✅ جامعه‌پذیری. نویسنده: جاناتان اچ. ترنر

✅ جامعه‌پذیری
نویسنده : جاناتان اچ. ترنر
مترجم : محمد فولادى

شخصیّت انسانى از طریق کنش متقابل با دیگران ساخته مى شود و از طریق این کنش، ما مى آموزیم که چگونه خود را با جامعه هماهنگ ساخته زندگى خویش را قاعده مند کنیم. این فرآیند اجتماعى شدنِ در فرهنگ و ساخت اجتماعى، براى فرد و جامعه حیاتى است. بدون اجتماعى شدن، ما نمى دانیم چه چیزى را ارزش بدانیم، چه کارى را انجام دهیم، چگونه فکر کنیم، چگونه سخن بگوییم، و در مقابل دیگران چگونه پاسخ دهیم. بدون این فرایند، شخصیت انسانى ما به کمال نمى رسد.
یافته هاى علمى مؤید این امر است که انسان ها در پرتو اجتماع، و آموزش و اکتساب قوانین، ارزش ها و هنجارهاى اجتماعى است که به موجودى اجتماعى تبدیل شده و شخصیت انسانى کسب مى کنند.

اجتماعى شدن
بنابراین، بنیادى ترین ظرفیّت هاى انسانى ما از جمله تشخیص صداها، دیدن و به کار بردن حرکات و اشارات، راه رفتن، صحبت کردن و پاسخ به دیگران تا حدّ زیادى اکتسابى اند. سرشت ژنتیکى ما [تنها ]توانایى یادگیرى این رفتارها را فراهم مى آورد و حتّى ممکن است ما رادریادگیرى نقش هانیز هدایت کند؛ مااز طریق کنش متقابل بادیگران، در بسترهاى گوناگون فرهنگى، اجتماعى و ساختى، رشد مى کنیم. کنش هاى متقابل مؤثّر بر رشد این توانایى ها ـ که به ما امکان مشارکت در جامعه را مى دهد ـ «اجتماعى شدن» نامیده مى شوند.
حال باید دید آنچه که براى اجتماعى شدن در بین مردم مشترک است چیست؟ زیرا یک جامعه تنها در صورتى مى تواند پایدار بماند که اعضاى جدیدش بتوانند این امکان را به دست آورند که آنان را براى مشارکت تامّ و تمام در جامعه قادر سازد. یکى از توانایى هاى اساسى، کسب انگیزه هایى است که ما را به احراز موقعیّت ها و انجام نقش هاى اساسى هدایت مى کند. اگر جامعه باید تداوم یابد، همه ما باید خواهان انجام چنین نقش هایى [مثلاً ]به عنوان کارگر، پدر، دوست، مادر، شهروند وغیره باشیم. البته، در جوامع بزرگ و پیچیده، مسائلى چون از خود بیگانگى، عدم رضایت و بى محبّتى، امرى متداول است و اگر شمار قابل توجّهى از مردم، این ویژگى ها را آشکار سازند و قادر به ایفاى نقش هاى اساسى خود نشوند، جامعه شروع به فروپاشى و یا دست کم شروع به ضعیف شدن مى کند.

عوامل اجتماعى شدن
پارسونز از جمله توانایى ها در امر اجتماعى شدن را، امرى فرهنگى مى داند. چون همه ما باید تا حدودى در تعهّد به ارزش هاى مشترک، باورها و هنجارهاى نهادین شرکت داشته باشیم؛ در غیر این صورت، باید عدم وفاق و تجزیه [فرهنگ ]خود را به خرده فرهنگ هاى متفاوت بپذیریم. هنگامى که جامعه اى از خرده فرهنگ هاى متعدد و بسیار متنوّعى ترکیب یابد و مردم در دیدگاه هاى خود ـ در مورد این که چه چیزى درست و یا غلط است، چه چیزى باید و یا نباید انجام شود؛ چه اعمالى شایسته و یا ناشایسته است ـ دچار اختلاف شدید مى شوند، درگیرى و تنش در جامعه به وجود مى آید....

🔸برای مطالعه ادامه نوشته،لینک زیر را فشار دهید 🔻
📎 ly.gy/scb


🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_sociology