوانینش را به سکس تحمیل می کند.
3. چرخه ممنوعیت؛ هدف قدرت این است که سکس از خودش منصرف شود و ابزار تهدید بدل گردد.
4. منطق سانسور؛ نباید از آنچه ممنوع است سخن گفت تا آن حد که در واقعیت باطل شود.
5. وحدت سامانه؛ قدرت به شکل چرخ دنده های بی پایان قانون و ممنوعیت و سانسور عمل می کند.

ج. بر اهمیت این بحث وجه دیگری نیز متصور است. وجه الهام بخشی زن! که گاه او را رب النوع زیبایی نموده و گاه عرصه ی معراج پیامبران.
🔸زن در طول تاریخ به عنوان انعکاس ظرافت و هارمونی آفرینش، انگیزه شگفت انگیز بسیاری از اشعار شاعران، نقاشی نقاشان، طراحی معماران، نت نویسی آهنگسازان و طی طریقت عارفان بوده است. اگر زن را از عرصه حذف کنید، بخش عمده ای از آثار هنری و شناخت شناسانه ی بشر نیز حذف خواهد شد.
🔸بنابراین ثقل سخن اینجاست که زن وارث رنجهای تاریخی جنسیتش است. بایستی کمک نمود از تحقیر رهایی یابد. بایستی کمک نمود در تقلا و کشکمش اجتماعی، محترم شمرده شود. از قضا مرد باید یاری گر این اصلاحات اجتماعی باشد زیرا برخلاف باور سنتی، ارتقا و بهبود جایگاه زنان برای خود مردان مفید است! فهم مشترک و روح بالنده تری از زیست جمعی را رقم می زند.
🔸تصریح اینکه نگارنده نسبت به بهبود شرایط در آینده نزدیک جهان و ایران خوش بین نیست اما معتقد است نمودار کلی تحولات مثبت می باشد.
@Atu_Sociology