✅ واقع‌گرایى، عوام‌گرایى و تخیل‌گرایى. ✍🏻 علی

✅ واقع‌گرايى، عوام‌گرايى و تخيل‌گرايى
✍🏻 علی #میرزاخانی

جريان‌هاى انتخاباتى معمولا در سه گروه واقع‌گرايى، تخيل‌گرايى و عوام‌گرايي قابل شناسايى هستند. تصميم صحيح مردم در انتخابات بدون شناخت اين سه جريان، تقريبا غيرممكن است. در عين حال، حتى در صورت تشخيص جريان واقع‌گرا از دو جريان مخرب ديگر، چنانچه مردم با راهكارهاى واقع‌گرايان براى مشكلات كشور ارتباط برقرار نكنند در دام تخيل‌گرايان يا عوام‌گرايان خواهند افتاد. حال سؤال اين است كه اين سه جريان، چگونه قابل شناسايى هستند؟

فرض بر این است که مردم، مطالبات مشخصى از رئیس‌جمهور آینده دارند که این مطالبات را در دو محور کلی «دولت کارآمد» و «عدالت» می‌توان خلاصه کرد. رأی‌دهندگان خواستار تشکیل دولتی کارآمد هستند که بتواند از ثبات قيمت‌ها محافظت كند، فرصت‌های شغلی را افزایش دهد، نرخ رشد اقتصادی را بالا ببرد و نهایتا سطح رفاه همه ایرانیان یا درآمد سرانه را بهبود بخشد. همزمان، دولت بايد برنامه دقيقى داشته باشد كه بتواند ریشه‌های تبعیض بین شهروندان ایرانی را بخشکاند، سازوکاری ایجاد کند که مواهب ملی اعم از بهداشت، آموزش، خدمات حقوقی، خدمات ایمنی و امنیتی و سایر خدمات ملی به‌صورت عادلانه‌ای بین آحاد مختلف مردم توزیع شود و بی‌عدالتی‌های موجود در توزیع این امکانات و تخصیص سایر منابع ملی از بین برود. اما مشکل رأی‌دهندگان آن است که همه کاندیداهای ریاست‌جمهوری، مطالبات فوق‌الذکر را به‌عنوان شعار دولت خود اعلام می‌کنند! به‌ همين دليل، پرسش دقيق‌تر آن است که کدام‌ کاندیدا در پیگیری این اهداف صادق‌تر است و راهکارهای صحیح‌تر و تضمین‌شده‌تری را برای وصول مطالبات مردم در دستور کار دارد؟

پاسخ به پرسش فوق در گرو تحلیل کارنامه گذشته کاندیداها و نیز تجزیه و تحلیل برنامه آنها از زاویه «تناسب راهکارها با اهداف» است. در فرآیند دستیابی به پاسخ این پرسش است كه می‌توان سه جریان متفاوت انتخاباتی يعنى تخیل‌گرایی، عوام‌گرایی و واقع‌گرایی را شناسایی و از هم تفکیک کرد. البته وجود این سه جریان متفاوت، لزوما به مفهوم آن نیست که هرکدام از این نگاه‌ها در جناح سیاسی خاص یا کانديداى خاصى تبلور پيدا مى كند؛ چرا كه چندان بعيد نيست كانديداهاى دو جريان به ظاهر رقيب؛ هر دو تخيل‌گرا يا عوام‌گرا باشند. یک معیار کاملا مشخص برای تفکیک این سه جریان از یکدیگر، تعریف «واقع‌گرایی» است. منطق علمى، نگاهی را «واقع‌گرایانه» توصیف می‌کند که در این نگاه، تناسب علمی بین «اهداف» و «راهکارهای اعلام‌شده برای رسیدن به این اهداف» وجود داشته باشد. بنابراین اگر جریانی نتواند برای رسیدن به اهداف اعلام شده خود، راهکارها و روش‌هایی را براساس یافته‌های علمی و تجربيات موفق كشورهاى ديگر ارائه کند، این جریان را نمی‌توان «واقع‌گرا» معرفی کرد و قطعا ذیل یکی از دو جریان تخیل‌گرا یا عوام‌گرا جای خواهد گرفت. تخیل‌گرایان برعکس عوام‌گرایان، راهکارهایی برای حل مسائل اقتصادی کشور ارائه می‌کنند اما این راهکارها تناسبی با اهداف اعلام شده ندارند و بر مبنای تخیلات غیرعلمی تدوین شده‌اند که قابل فهم برای گروه‌های مرجع دارای مقبولیت بین عامه مردم است. به عبارت روشن‌تر، مخاطبان اصلی تخيل‌گرايان معمولا اقشار خاصى از نخبگان جامعه به ويژه در حوزه‌هاى فنى و روشنفكرى هستند كه درك صحيحى از سازوكارهاى پيچيده اقتصادى ندارند ولى واسطه خوبى براى اقناع عامه مردم به نفع كانديداى تخيل‌گرا محسوب مى شوند.

در سوی دیگر، کاندیدا یا جریان عوام‌گرا معمولا اهداف کاملا مشخصی را براساس درک خود از مطالبات مردم تعریف كرده ولی هیچ راهکاری برای رسیدن به این اهداف نمى‌کند و صرفا با هدف سوار شدن بر موج احساسات عمومی تلاش مى‌کند افرادى را به‌عنوان مانع تحقق اهداف اعلام شده معرفی کند. اين جريان وعده مى‌دهد كه با پايين كشيدن صاحبان نفوذ، مردم را به رؤياهاى اقتصادى خود خواهد رساند و به همين دليل ذيل عنوان پوپوليسم يا عوام‌گرايى تعريف مى شود. عوام‌گرايى در اكثر انتخابات‌ها كانديداى خاص خود را داشته است كه عدم حل مشكلات را به مافياهاى توهمى يا افراد خاص پيوند مى‌زند و به مردم وعده مى‌دهد كه با شكستن اين بت‌ها، مشكلات خودبخود حل خواهد شد ولى هيچ راهكارى براى حل مشكلات ارايه نمى‌كند. عامه مردم معمولا اقبال وسيعى به عوام‌گرايى دارند اما بزرگترين بازندگان پیروزی آن به شمار مى‌آيند.

#انتخابات
#ریاست_جمهوری

🌐رسانه، شمایید
👈اگر نظرتان را جلب کرد، با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw