🔅 «بازیگر»، «روشنفکر» نیست. 🖋 محمد زینالی اناری

🔅 «بازیگر»، «روشنفکر» نیست
🖋 محمد زینالی اُناری

فرهنگ ایران همواره از آینه ی تمثیلی خود زخم می خورد، مثل صادق هدایت که می گفت زخم ها می جوند و نابود می کنند. زخم دیافراگمی است مانند دهان، که ناخواسته و در جای دیگری باز می شود. وقتی به جای کتاب، جزوه خوانده شود، معلوم است که به جای استدلال، در روزنامه دشنام نوشته می شود.وقتی به جای معلم، شیطان اختیار تعلیم و تربیت را به دست بگیرد، طبیعتاً مدرسه و نمازخانه ی آن هم معنای خود را از دست می دهد. و نهایتاً وقتی به جای روشنفکر، یک بازیگر می خواهد وجدان مردم را بیدار کند، روشنفکری بدل می شود به بازی بازی بازی.

ما در ایران، فضای عمومی نداریم، استدلال، معنا و انتقال مضمون نداریم، کل فضای عمومی، شباهتی به مجلس رقص دارد، رقصی که از واژه ها و دهان ها و اخیراً استایل های روشنفکرانه در صفحات خودمانی اینستاگرام شکل می گیرد. یک مشت آدم غیرمرتبط، صحنه های عمومی را تسخیر کرده و سر مردم ایران را به درد آورده اند. فرهنگ ایران، افسرده است، خشن شده، پرخاش کرده و تازگی ها فحاشی هم می کند(رجوع کنید به رجا نیوز). متأسفانه به صدا و سیما روزنامه و مرکز پژوهش (و شبکه ی اجتماعی) اختصاص داده شده است تا به مردم خدمت کند. اما همین نهادها هم برایش تبدیل به بازی شده است؛ شبیه بازی کودکانه ای که فقط جنبه ی شهودی با مکان و دیگران دارد و هنوز هیچ تاریخ و فلسفه ای از انسانیت و خرد را نخوانده است.

ما امروز با نمایش عمومی بازیگران در روزنامه ی جام جم مواجه هستیم. تربیت ناموجه این رسانه از تیترهای یک اظهار نظرهای لپّی بازیگران و تخریب اذهان و استدلالهایی که به رشته های دیگر علمی چون سیاست، اقتصاد و ... دارد، کار را به تخریب عرصه ی عمومی و از دست ستاندن رشته کلام مردم ایران رسانده است. «بازیگر»، «روشنفکر» نیست. چون کلام او تنها بر قوه ی شهود خود متکی است. او صرفا در نقش های پزشک، سیاستمدار و معترض «بازی» کرده است و هیچ سنخیتی با واقعیت این نقش ها ندارد، اما متاسفانه آن ها فریب صحنه و نقش های خود را خورده و در عالم سیاست به اظهار نظر سیاسی و ادای سیاسی می پردازند.

خوشبختانه، آنها کارنامه ی خوبی در سینما و تئاتر ندارند، با تمام احترامی که به آقای پرستویی که سردمدار این حرکت است قائلم، باید بگویم ایشان نخست وارد سیاست های صنفی گروهی شدند که در صحنه ی سینما ادای قیصر در می آورد و گروگان می گرفت و خروجی اش آن هشت سال شد. اما حالا او به جای اجرای محترمانه نقش های خود و در صورت علاقمندی خواندن نظرات سیاستمداران، دارد در صحنه ی سیاست نیز هو می کند و نقش روشنفکر را به گروگان می گیرد. روشنفکران ما با بضاعت کمی که تاریخ روشنفکری مان دارد، سالها است که به نفی پوپولسم، یعنی « و لا تقف ما لیس لک به العلم» تذکر می دهند، اما بازیگر، بازیگر است و فارغ از قوه ی استدلال و منطق.

از ذکر خیر سایر بازیگران که مسخره بازی ها و لودگی های آن ها پوپولیسم ایرانی را ایجاد کرده است، صرف نظر کرده و می گویم، این ها همان زخمی هستند که فضای عمومی ایران را خورده اند و جایی برای دیپلماسی، گفت و گوی عمومی و استدلال و سیاست ورزی نگذاشته اند. صریحتر بگویم، فضای فاسد سیاسی و اقتصادی ما، حاصل آینه ای است که به جای جدیت، مسخرگی را درون مردم تخم گذاشته است و امروز هم می خواهد آن ها را جوجه کند. مردم ایران آن ها می خواهند در عالم سیاست هر هشت سال یک بار جوجه ای از این تخم مسخرگی در بیاورند که هشت سال بعد آن را خودشان بخورند، مانع شان شوید.

🌐 شبکه جامعه‌شناسی علامه
@Atu_Sociology