❇️ چرا سیاست‌های ناصحیح اقتصادی در دوره‌های مختلف تکرار می‌شود؟

❇️ چرا سیاست‌های ناصحیح اقتصادی در دوره‌های مختلف تکرار می‌شود؟ علت اصلی در چینش ناصحیح تیم اقتصادی است. تیم اقتصادی باید به سه ویژگی مهم مجهز باشد تا بتواند ثبات و آرامش را بر اقتصاد کشور حاکم کند و گرنه خروجی تصمیمات اقتصادی، تدبیر نخواهد بود: ۱- اشراف تئوریک ۲- فنون سیاست‌گذاری ۳- مهارت‌های مدیریتی.

بوروکرات‌های تک‌بعدی معمولا تئوری را زیر سؤال می‌برند با این استدلال که تئوری مال دانشگاه است و مدیریت دستگاه‌های اقتصادی نیاز به مردان اجرایی دارد. معمولا کسانی این استدلال را به کار می‌گیرند که نه تنها معنی تئوری را نمی‌دانند بلکه در اجرا نیز ضعیف‌ترین کارنامه را از خود به جا می‌گذارند. علت نیز واضح است؛ تئوری مبنای عمل است و بدون تئوری هیچ عملی ممکن نیست. جان مینارد کینز اثبات کرده است که این نوع از مدیران معمولا دارای افکار عقب‌مانده‌ای هستند که چون قادر به درک تئوری‌های جدید نیستند در اسارت تئوری‌های کهنه و منسوخ باقی می‌مانند. طبیعی است تئوری منسوخ قادر به حل مسائل جدید نیست و به همین دلیل، شکست در اجرا نیز گریزناپذیر خواهد بود.

ویژگی دوم، توانایی فهم و بکارگیری صحیح فنون سیاستگذاری است. اقتصاد یک پیکره واحد است و اتخاذ سیاست‌های پولی، مالی، ارزی و تجاری معطوف به یک هدف مشخص علاوه بر اشراف تئوریک، نیازمند تسلط بر فنون و تکنیک‌های آزموده شده است. فنون سیاستگذاری، انتخاب راه صحیح و کم‌هزینه از میان راه‌های مختلف را به تیم اقتصادی نشان می‌دهد.

خلأ اشراف تئوریک و تسلط بر فنون سیاستگذاری، معمولا باعث توهم مهارت مدیریتی و خروج از ریل صحیح سیاستگذاری می‌شود. طبیعی است کارنامه این نوع مدیران، مهر مردودی خواهد خورد. نکته جالب توجه این است که وقتی از اکثر این مدیران، علت ناکامی سؤال می‌شود پاسخ واحدی دارند: نگذاشتند! این نوع پاسخ در همه جای دنیا به معنی مردودی مضاعف است؛ چون اعتراف به ناتوانی اجرایی است. مدیر، تعریف مشخصی دارد: فردی که موانع را می‌شناسد و توانایی عبور از این نوع موانع را دارد...

✍️علی میرزاخانی
@eghtesadegoledtan