◻️ آموزش پرورش از شعار تا عمل. 🖋 هدایت جعفرنژاد

◻️ آموزش پرورش از شعار تا عمل
🖋 هدایت جعفرنژاد

آموزش و پرورش به عنوان گسترده ترین دستگاه اجرایی کشور از حیث تملک زمین و بزرگترین دستگاه اجرایی کشور از نظر نیروی انسانی می باشد . اصلاح نظام آموزش و پرورش کشور یکی از دغدغه های اصلی دلسوزان نظام تعلیم و تربیت و فعالین این حوزه بوده است .سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا علی رغم تاکید مسئولین و مقامات حاکمیتی در همه سطوح مدیریتی و تاکید دولت ها و نهادهای مختلف تاثیر گذار در تصمیم گیری و تصمیم سازی، این مهم هنوز به نحو مطلوب روی نداده است؟ با وجود اسناد بالادستی همچون سند تحول بنیادین و برنامه درس ملی و طرح تعالی مدیریت مدارس و... ،بعضی از موانع تغییر و تحول بنیادین در آموزش و پرورش می توان به شرح زیر بر شمرد:

1- با وجود سپری شدن چهار دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی ایران علی رغم شعارها و تاکیدات مقامات مبنی بر توجه به آموزش و پرورش متاسفانه این نهاد بنا به دلایلی به عنوان الویت اول کشور مطرح نبوده است . در اوایل انقلاب تحرکات گروههای مخالف و معاند و استقرار و تثبیت نهادهای قانونی مانع از الویت قرار گرفتن این نهاد گردید. در دولت مهندس میرحسن موسوی اولویت اول کشور دفاع و مقابله با تهاجم کشور بیگانه بود. در دولت سازندگی اولویت با سازندگی و جبران صدمات و خسارات جنگ هشت ساله بود.در دولت اصلاحات آقای خاتمی، اصلاحات سیاسی و اقتصادی و در دولت مهرورز آقای احمدی نژاد توجه به اقشار آسیب پذیر و البته مدیریت جهانی مورد تاکید قرار گرفت . هم اکنون نیز الویت در دولت تدبیر و امید ، توجه به بخش سلامت و بهداشت و سیاست خارجی و انسجام داخلی می باشد .

2- سیاست زدگی بیش از حد آموزش و پرورش، آفت دیگر این وزارتخانه عریض و طویل است ، به گونه ای که انتصابات در این وزارتخانه از مدیران سطوح عالی گرفته تا مدیران میانی و مدیران پایه و بعضا انتصابات در پایین ترین سطح با دخالتهای اربابان و صاحبان قدرت و نفوذ صورت می گیرد .آموزش و پرورش بیش از آنکه سیاسی باشد باید سیاستی مبتنی بر افزایش عزت و استقلال و بهبود نظام تعلیم و تربیت کشور و همچنین ارتقا علمی و کیفیت رفاه فرهنگیان را در برنامه های خود مد نظر داشته باشد که لازمه این موضوع همکاری و برنامه ریزی بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت توسط مقامات حاکمیتی و دولتی و البته فعالین حوزه های آموزش و پرورش با حمایت اندیشمندان و پژوهشگران حوزه های مختلف به ویژه جامعه شناسان ، روان شناسان و حتی اقتصاددانان کشور می باشد .

3- بنا بر مطالعات کشورهای پیشرفته و تراز اول در این حوزه، کشور و دولتی می‌تواند به توسعه همه جانبه و پایدار دست پیدا کند که تمرکز ،توجه و نگاه ویژه و همه جانبه ای را به امر آموزش و پرورش اختصاص دهد که متاسفانه شواهد و عملکرد موجود در کشور این موضوع را تایید نمی نماید.

4- یکی دیگر از تعارضات موجود در آموزش و پرروش نقض صریح قانون اساسی مبنی بر رایگان بودن آموزش و پرورش در کشور می باشد که در عمل برخلاف این ماده قانونی با عناوین و روشهای مختلف دریافت مبالغ از اولیا ،فشار بر مدیران در پاسخگویی به مسولین و اولیا انجام می گیرد که این خود نشان از بلاتکلیفی و دوگانگی حاکمیت دارد. [یعنی پولی سازی آموزش و پرورش! ] و همین امر موجب سردر گمی و دلخوری و بعضا دلزدگی مدیران و معلمان از یک سو و نارضایتی و بدبینی و سردرگمی اولیاء و دانش آموزان از سوی دیگر گردیده است .

5- استفاده ابزاری و سیاسی از آموزش و پرورش و عدم تمرکز بر تربیت شهروند مسئول و با اخلاق و آگاه و منتقد و مشارکت جو ، جامعه را در مسیر تربیت افرادی منفعل و خلاقیت ستیز و پذیرنده قرار داده است که این خود می تواند آفتی برای مجموعه حاکمیتی و ملی باشد .

6- سیاست انقباضی در آموزش و پرورش که معمولا با اهداف صرفا اقتصادی که به زعم مجریان صرفه جویی در منابع انسانی و مالی و ... می باشد، ضربات و لطمات جبران ناپذیری را به آ.پ و انگیزه و عملکرد فرهنگیان و کیفیت آموزشی دانش آموزان وارد کرده است که نمونه هایی از این موارد را می توان مانند تدریس اجباری مدیران و معاونین در کلاس درس، تراکم خارج از استاندارد دانش آموزان در کلاس های درس، عدم وجود تجهیزات پیشرفته و یا عدم آموزش صحیح و استفاده از این ابزارها را ذکر کرد .
بی شک شاه کلید تغییرات بنیادین در نظام آموزش و پرورش در وهله اول تغییرات نگرشی و عملکردی نهادهای حاکمیتی و دولتی به این حوزه از یک نهاد مصرف گرا به یک نهاد توسعه گرا و نگاهی فراتر از یک وزارتخانه به این مجموعه و همچنین حرکت از شعارگرایی صرف به عملگرایی در بین مسئولین می‌باشد .

#نویسنده_مهمان

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology