✅شارلاتانیزم در سپهر سیاسی کشور.. ✍🏻 فرشید گراوند.. 🔷یکم؛

✅شارلاتانیزم در سپهر سیاسی کشور

✍🏻 فرشید گراوند

🔷یکم؛
اگر گذری به نظریه ی" بقای اصلح" هربرت اسپنسر فیلسوف بزرگ اجتماعی بزنیم بخوبی نمایانگر یک لمپنیسم سیاسی، بسیج توده ای،هجوم طایفه ای،حمله ی ورزشکاران،عرض اندام هنرمندان و سلیبریتی ها در زمینه ی کاندیداتوری شورا می شویم که متاسفانه هیچ گونه تخصص و دانشی مرتبط با وظایف شورا و شهروندی ندارند و تنها میدان و منظره شان برای به رخ کشیدن قدرت و توانایی در برابر رقیبان،یک توهم فریبنده است که از طریق پروپاگاندای صنعت فرهنگی(ماکوزه) و رفتارهای غیرمدنی رسانه ای مثل بالابردن اجباری تعداد اعضا در گروههای سیاه لشگر تلگرامی شان به نمایش گذاشته می شود و منجر به راه انداختن کارناولهای دروغینی شده که در عصر حاکمیت فهم و شعور دیگر نه تنها یک حرکت رسوا و ناگوار،بلکه توهین به شعور مخاطب ا ست.

👤هربرت اسپنسر(همان است که دوست اش در ستایش اش می گوید جهان همچنان از بزرگترین مغزش بی خبر است)در داروینیسم اجتماعی اش می آورد که؛

✔️ تقویت آدمهای بی ارزش به زیان آدمهای ارزشمند،ستمکاری شدیدی است.
این کار یک نوع تدارک عمدی برای نسلهای آینده است.
برای نسلهای آینده هیچ مصیبتی بدتر ازین نیست که جمعیت فزاینده ای از آدمهای کم هوش و ناشایست و تبهکار را برایشان به ارث گذاریم.....
کوشش کلی طبیعت،خلاص شدن از شر چنین آدمها و پاک کردن جهان از لوث آنها و بازکردن فضا برای آدمهای شایسته تر است....

🔷دوم؛
درمقایسه ی سطح کیفی انتخابات شورا که در دوره های اول نخبگان و سیاسیون حرفه ای وارد گود شده بودند ولی با گذشت زمان کم کم این نیروها به حاشیه رانده شدند(برای مثال کرسی سعید حجاریان و ابراهیم اصغرزاده از ایدیولوژیست های اصلاحات به حسین رضا زاده و عباس جدیدی رسید،هر چند ما برای "دو شخص دوم"نیز در ورزش نه در سیاست احترام قایلم،اما کار مغز را بازو نمی تواند انجام دهد و برعکس).

این دموکراسی معیوب شورا خصوصآ در شهرستان ها دچار شارلاتانیزیم سیاسی( کسی که خود را واجد توانمندی ها و ویژگی ها و دانش معرفی می کند که فاقد آنهاست و در این مرام یا مسلک فرد یا گروهی خود را چنان می نمایانند که نیستند،چنان می گویند که باور ندارند،چنان وعده می دهند که بر متحقق ساختن آن توانا نیستند و البته صلاحیت و بضاعت آن را هم ندارند) و حضور عشیره و قبیله مردم شد که به کلی از اهداف اولیه خودش که تمرین و مشق دموکراسی و مدیریت شهری و استفاده از افراد کاردان و باتجربه و همچنین استفاده از پتانسیل تخصص های مردمی و استفاده از این انرژی برای کمک به دولت در زمینه مدیریت شهری فاصله گرفت تاجای که شوراها نیز باعث فربه شدن سیستم اجرایی و به عنوان حقوق بگیران باری مضاعف بر دوش دولت و ملت شدند.


🔷سوم؛
با توجه به آنچه در بالا آمده و با تمرکز بر نظریه ی بقای اصلح اسپنسر و با علم به اینکه شوراها برخلاف این همه جنجال و هزینه ای که برایشان درست شده است،آنقدر قدرت اجرایی برایشان تعریف نشده است که بتواند تغییرات و اصلاحات اجتماعی از دلش بیرون بیاید، ایضآ نیک می دانیم که یک جمعیت بی تفاوت برای جامعه تهدید بزرگی به شمار می آید و اگر این درجه زیاد شود سرانجام سراسر جامعه با کارکردهایش فرو می ریزد. پس ما به عنوان ضمیر واژه ی "پرحیثیت" شهروند،موظف و مسئولیم که در همین دموکراسی ناقص ایجاد شده برای شورا به دور از تعصب و با پرهیز از "عاطفی اندیشه" و در "واکنش به افکار جاافتاده" برای رای خود ارزش قایل شویم و نگذاریم تحت تاثیر جبرهای محیطی ما را به موجودات منفعل تقلیل داده و پایین بکشند.لکن باتوجه به فساد خیز بودن و رانت های شدید موجود در این شغل افراد پاکدستی را انتخاب کنیم که حداقل با حقوق شهروندی آشنایی داشته باشد و در زمینه مدیریت شهری کارنامه و رزومه ای موفق در دست داشته باشد که بتوانیم روستاهای مدرن مان که اسم شهرستان را یدک می کشند،به شهرهای نوپا با خدمات رفاهی مقدماتی اش برسانیم.

✅پس ما می توانیم چیزی فراتر از آنچه هستیم بشویم،این مسیر با دخالت آگاهانه و عمل دسته جمعی و عاقلانه ما می تواند کوتاه تر شده و گذار به دموکراسی به معنای واقعی تسریع شود.

#انتخابات
#شورای_شهر
#نویسنده_مهمان


🌐رسانه، شمایید
👈اگر نظرتان را جلب کرد، با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw