✅جامعه الکن: دست‌ورزان گنگ‌زبان.. ✍🏻محمد فاضلی. عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

✅جامعه الکن:دست‌ورزانِ گُنگ‌زبان

✍🏻محمد فاضلی
عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

🔹 وارد مطب پزشک شدم و با لحن ناخوشایندی گفت «مشکل‌تان چیست؟» گفتم دکتر لازم است دو سه دقیقه برای شما سابقه بیماری را توضیح بدهم. پزشک هم تندتر از قبل گفت «نه، عجله دارم، وقت ندارم.» این صحنه را شما بارها تجربه کرده‌اید. پزشکانی را هم تجربه کرده‌اید که با توضیح‌شان به شما آرامش خاطر می‌بخشند. بیمار دوست دارد پزشک شرح حالش را با حوصله بشنود و در آخر به غیر از آن‌که نسخه می‌نویسد، با او سخن بگوید، و اگرچه پزشکی کار تخصصی است اما تا حد ممکن ساده توضیح بدهد که مشکلش چیست. بسیاری از پزشکان متأسفانه این کار را درست انجام نمی‌دهند.

🔹بسیاری از افراد از پرواز می‌ترسند. هواپیما معمولاً تکان‌هایی دارد و این برای‌شان ترسناک است. برخی خلبان‌ها در ابتدای پرواز چند کلمه به انگلیسی خطاب به تیم پروازی می‌گویند که اغلب مسافران چیزی نمی‌فهمند و در بقیه پرواز هم سکوت می‌کنند. معدود خلبانانی هستند که در طول پرواز چندین بار برای مسافران توضیح می‌دهند که در کجای مسیر هستیم، و الخ. این ا برای مسافران آرامش‌بخش است.

🔹مردم معمولاً انتظار دارند لوله‌کشی که به خانه می‌آورند به دقت درباره خرابی لوله‌ها و چرایی آن توضیح دهد؛ دوست دارند مکانیک خودرو به دقت درباره خرابی خودرو و چگونگی رفع آن توضیح دهد؛ از فروشنده لوازم خانگی انتظار دارند شیوه کار دستگاه را تشریح کند؛ و اغلب از نسخه‌پیچ داروخانه هم می‌پرسند این داروهایی که دکتر نوشته چه تأثیری دارند.

🔹مردم دائم دنبال توضیحاتی هستند که به آن‌ها آرامش بدهد، علت هر چیزی را که مربوط به خودشان است درک کنند، و مهم‌تر از آن بدانند که چه بر سرشان می‌آید و چه کاری باید انجام دهند. ما اما متأسفانه با جامعه‌ای روبه‌رو هستیم که آدم‌ها به همان اندازه که از دست‌شان کار می‌کشند، با زبان‌شان کار نمی‌کنند؛ گویی «جامعه دست‌ورزانِ گنگ‌زبان» است. بسیاری پزشکان متبحرند، جراحان خوبی هستند و به سرعت نسخه می‌نویسند اما اندک سخن می‌گویند، بسیاری از خلبانان دست‌شان به‌کار است اما زبان در کام‌شان جز برای بیان چند کلمه نامفهوم برای خلق‌الله نمی‌چرخد. ما از این نوع دست آدمیان بسیار تجربه کرده‌ایم.

🔹جالب این‌که هر قدر افراد در سلسله مراتب قدرت جایگاه پایین‌تری دارند، بیشتر از زبان‌شان استفاده می‌کنند. اغلب لوله‌کش‌ها بیشتر از بسیاری پزشکان، اغلب نجارها بیشتر از بسیاری خلبان‌ها، و فروشندگان بیشتر از مهندسان توضیح می‌دهند و زبان را به‌کار می‌گیرند.

🔹آدم‌های این جامعه هر قدر از مراتب قدرت و منزلت بالاتر می‌روند الکن‌تر می‌شوند: دست‌ورزتر و گنگ‌زبان‌تر. مدیر شرکت که قدرت بیشتری دارد از آن‌جا که قدرت دارد تا کاری انجام شود، خود را بی‌نیاز از سخن گفت و توضیح دادن می‌داند. نماینده مجلس می‌داند که با رأی و قیام و قعودش در مجلس اعمال قدرت می‌کند (منهای پشت صحنه‌ها) و نیازی نمی‌بیند درباره رأی و نظرش توضیح بدهد؛ و همین‌طور مدیر کل، معاون وزیر و وزیر و الی آخر. بخش خصوصی و دولتی هم زیاد تفاوتی ندارند؛ همه کم‌وبیش در شمار دست‌ورزانِ گنگ‌زبانیم.

🔹«دست‌ورزانِ گُنگ‌زبان» به کفایت و باکیفیت سخن نمی‌گویند. سعدی بزرگ می‌گوید «دو چیز طیره عقل است، دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی.» و ساختارهای این جامعه و آدمیانش بالاخص نخبگان، قدرتمندان، تدبیرسازان، حکمرانان و عالمانش، بیشتر از جنس دست‌ورزانِ گنگ‌زبان هستند. آزادی و رسانه آزاد برای آن است که جامعه با دست‌ورزی و گنگ‌زبانی مردمانش را نیازارد، و تخم نفرت در ایشان نکارد. جامعه‌ای که نتواند دست‌ورزان را از گنگ‌زبانی بازدارد، الکن است؛ و از ارتباط‌گیری بازمی‌ماند، و دست آخر خشونت است که تعیین تکلیف می‌کند.

#جامعه

🌐شبکه جامعه‌شناسی علامه
@atu_Sociology