‌🔅توسعه ایرانی! هولوکاست ایرانی.. 🖊مهران

‌🔅توسعه ایرانی! هولوکاست ایرانی

🖊مهران #صولتی

📍هولوکاست اگر چه رویدادی بدیع بود ولی از آنجا که بنیان آن را نوعی فلسفه توسعه یافتگی تشکیل می داد( جامعه شناس لهستانی تبار، زیگموند باومن به خوبی حاکمیت عقلانیت صوری در شکل گیری این تراژدی تاریخی را شرح می دهد!)، بعد از وقوع در شکل های تلطیف شده تری تکثیر و گسترش یافت! اگر هولوکاست را نوعی برتری نژادی منجر به حذف یهودیان از عرصه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و در انتها فیزیکی بدانیم، چنین فرایندی پیش و پس از آن هم همواره وجود داشته است. منظور همان محوریت توسعه خطی است که ایجاب می کند برای افزایش کارآمدی، به کار گیری نوعی عقلانیت صوری به رسمیت شناخته شود. عقلانیتی که می کوشد تا با حذف سنت های مزاحم و انسانهای سنتی، مسیر توسعه را با سرعت بیشتری به جلو ببرد. پیشینه این توسعه خطی و آمرانه به حدود یکصد سال پیش در ایران می رسد و در همه دوران های قبل و بعد از انقلاب ۵۷ نیز در جریان بوده است. همان توسعه ای که اقتصاد را بر فرهنگ برتری بخشید و نخبه گرایی را با حذف مردم از عرصه مشارکت اجتماعی تثبیت کرد. شاید بتوان ملموس ترین جلوه این توسعه را در جداسازی مدارس و دانش آموزان کشور به دو دسته تیزهوشان و عادی یافت. نگرشی که به نوعی هولوکاست آموزشی انجامیده و امکانات آموزشی را از بخش عمده ای از دانش آموزان دریغ کرده است. خطرناک تر از انجام این تفکیک، بازنمایی یک دوگانه پررنگ(نخبه - عادی) از سوی رسانه ها در جامعه است. امری که موجب باورپذیری این برتری نزد برخی از دانشجویان شده و می تواند بهره گیری ایشان از رانت های مختلف را در آینده با اتکا به توجیهاتی از قبیل ژن خوب توجیه کند! در کلیپ پیوست این یادداشت، اگر چه بخشی از دانشجویان دانشگاه شریف فروتنانه خود را برتر از دیگران نمی دانند ولی بازنمایی رسانه ای می تواند این برتری را برای ایشان پذیرفتنی کند. در این میان هم اگر چه عمده ترین دلیل برای اولویت دانشجوی شریف بر یک کارگر ساده، عبارت از مفید و کارآفرین بودن وی است، ولی واقعیت این است که حضور تام و تمام مهندسان در فرآیند برنامه ریزی توسعه کشور نتوانسته تا کنون بهبود چشمگیری در میزان رضایت از زندگی شهروندان یا تعقیب جدی توسعه پایدار در کشور رقم زند! فرآیند توسعه در کشور همچنان ساخت و سازی و مبتنی بر حذف فضاهای عمومی، بی اعتنایی به علوم انسانی، و متکی بر تولید ارزش افزوده سرمایه محور است. همان تاکید فزاینده بر توسعه اقتصادی که بدون همراهی اصلاحات سیاسی در بستر یک سرمایه داری رانتی و دلال صفت، حتی ارزشی مانند "کارآفرینی" را هم به نوعی بهره جویی از منابع رانتی محدود ساخته است. در چنین بستری دانشجوی شریف هم بجای تلاش برای تعییر معادلات موجود، رفتن را بر ماندن ترجیح داده و به خیل نخبگان مهاجر می پیوندد. اگرچه پیرامونی بودن ایران در یکصد سال گذشته، بخشی از این توسعه خطی را اجتناب ناپذیر ساخته است ولی به نظر می رسد زمان برای شکل گیری گفتمان قدرتمندی که این توسعه ناموزون را با تردید مواجه سازد فرا رسیده است. گفتمانی که بتواند با هشدار نسبت به فقدان نگاه انسانی، اجتماعی و مشارکتی در چنین توسعه ای نسبت به ارزش گذاری های سخت افزاری و مهندسی هشدار داده و از تعمیق نوعی هولوکاست توسعه ای در اذهان و افعال ما جلوگیری کند.

🌐جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology