🔰کجاش می‌خوای بری؟.. ✍فردین علیخواه| جامعه شناس

🔰کجاش می خوای بری؟

✍فردین علیخواه| جامعه شناس

📍آدرس پرسیدن و آدرس دادن در خیابان، یکی از رفتارهای اجتماعی است که می‌توان تحلیل‌های بسیاری درباره آن نوشت. آدرس پرسیدن؛ شاید در ظاهر رفتاری لحظه‌ای تلقی شود ولی اگرکمی دقیق‌تر شویم پی خواهیم برد که این رفتار آن‌قدرها هم لحظه‌ای نیست. برای ایرانیان کمیت و کیفیت پاسخی که پس از پرسیدن آدرس دریافت می‌کنیم مهم است چراکه یکی از خاطراتی که پس از سفر تعریف می‌کنیم نحوه آدرس دادن در آن شهر است.

📍ما معمولاً برای پرسیدن آدرس؛ معیارها و ملاحظاتی را در نظر می‌گیریم. در این خصوص، کلیشه‌های ذهنیِ از پیش موجود هم در آدرس پرسیدن بکار گرفته می‌شوند. مثلاً هرچند گذرا، ابتدا ظاهر افراد را وارسی می‌کنیم و بعد برای پرسیدن آدرس از آنان تصمیم می‌گیریم. ممکن است ظاهر فردی شبیه به خلاف‌کاران باشد و ترجیح دهیم تا از او آدرس نپرسیم. ممکن است فردی سالمند باشد و ترجیح دهیم تا از او آدرس نپرسیم. همچنین بسته به مقصد و نوع مکانی که می‌خواهیم برویم معمولاً افراد مختلفی را برای پرسیدن آدرس انتخاب می‌کنیم. به این شکل که ترجیح می‌دهیم آدرسِ مکان‌های شیک‌وپیک را از آدم‌های اتوکشیده و درواقع از آدم‌هایی بپرسیم که فکرمی‌کنیم آنها حتماً می‌دانند. برعکس این امر هم صادق است.

📍کلیشه‌های جنسیتی هم در پرسیدن آدرس مؤثرند. در جامعه ایرانی معمولاًمردان از زنان کمتر آدرس می‌پرسند. برعکس، زنان کم‌وبیش از مردان آدرس می‌پرسند. در پسِ این رفتار، علاوه بر وجود کلیشه‌های جنسیتی، این تصور نیز وجود دارد که مردان به دلیل حضور بیشتر در بیرون از خانه طبیعتاً بیشتر از زنان آدرس می‌دانند. هرچند با تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه، این امر به‌تدریج در حال کم‌رنگ شدن است ولی همچنان کم نیستند مردانی که وقتی یک زن از آنان آدرسی می‌پرسد به هنگام پاسخ دست و پای خود را گم می‌کنند به‌ویژه اگر آن زن کمی آلامد باشد. برخی از مردان نیز پس از بیان دقیق آدرس برای زنان، احساس مردانگی بیشتری دارند، درنهایت برخی هم تصور می‌کنند که آن زن با پرسیدن آدرس می‌خواست غیر مستقیم پیامی به آنها بدهد!

📍شاید هرکدام از ما به یادآوریم که در برخی از موقعیت‌ها، سریعاً ظاهر برخی افراد را دیده‌ایم و ترجیح داده‌ایم تا اصلاً از آنها آدرس نپرسیم. اینان در حاشیه مانده ها هستند. گاهی اوقات ممکن است نتوانیم حتی برای خودمان به‌روشنی توضیح دهیم که چرا از آنها آدرس نپرسیده‌ایم. آنان را دیده‌ایم ولی عبور کرده‌ایم. به همین دلیل گاهی اوقات پیش‌آمده است که از یکی از همین در حاشیه مانده‌ها آدرس پرسیده‌ایم و او پس از بیان آدرس، ناخودآگاه چند بار از ما تشکر کرده است. خنده‌مان گرفته است از اینکه چرا او تشکر می‌کند؟ ما باید تشکر کنیم. حتی وقتی خداحافظی کرده‌ایم او ایستاده و به ما خیره شده است. خوشحال از اینکه در کره زمین یکی آمد و ما را جزو بلدها حساب کرد. او آنروز حس خوبی داشته است.

📍آدرس گویان را می توان به چند تیپ تقسیم کرد:
آدرس گویان ُمصلح: اینان کسانی هستند که پس از بیان آدرس احساس می‌کنند که می‌توانستند بهتر آدرس بدهند. اینان مسیری را به دنبال پرسنده می‌دوند تا او را بیابند و آدرس قبلی را اصلاح کنند. اگر نیابند یک روز خودشان را سرزنش می‌کنند و مدام در تصوراتشان به آن فرد آدرس درست می‌دهند.

آدرس گویان عجول: شما در خیابان از فردی آدرس می‌پرسید. چند مترآن‌طرف تر از شما، صدایی بلند می‌شود: کجاش می خوای بری؟ شما صاحب صدا را نمی بینید. فرد اصلی که از او آدرس پرسیده‌اید هاج و واج گفتگوی شما و او را نظاره می‌کند.

آدرس گویان سخاوتمند: اینان کسانی هستند که با آرامش کامل سعی می‌کنند تا آدرس را برای شما توضیح، تبیین و تشریح کنند. برخی از اینان به شکل اغراق شده‌ای از حرکات دستشان هم استفاده می‌کنند.

آدرس گویان همراه: اینان پاسخی کوتاه به شما می دهند: بله؛ دنبالم بیا! و بعد در مسیر از وضع آب و هوا و گرانی صحبت می کنند. برخی از اینان نیز اگر سواره باشند راهنمای خودرو را روشن کرده و از شما می خواهند که دنبال شان بروید.

آدرس گویان خسیس: اینان پاسخ شما را تنها با کلمه یا اشاره می دهند. مستقیم، جلوتر، برو، چپ.

آدرس گویان فضول: این گروه پاسخ شما را به درستی می دهند ولی از انگیزه ها و دلایل مراجعه شما به آن آدرس هم سوال می کنند.

📍به همین شکل می‌توان آدرس پرسندگان را نیز طبقه بندی کرد. ولی کمیاب‌ترین آنان در جهان که در ایران هستند کسانی اند که سوار برموتور سیکلت یا اتومبیل، در اتوبان از اتومبیل یا موتورسیکلت در حال حرکت آدرس می‌پرسند و آدرس گو نیز به آنها آدرس می‌دهد. باز هم نمونه نادرتر، رانندگان موتورسیکلت یا اتومبیل هایی هستند که به هنگام رانندگی، فرمان را رها کرده و با حرکات دست توضیح خود را تکمیل می‌کنند.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology