❇️❇️ گرفتار مارپیچ ارز-تورم شدیم …عباس شاکری / رئیس سابق دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

❇️❇️ گرفتار مارپيچ ارز-تورم شديم


عباس شاکری / رئیس سابق دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
✳ «برای واژگون‌کردن پایه‌های موجود جامعه هیچ وسیله‌ای مکارانه‌تر و اطمینان‌بخش‌تر و بهتر از خراب‌کردن و بی‌اعتبارکردن ارزش پول رایج آن کشور نیست. این فرایند همه نیروهای نهانی قانون اقتصادی را در جهت انهدام و ویرانی به کار می‌گیرد و آن را به‌صورتی عملی می‌کند که یک نفر از یک ‌میلیون قادر به تشخیص آن نیست»
(جان مینارد کینز)

در سال‌های اول و در کادر برنامه تعدیل ساختاری، وقتی موضوع تصحیح نرخ ارز مطرح شد، مسئولان اقتصادی و به‌ویژه رئیس وقت بانک مرکزی معتقد بودند اگر ما نرخ ارز را رها کنیم، قیمت آن نرخ، حدودا به ١٤٠ تومان پرش می‌کند، اما دوباره به حدود ٢٠ تومان برمی‌گردد و در یک وضعیت یکنواخت و تعادلی اصلاح‌شده جدید قرار می‌گیریم. آنها ادعا می‌کردند به‌این‌ترتیب هم صادرات مجال رشد پیدا می‌کند هم واردات محدودتر شده و راه رشدهای بالا هم هموار می‌شود. در آن زمان استاد فقید مرحوم دکتر عظیمی در یک سخنرانی و تحلیل مستدل بیان کرد که اگر شما همین‌طور که الان می‌خواهید بدون مقدمه آن را رها کنید و هیچ مقدمه و بستری هم برای آن آماده نکنيد، نرخ ارز ممکن است به هزار تومان هم برسد. مسئولان وقت به آن هشدار هیچ اعتنایی نکردند و بدون بسترسازی نهادی تأمین شفافیت حساب‌پذیری، محدودکردن جولانگاه‌های فساد و... نرخ ارز را رها کردند.

در سال ٧٢ گفتند ارز را تک‌نرخی می‌کنیم، حتی یک روز این کار دوام نیاورد و یک مارپیچ ارز- تورم در اقتصاد شکل گرفت که تا امروز این مارپیچ فعال است و هزینه‌های آن همچنان گریبان‌گیر جامعه تولیدکنندگان و مردم است. اساسا طراحان و مجریان برنامه‌های تعدیل در ایران بیش‌از‌حد توهم‌آمیز و ساده با موضوع اقتصاد ایران برخورد می‌کنند.

اساسا اصلاح اقتصاد را در افزایش نرخ ارز، نرخ بهره و قیمت حامل‌های انرژی و متغیرهای کلیدی دیگر می‌دانند، اما شفافیت، محدودکردن مجاری فوق بودجه‌ای، مبارزه با فساد و سوداگری و قانون‌گریزی اصلا مورد توجه و تأکیدشان نیست؛ بنابراین همواره بر اثر اجرای برنامه‌های پیشنهادی ایشان در ایران فساد افزایش یافته است. شرکت‌های اقماری و غیرشفاف و مجاری فوق بودجه‌ای گسترش یافتند. سوداگری و فعالیت‌های مزاحم به سکه رایج کشور بدل شد.

اصلاحات اقتصادی امری پیچیده است و باید ابتدا بستر نهادی و مقدمات آن را فراهم کرد و نمی‌شود با چند تغییر کلیدی مثل نرخ ارز و نرخ بهره مشکل آن را حل کرد. اگر شما اصرار دارید که روشتان درست است، متغیرهای کلیدی را به هر مقدار که شما می‌گویید بالا ببرید، اما قول بدهید آن وضعیت تعادل یکنواختي را که ٢٧ سال پیش وعده داده بودید ایجاد کنید و اقتصاد را به آن وعده‌ووعیدها برسانید. نمی‌شود ٣٠ سال اقتصاد در باتلاق فنر ارز، تورم و متغیرهای کلیدی دستکاری‌شده تورم‌زا غوطه‌ور باشد و همه سرمایه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آن به نابودی کشیده شود.

یکی از مشکلات اساسی در کشور ما این است که مدیران و مشاوران آنها هیچ هزینه‌ای برای تصمیم‌های توهم‌آمیز خود پرداخت نمی‌کنند. هر تصمیمی خواستند می‌گیرند و وقتی که عواقب آن آشکار می‌شود، شروع به فرافکنی کرده و خود ناقد و ناجی می‌شوند.

جالب اینجاست که ما نرخ ارز را از ابتدای برنامه اول تا امروز حدود هزار برابر پرش داده‌ایم اما رشد، رقابت‌پذیری، اشتغال و حتی صادرات ما هر روز با موانع و مشکلات بیشتری مواجه شده است. وقتی سال ٩٠ و ٩١ نرخ ارز حدود چهار برابر شد، یکی از آقایان مشاوران امروزی گفتند که عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. ما می‌خواستیم ولی این باعث می‌شود تولید و صادرات رشد کند و مشکلات اقتصاد حل شود. این در حالی بود که این رخداد اقتصاد ایران را به دام یک رکود فراگیر انداخت .

@eghtesadegolestan