اقتصاد یه کشور شبیه بازی فوتباله …فوتبال برای جذابیت و تماشایی بودن به چند مولفه نیاز داره:

اقتصاد یه کشور شبیه بازی فوتباله.

فوتبال برای جذابیت و تماشایی بودن به چند مولفه نیاز داره:

اول از همه محدودیت‌های بازی هستند، مثل اندازه زمین، ابعاد دروازه، و محدودیت‌های بازیکنها. اقتصاد هم همینجوره، برای شکوفایی احتیاج به قوانین و محدودیت‌هایی داره. یه فوتبالیست نباید خطا کنه، با دست به توپ بزنه، تو آفساید بره، یا توپ رو از زمین خارج کنه. همین محدودیت‌هاست که فوتبال رو جذاب می‌کنه.

علم اقتصاد هم می‌گه وجود انحصار، صدمه زدن به شخص ثالث، دروغ گفتن در مورد کمیت یا کیفیت محصول، و کلی موارد دیگه، باید ممنوع باشند. چنین ممنوعیت‌هایی، اقتصاد رو شکوفا می‌کنه.

کار روی قوانین و ضوابط لازم برای شکوفایی اقتصاد، مثل همکاری با فیفا در طراحی قوانین و محدودیت‌های بازی فوتباله. این کار توسط اقتصاددانهایی انجام می‌شه که در مراکز دانشگاهی، یا در اتاق فکرها، یا در موسسات تحقیقاتی مثل پژوهشکده بانک مرکزی، به تحقیق مشغولند.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

زمین صاف و هموار با چمن خوب، جذابیت بازی رو بیشتر می‌کنه. کیفیت دوربین‌ها، تلویزیون‌ها، و صندلی‌های استادیوم هم روی لذت تماشای بازی اثر می‌گذارند.

زیرساخت‌های یک کشور هم، مثل جاده، فرودگاه، بندر، مدرسه، بیمارستان، پارک، و ... روی شکوفایی اون اقتصاد اثر می‌گذارند. دولت مسوول سرمایه‌گذاری در زیرساختهاست؛ گاهی مستقیما، گاهی در همکاری با بخش خصوصی.

برنامه‌ریزی و تخصیص منابع برای احداث زیرساختهای اقتصاد، کار اقتصاددانهاییه که وارد مباحث سیاستگذاری شدند، بخصوص سیاستگذاری توسعه‌ای. سازمان برنامه و بودجه، وزارت رفاه، وزارت آموزش و پرورش و ... از جمله سازمان‌های مجری این دست سیاست‌ها هستند.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

یه داور خوب برای جذابیت فوتبال مهمه. داوری که آفساید رو نگیره، و بی‌جهت کارت زرد و قرمز بده، تماشای بازی رو تلخ می‌کنه.

نقش دیگه دولت تو اقتصاد، داوریه. نهادهای رگولاتوری مختلف، به داوری بخشهای مختلف اقتصاد می‌پردازند، همونطور که در بخش‌های مختلف زمین، چندین داور مستقرند. مثلا بانک مرکزی داور نظام بانکیه، وزارت بهداشت داور بازار سلامته، و وزارت‌های صمت، ارتباطات و فن‌آوری، نفت، نیرو و ... هم داور بخش تخصصی خودشون هستند.

اگه در حین بازی، داور بازیکن‌ها رو دریبل کنه، توپ رو ازشون بگیره، و خودش بخواد گل بزنه، خب بازی خراب می‌شه.
وقتی هم که وزارتخونه‌ها بجای داوری، خودشون درگیر بازی می‌شن، اقتصاد خراب می‌شه.

اقتصاددانهایی که بطور تخصصی روی سیاست‌گذاری بانکی، یا انرژی، یا ... کار کردند، در جهت پیشگیری از به انحراف رفتن بازیکن‌های عرصه اون بازار، به طراحی فرایندهای نظارتی می‌پردازند. مثلا اونهایی که روی سیاست‌گذاری بانکی کار کردند، در بانک مرکزی و در نقش داور نظام بانکی، بطور مرتب نظام بانکی رو ارزیابی می‌کنند، و فرایندهایی برقرار می‌کنند تا هم از بحران بانکی جلوگیری کنه، هم از تورم بالا. منتها خودشون مشغول عملیات بانکداری نمی‌شن.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

بازی فوتبال، بدون دو تا تیم توانمند و قَدَر، اصلا بازی نمی‌شه.

معادل اقتصادی تیم‌های فوتبال، شرکت‌ها هستند. رقابت شرکت‌های توانمنده که به اقتصاد رونق می‌ده؛ مثلا رقابت تویوتا و تسلا، یا رقابت گوگل و اَپل. همونطور که تیم خوب، به مربیان کارکشته نیاز داره، یک شرکت خوب هم به مدیران کارکشته نیاز داره.

تحصیل در رشته اقتصاد، مثل آموزش دیدن برای داوری، یا کار با فیفا روی قوانین بازی فوتباله. اما تحصیل در رشته مدیریت، مثل آموزش دیدن برای مربی‌گری فوتباله.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

اما اصل تیم، فوتبالیست‌هاش هستند. معادل اقتصادی‌شون، توی شرکت‌ها، می‌شه مهندسین، معمارها، جوشکارها، نجارها، بازاریاب‌ها، پزشکان، وکلا، و ... بطور کلی، متخصصین جامعه. به همین دلیل، هر چی سطح تخصص جامعه بالاتر باشه، اقتصادش شکوفاتر می‌شه.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

بازیکن خوب گرونه، تمرین‌هاش هم هزینه داره. به همین خاطر، یکی از ملزومات موفقیت تیم فوتبال، پوله! یک تیم، به کسانی احتیاج داره که بتونند سرمایه‌گذار جذب کنند، و تیم رو تامین مالی کنند.

معادل اقتصادی این سمت، کسانی‌ا‌ند که تو بازار سرمایه کار می‌کنند. تحصیل در رشته فاینانس، فرد رو برای کار در بازار سرمایه و کمک در تامین مالی شرکت‌ها آماده می‌کنه.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

جمع بندی کنیم:
۱) شیرینی فوتبال به محدودیت‌هاییه که بر بازیکن‌ها وضع می‌کنه. شکوفایی اقتصاد هم منوط به ممنوعیت فعالیت‌های مسرفانه‌ست.
۲) داور باید داوری ک