می‌گن: «افزایش نقدینگی، نرخ دلار، و قیمت بنزین، باعث گرونی و تورم می‌شن.» تو پست قبلی، اثر افزایش قیمت بنزین بر تورم رو زیر سوال ب

می‌گن: «افزایش نقدینگی، نرخ دلار، و قیمت بنزین، باعث گرونی و تورم می‌شن.» تو پست قبلی، اثر افزایش قیمت بنزین بر تورم رو زیر سوال بردم. تو این پست وارد جزییات این تحلیل می‌شیم. اما اول باید تعریف دقیق‌تری از تورم بدم، چون هر گرونی‌ای تورم نیست. بعد از تعریف تورم، دو مرحله تورم رو معرفی می‌کنم، تا بتونیم برسیم به اثر افزایش قیمت بنزین بر قیمت سایر کالاها.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

با تورم سطح عمومی قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کنه، اما قیمت کالاها نسبت به هم تغییر نمی‌کنه. در واقع فقط پول ملی‌ کم ارزش می‌شه.

اما گاهی یه کالایی نسبت به کالاهای دیگه گرون می‌شه. مثلا وقتی واردات خودرو ممنوع شد، قیمت خودرو خارجی خیلی افزایش پیدا کرد، بنحوی که قیمتش نسبت به قیمت بقیه کالاها افزایش یافت. این جور گرون شدن شاید بخاطر کاهش واردات باشه، یا شاید بخاطر افزایش هزینه تولید باشه. به این نمی‌گیم تورم. تورم اون افزایش قیمتیه که در عموم کالاها مشترکه.

تورم از کجا میاد؟ هر چیزی که زیاد بشه، کم‌ارزش می‌شه. اگه نسبت به کالا و خدمات تولید شده، میزان نقدینگی زیاد بشه، طبیعتا پول ملی کم‌ارزش می‌شه. کاهش ارزش پول‌ ملی همون تورمه.

کاهش ارزش پولی ملی رو می‌شه با دو تا تکنیک موقتا عقب ‌انداخت: یکی با سرکوب نرخ ارز، که واردات رو بیشتر و ارزونتر می‌کنه؛ و دیگری با افزایش نرخ سود سپرده بلندمدت، که پول مردم رو تو بانکها قفل می‌کنه تا صرف خرید کالا نشن.

با این دو روش، موقتا از بالفعل شدن اثر افزایش نقدینگی بر سطح قیمتها جلوگیری می‌شه. طبعا هر چقدر ذخایر ارزی بیشتر باشه، سرکوب ارزی برای مدت بیشتری ادامه می‌کنه. اما با افزایش واردات، بالاخره ذخایر ارزی ته می‌کشه، فنر نرخ ارز می‌جهه، و ارزش پول ملی یکهو سقوط می‌کنه.

پس تا اینجا معلوم شد که نقدینگی عامل اصلی تورمه، ولی در میان‌مدت، سرکوب نرخ ارز، یا افزایش نرخ سود سپرده مدت‌دار، می‌تونه بالفعل شدن تورم رو عقب بندازه.

حالا قیمت بنزین رو قیمتها چه اثری داره؟

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

با افزایش قیمت بنزین:
- از یک سو بخش بیشتری از بودجه خانوار صرف خرید بنزین می‌شه، لذا قدرت خرید خانوار کمتر می‌شه. کاهش تقاضا، روی قیمت‌ها فشار کاهشی میاره.
- منتها از سوی دیگه، دولت عواید بیشتری کسب کرده که یا در قالب حقوق کارمند و کارگر، و یا در قالب یارانه مستقیم، تو جامعه بازتوزیع می‌کنه. این بازتوزیع، کاهش قدرت خرید رو جبران می‌کنه.
لذا در نهایت، تقاضای غیر بنزینی کل کشور تغییر چندانی نمی‌کنه.

این عدم تغییر، توضیح می‌ده که چرا در داده چهل سال گذشته، رابطه‌ای بین تورم و افزایش قیمت بنزین نمی‌بینیم.
منتها ... اینکه افزایش قیمت بنزین سطح عمومی قیمت‌ها رو افزایش نمی‌ده، به این معنی نیست که، نسبت قیمت‌ کالاها به هم رو تغییر نمی‌ده.

برای بهتر فهمیدن نوع اثر بنزین بر قیمتها، فرض کنیم دولت همه عواید حاصل از افزایش قیمت بنزین رو بصورت یارانه مستقیم، مساوی توزیع می‌کنه. حالا ببینیم این چه اثری بر بودجه سه نوع خانوار می‌ذاره:

1️⃣ خانوار با مصرف بنزین میانگین: در این حالت، یارانه نقدی مساوی افزایش هزینه بنزین خواهد بود، لذا قدرت خرید تغییری نمی‌کنه.
2️⃣ خانوار با مصرف بنزین کمتر از میانگین: یارانه نقدی بیشتر از افزایش هزینه بنزینه، لذا قدرت خرید بیشتر می‌شه؛ یعنی تقاضا برای کالاهای مورد مصرف این قشر زیاد می‌شه.
3️⃣ خانوار با مصرف بنزین بیشتر از میانگین: یارانه نقدی جوابگوی همه افزایش هزینه بنزین نیست، لذا قدرت خرید و متعاقبا تقاضا برای بقیه کالاها کمتر می‌شه.

پس با اصلاح بازار بنزین، قیمت کالاهای مورد مصرف خانوارهای کم مصرف، نسبت به قیمت کالاهای مورد مصرف خانوارهای پر مصرف بیشتر می‌شه.
اما این فقط در کوتاه‌مدته! از اونجا که سطح عمومی قیمتها افزایش نداشته، این افزایش قیمت به معنی افزایش سود تولید کالاهای مورد تقاضای خانواده‌های کم‌مصرفه. لذا اگه دولت مداخله نکنه، سرمایه‌گذاری و متعاقبا تولید افزایش پیدا می‌کنه، و قیمت اون کالاها مجددا کاهش پیدا می‌کنه. این افزایش سرمایه‌گذاری موجب ایجاد مشاغل جدید هم می‌شه.

از سمت عرضه هم، نقش بنزین در هزینه تولید و عرضه کالاها متفاوته. این هم دلیل مضاعف برای تغییر نسبت قیمتها می‌شه.

خلاصه:
➕ تورم افزایش سطح عمومی قیمت‌هاست.
➕ در بلندمدت، عاملی اصلی تورم افزایش نقدینگیه.
➕ سرکوب ارزی، یا افزایش نرخ سود سپرده بلندمدت، می‌تونه موقتا از بالفعل شدن تورم ناشی از افزایش نقدینگی جلوگیری کنه.
➕ افزایش قیمت ب