✅نظام فرهنگی «شهوت سالار»

✅نظام فرهنگی "شهوت سالار"

در دوران مدرن،در پیوستار طبیعت- فرهنگ زنان همواره نزدیک به" طبیعت"ومردان نزدیک تر به" تمدن" دیده شده اند.به این معنا که همچون طبیعت باید مورد سیطره قرار گیرند.

برهنگی متعارف زنان در صحنه های ورزشی، رسانه ها،فضای مجازی چنین بهره کشی از طبیعت زنان است.

زنان در دنیای مدرن بیشتر از مردان آماج بحران هویتی هستند که همه را به بازگشت به بدن بعنوان منبع هویت ارجاع میدهند.پندار وجود ماهیت تحقیر آمیز زنانه ،که کم وبیش بر کارکردهای زیست شناختی متمایز زنان مبتنی است و این کارکردها را وجه بارز زنان تلقی می کند،همچنان تداوم دارد.

سیمون دوبوار،علت این امر راآن می دانست که زنان را نه چون سوژه های مستقل ،بلکه صرفا به مثابه ی ابژه های دنیای مردان به شمار می روند.افزایش روند"برهنگی"نامتعارف زنان از دهه 1950 بدین سو نشان می دهد که این شتاب بالای برهنگی به رویداد جهانی و مداوم تبدیل شده است،ناشی از یک فرایند مداوم فرهنگی و فرافردی است.لذا ،نظام فرهنگی "شهوت سالار"به یک نظام هنجاری فراگیر مبدل شده است .به طوریکه غالب مردان وزنان با کنش های فردی روزانه ی خود فعالانه در جهت خلق و نگهداشت آن می کوشند.

سوال؟چرا زنان کوشش متقابلی را در جهت مقابله ،با این نظام به کار نمی برند و حتی از آن حمایت می کنند؟

فمنیستها معتقدند که فرهنگ شهوت سالار ،زنان را وادار می سازد که ابزارهای مطیعی در خدمت آن گردند.لذا در این راستا،زنان می توانند نشانه های تزیینی،منزلت و قدرت مردانه باشند.پس،مردان در همه حال به دنبال مطیع کردن زنان و به سیطره کشیدن بدن آنها هستند.

غالب فمینیستها بر این باورند که ایدئولوژی "شهوت سالار"است که تعرض و تجاوز را حفظ کرده و به آن مشروعیت می بخشد.

ایدئولوژی "شهوت سالار"زنان را اشیایی سکسی برای کامجویی مردان می داند.زنان در این خصوص وسیله ای برای آرایش اتاقهای انتظار،مطب یا دفتر کار و یا ابزار جلب مشتریان تلقی می شوند.

از طرفی برهنه کردن زنان به عنوان یک موج اجتماعی ممکن است به عنوان مقدمه ای باشد برای تشدید بهره کشی اقتصادی .

هماهنگی های هنجاری قوی که در رفتار رمشاغل مختلف نمایان است و در آن استفاده ی وسیع از زنان به عنوان ابزارهای تبلیغاتی ،بهره کشی از آنها و جلب مشتریان مد نظر است نشانگر ایجاد یک نظام هنجاری قدرتمند فراگیر برای استفاده از زنان "برهنه"به منظور مقاصد مالی است.

پس،برهنه ساختن زنان می تواند نقطه آغاز یک تحول فرهنگی- اجتماعی مهم در تعمیق بهره برداری از زنان باشد.

رابرت بلا،در کتاب "عادات قلب" فرایند فردی شدن فزاینده در جوامع غربی را در تبیین پدیده برهنگی دخیل می داند.فردگرایی نفع طلبانه، برایده ی قرداد اجتماعی مبتنی است و افراد وارد نظمی می شوند که منافع شخصی خود را تجهیز کنند.اما در فردگرایی نمایشی،با یک احساس خودنمایی همراه است که ارتباط وسیعی با هسته ی شخصییتی و وجودی افراد دارد.

بر روی هم،برهنگی بیمارگونگی زنان هر چه در میان بشر به هنجار تر می شود-که به هنجاری آن را انکار نمی توان کرد-خواست نوع بشر را به نیستی و هیچ انگاری نمایان می سازد.امروزه هر جا که این فرهنگ،پای بگذارد کما بیش همه جا بوی هوای تیمارستان و بیمارستان را می توان شنید...

#جامعه
🌐جامعه‌شناسی علامه
https://t.me/joinchat/AAAAAD-FIxZ3dXAZ8P6lvw