دیشب سر شام، در جنب یه کنفرانس، با یک ایرانی آشنا شدم که در بخش مدیریت ریسک یک بانک کالیفرنیایی کار می‌کنه …۱۷ سال پیش با مدرک کار

دیشب سر شام، در جنب یه کنفرانس، با یک ایرانی آشنا شدم که در بخش مدیریت ریسک یک بانک کالیفرنیایی کار می‌کنه.

۱۷ سال پیش با مدرک کارشناسی عمران از ایران اومده بوده آمریکا. از دانشگاه برکلی پذیرش داشته برای ارشد عمران.

اما بعد به این نتیجه می‌رسه مهندسی فایده نداره.
می‌ره LA و یه ارشد دیگه می‌گیره، این بار در ریاضیات کاربردی. بعد از فارغ‌التحصیلی جذب صنعت بیمه می‌شه. بعد از چند سال تجربه بیمه، در بخش مدیریت ریسک یه بانک کار می‌گیره، و از اون موقع دیگه تو صنعت بانکداری مونده.

داشتیم با هم در این مورد گپ می‌زدیم که تو ایران بانک وجود نداره. یه سری موسساتی هستند که سردرشون تابلو بانک خورده، ولی بانک به مفهوم مدرنش که امروز در دنیا شناخته می‌شه تو ایران نداریم.


مکالمه من و ایشون، من رو یاد پست اخیر انداخت. حالا چند تا سوال جالب بنظرم رسیده که باید بهشون بپردازیم:

۱) کسی که کارشناسی مهندسی خونده، برای ارشد می‌تونه بره اقتصاد یا فاینانس بخونه؟
۲) فرق رشته‌های اقتصاد، فاینانس، و مدیریت، چیه؟
۳) مگه بانک چیه که تو کشور نداریم؟
۴) چرا نه تونستیم سرعت رشد نقدینگی رو مهار کنیم، و نه تونستیم به جهت مولدی هدایتش کنیم، در حالیکه بنظر نمیاد بقیه دنیا مشکلی در این زمینه داشته باشند؟


از اوایل هفته آینده که از کنفرانس بر گردم، شروع می‌کنم بتدریج و در طول هفته‌های بعد، یکی یکی روی این سوالات کار کردن.