آمریکا را بدون حب و بغض بشناسیم. بحران امروز ایران نتیجه نگاه افراطی و تفریطی به آمریکاست ✍اسفندیار خدایی دکترای مطالعات آمریکا، دانشگاه تهران @AmericanStudies :ارتباط america.blog.ir :وبلاگ تبلیغات مرتبط با مسائل سیاسی و علوم انسانی پذیرفته میشود
🌎 وزیر خارجه باید فراجناحی حمایت شود.. ✍ عباس عبدی
🌎 وزیر خارجه باید فراجناحی حمایت شود
✍ عباس عبدی
🌿در ساختار سياسي ايران چندين نهاد هستند كه همواره بايد فراجناحي و غير سياسي باشند. نيروهاي مسلح، دستگاه قضايي و شوراي نگهبان به طور مطلق مشمول چنين حكمي هستند. آنها بايد در چارچوب قانون و فراتر از هرگونه رنگ و تعلق سياسي عمل كنند تا اعتبار و وجهه لازم را به بهترين شكلي حفظ كنند.
🌿ولي اين قاعده در مورد دولت و وزارتخانهها چندان الزامي نيست، جز درباره وزارت امور خارجه، دفاع و اطلاعات و نيز بانك مركزي. اينها نهادهاي فراجناحي و ملي هستند. وزرا و روساي آنها بايد مورد حمايت همه جناحها و ساختار رسمي باشند. در اين ميان وزارت امور خارجه حتي متفاوتتر از ديگران است. چون وزير امور خارجه نه فقط نماينده دولت كه نماينده كل حكومت و ملت در برابره ساير كشورها اعم از دوست یا دشمن است. به همين علت نيز رابطه كشورها با يكديگر از طريق وزارت خارجه و وزراي خارجه آنها شكل ميگيرد. وزراي خارجه بايد مورد اعتماد كامل حكومت باشند حتي اگر در داخل کشور اختلافاتي درباره سياست خارجي وجود داشته باشد كه وجودش طبيعي هم هست، ولي در درجه اول بايد اعتماد كامل به او و دستگاه زير نظرش داشت و در درجه دوم مجرای هرگونه ارتباط سياسي با خارج از كشور، بايد منحصر از طريق وزارت خارجه باشد.
🌿با اين مقدمه ميتوان به تحليل استعفاي آقای ظريف پرداخت. واقعيت اين است كه ساختار تصميمگيري در ايران به نسبت متكثر و در مواردي حتی متعارض است. تناسبي ميان قدرت و مسئوليت در تصميم وجود ندارد. كساني قدرت تصميمگيري دارند كه مسئوليتي در برابر تبعات آن نميپذيرند. حتي ممكن است طلبكار نتايج منفي تصميمات خود نيز بشوند.
🌿اين يك ناهنجاري مديريتي است ولي شايد در امور مربوط به داخل كشور عوارض آن محدود باشد، چون در نهايت قدرتي بالادست وجود دارد كه مسايل را حل و تبعات را كاهش میدهد، ولي اين حد از تنوع و تضاد در مراجع تصميمگيري در روابط خارجي مطلقاً قابل پذيرش نيست. بايد دروازه ورود و خروج به اين حوزه فقط منحصر به وزارت خارجه كشور شود. وجود همین وضعیت است که عوارضی جزیی را در اجرا ایجاد میکند. اگر از اين زاويه نگاه كنيم اصل استعفاي آقاي ظريف، نوعي هشدار جدي نسبت به تبعات اين وضع نابسامان است.
🌿در حقيقت اين هشدار ميبايد مخالفان سياست خارجي را مواجه با اين دوراهي كند كه يا بايد همه مسئوليتها را بپذيرند يا آنكه در مواجهه با دولت و وزارت خارجه منطقي و براساس اعتماد عمل كنند. اين چه معنا دارد كه يك نماينده بيمسئوليت همه مسئولين را به بدترين اتهامات متهم كند، ولي هيچ برخورد و مواجههاي با او نشود؟ چرا بايد وزير خارجه طبق گفته خودش دهها بار يك پرسش را پاسخ دهد كه هر آدم عادي با فهم و درك عرفي نيز از شنيدن اولين پاسخ نيز قانع ميشود؟
🌿 ممكن نيست با چنين شرايطي كسي بتواند به وظيفه و مسئوليت خود عمل كند. وزير خارجه كه بايد با اتكاي به نيروهاي داخلي در مواجهه با دشمنان اين كشور فعاليت كند، اگر از پشت جبهه خودش مطمئن نباشد چگونه ميتواند در مواجهه با دشمن اقدام كند؟ او بايد مواظب نتانياهو و پمپئو و بنسلمان باشد يا بدنش از تيرهاي تندروهاي داخلي زخمي و خونين باشد؟
🌿 براي يك وزير خارجه بدترين توهينها و بدترين حملات دشمنان به راحتي قابل تحمل است و حتي افتخار است كه با آنان مقابله میکند، ولي كوچكترين توهين و بيحرمتي و اتهامزني از جانب نيروهايي كه بايد پشتيبان او باشند غير قابل تحمل است.
🌿با اين حال اين فقط يك تلنگر بود و امید ان وجود دارد كه آقاي ظريف با قدرت بيشتري به كار خود بازخواهند گشت. چرا كه مردم خواهان آن هستند. چرا كه رييس جمهور از او حمايت ميكند، چرا كه دشمنان اين ملت از نبودنش خوشحال ميشوند. چرا كه عموم علاقهمندان به آباداني اين كشور نگران نبودنش در مقام سكانداري وزارت خارجه و سیاست خارجی کشور هستند.
🌿آيا این بار تندروهاي همپيمان با دشمنان اين مردم درس خواهند گرفت. یقین نداریم هر چند امیدواریم و زنده به اميد هستيم.
t.me/EsfandiarKhodaee