🔸چرا ما اول مسئولیم بعد معلم. 🖋 منیژه فروزنده | معلم و فعال صنفی

🔸چرا ما اول مسئولیم بعد معلم
🖋 منیژه فروزنده | معلم و فعال صنفی

▫️جامعه نو: در ابتدا عرض کنم که من یک معلم هستم و قاعدتا از درون صنفم و به دور از هر تعصب گمراه کننده ای به نوشتن این متن دست زدم چرا که باور دارم معیار سلامت و وجود امنیت در یک جامعه به هیچ وجه معیاری برای محک زدن سلامت "معلمان" و یا عدم سلامت آنان نیست و یا بر عکس! منظورم را واضحتر بگویم ،نمیتوان جامعه ای را مثال زد که یک "کاست" منزه و پاکیزه داشته باشد و بقیه لایه های اجتماعی فاقد این ویژگی باشند!

با نگاهی به آمارهای خشونت جنسی در جهان به راحتی میتوان دریافت که امر تجاوز جنسی درمحیط آموزشگاه ها و مدارس ارتباط تنگاتنگی با حوزه های مختلف اجتماعی دارد و در هم تنیدگی این حوزه ها اجتناب ناپذیر است. هنوز اخبار تجاوزات جنسی در بالاترین رده های سینمای هالیوود و موسسات و شرکتهای بزرگ صنعتی و وزارتخانه ها ، داغ و شوک بر انگیز است. هنوز درد جانسوز ربودن دختران و زنان را از میان دود و آتش جنگهای خاورمیانه و آفریقا به جان داریم.

هنوز شاهد خرید و فروش دختران خردسال در هتلها و کازینوها برای عیاشی مولتی میلیاردرها هستیم! هنوز شاهد ازدواج دختران خردسال در آمار میلیونی هستیم که دقیقا بحث تجاوز در موردشان صدق می کند.

🔹 پس چگونه می توان فضای مدرسه را با انتخاب صرفا معلمان استرلیزه ! امن نمود. این رومانیزه کردن یک شغل است. این تعصبی تفرقه افکنانه و خاک پاشیدن روی صورت مساله سیاهیست که هنوز جوامع بشری با آن درگیرند. معلمی یک شغل است همچون پرستاری و یا رانندگی و... که البته حساسیت های ویژه ای را میطلبد و آموزشهای خاصی را لازم دارد چرا که آسیب پذیرترین بخش جامعه یعنی کودکان و نوجوانان در آن تنیده میشوند اما نمیتوان اطمینان داشت که مردی که دارای فرهنگ مردسالاریست و در خانواده و جامعه به شدت تایید میشود در محیط مدرسه یک انسان آزاده و دموکراتیک باشد. نمیتوان انتظار داشت زنی که در محیط بیرون از مدرسه با انواع و اقسام خشونتها و تحقیرها دست به گریبان و عمدتا خشمگین و ناراضی است به ناگهان در مدرسه ژاندارک شود!

نا گفته نماند که بسیار معلمینی هستند و بودند که از این گندابها سر بلند بیرون آمدند و تا پای جان از اصول انسانی دفاع کرده و میکنند .بحث بر سر قاعده و ریشه خشونت جنسی است که در محیط بیرون از مدرسه شکل میگیرد ولی در درون مدرسه شکل بروز تاثیر گذارتری می یابد.

در مورد تجاوز به دانش اموزان دبیرستانی ، خبر دهشتناکی بود اما اعتراض بسیاری از معلمین به چیست و کیست؟
به اینکه این معلم رسمی نبوده؟؟ به اینکه معاون بوده و اصلا معلم نبوده؟؟
نه دوستان عزیز، ما نه به عنوان معلم بلکه از جایگاه انسانیمان به مشکل ورود کنیم. فاجعه از آنجا آغاز میشود که تمامی ساختارها و نهاد های برنامه ریزی از جمله آ پ به جای زدودن فرهنگ تبعیض و خرافه، به جای اهتمام در رشد خلاقانه و حس استقلال در دانش اموزان ،درست بر عکس عمل میکنند . ترس و اطاعت و نا آگاهی و نا امیدی نسل جوان نتیجه این روندهاست. در تمامی ابعاداجتماعی ؛ فرهنگ کالایی بر اصول برابرخواهانه انسانی مسلط میشود و فرد گرایی و لذت جویی اقتدار گرانه حاکم میگرددو در نهایت طوسیها سر بر می آورند. این دو نیرو را در کنار هم بگذاریم "ساختاری معیوب" و جمع کثیری از" کودکان و نوجوانان"، جانب کدام یک را میگیریم؟؟ کودکان و نوجوانان فاقد آگاهی و قدرت تصمیم گیری و یا ؟؟؟

🔹 آیا می خواهیم که بدون رفتن و دیدن ریشه ها به شغل شریف معلمی غره شویم؟ چرا این 30 دانش آموز حتی یک معلمش را در خور اعتماد نمیدید و از او طلب کمک نکرد؟ چرا این دانش اموزان پدر و مادر و بستگان نزدیک خود را به فریاد خواهی نطلبیدند!
این چراها را در کجا باید به میان کشید و چه کسی جوابگوست.؟؟
ما مقصر نیستیم. حتما همین است. ولی چراها وجود دارند!

از جامعه نو

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology