آن بخیه‌ها چرا باز شد؟ (‍۱۳۹۴/۰۹/۳۰).. وقتی حق «گرفتنی» باشد، جامعه خشن می‌شود

آن بخیه‌ها چرا باز شد؟ (‍۱۳۹۴/۰۹/۳۰)

وقتی حق «گرفتنی» باشد، جامعه خشن می‌شود. چگونه حق را «دادنی» بکنیم؟ مشکل از آنجا شروع می‌شود که تحویل جنس و وصول مطالبه در هیچ معامله‌ای همزمان نیست، اما اگر مغازه‌دار اجازه می‌دهد اول جنس را در دست بگیرید و سپس پولش را بدهید، به‌خاطر اطمینان ناشی از حضور شما در مغازه است. مستاجر هم پول رهن را در اختیار صاحبخانه قرار می‌دهد چون از بابت وصول آن مطمئن است. اگر آخر سال مبلغ رهن بازپرداخت نشد، مستاجر خانه را خالی نمی‌کند تا پولش را پس بگیرد. اینها اما روش‌هایی بدوی و زمخت برای وصول طلب هستند. اگر جنسی را صادر می‌کنید دیگر امکان مچ‌گیری در مغازه نیست، بنابراین بانکی واسطه خریدار و فروشنده می‌شود تا اگر جنس مطابق قرارداد تحویل شد، بانک هم مطابق قرارداد پول خریدار را به حساب فروشنده واریز می‌کند.

این روشی متمدنانه‌تر برای احقاق حقوق دو طرف معامله است. اما مشکل در بازارهایی رخ می‌نماید که جایی برای LC بانکی نیست. آنگاه از میان صدها پزشک، یک پزشک هم ممکن است فکر کند باز کردن بخیه چون پس گرفتن کالا توسط مغازه‌دار است

بسیار گفته‌اند که در غرب مسلمان ندیدیم ولی اسلام دیدیم. یکی از آن مشاهدات فرهنگ خوش‌حسابی است. آن خوش‌حسابی اما به علت ابزاری بوده که شاید ندیده‌اند. فرهنگ اعتبارسنجی شخصیت‌های حقیقی می‌تواند بخش عمده‌ای از بدحسابی‌ها و چک برگشتی‌ها را از اقتصاد ما حذف کند و قدری از استرس فعالان بازار بکاهد.

http://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-980748