‍ ❇️ واکاوی دلایل سرمایه گذاری‌های نظامی جمهوری اسلامی در یمن، سوریه و شاخ آفریقا.. دکتر یاسر رخشان

‍ ❇️ واکاوی دلایل سرمایه گذاری های نظامی جمهوری اسلامی در یمن ، سوریه و شاخ آفریقا

دکتر یاسر رخشان
ب- علت حضور نظامی در سوریه:
گذشته از حمایت های نسبی حافظ اسد در زمان جنگ ایران و عراق از ایران، حضور نظامی ایران در سوریه و حمایت های تمام قد سیاسی، اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی از رژیم اسد از جهات گوناگون قابل بررسی است.
یکی از این جهات ، میدان مشترک گازی پارس جنوبی است.
میدان گازی پارس جنوبی، (در قطر: گنبد شمالی) بزرگترین میدان گازی جهان است، که در خلیج فارس و در آبهای سرزمینی ایران و قطر واقع شده‌است. این میدان گازی بین ایران و قطر مشترک بوده و در کشور قطر، میدان گازی گنبد شمالی نام دارد. ایران و قطر از ابتدای برداشت از این میدان مشترک همواره در رقابت برای برتری در بهره‌برداری از منابع هیدروکربنی این میدان بودند.
در پاییز سال ۱۳۹۱ ایران در حال برداشت روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب از ذخایر این میدان بوده، که ۷۰ میلیون مترمکعب کمتر از شریک خود، در این میدان برداشت می‌کند.
قطر با بهره گیری از شرایط پیش آمده برای ایران نظیر تهدیدات نظامی و تحریمهای فلج کننده اقتصادی به سرعت با انعقاد قراردادهای مختلف با غولهای گازی جهان میزان تولید خود از این میدان مشترک را توسعه داده است و طبق یک برنامه هماهنگ با محوریت آمریکا و عربستان و اروپا مقرر شد بخش عظیمی از گاز مورد نیاز اروپا از طریق خطوط لوله انتقال گاز که در تصویر ذیل با رنگ صورتی ترسیم شده است تامین کند.
این خط انتقال از کشورهای عربی از جمله "سوریه"و از طریق ترکیه به اروپا متصل میشد.
عبور این خط لوله در مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان تحولات قابل ملاحظه ای را ایجاد میکرد!
اول اینکه سبب سنگین تر شدن وزنه بهره برداری قطر از میدان مشترک می شد و بنابراین سهم ایران با توجه به اعمال تحریمهای جهانی روزبه روز کاهش می یافت و طبیعی است که جمهوری اسلامی در راستای تامین منافع ملی خود زیاده خواهی این‌کشور مینیاتوری را نپذیرد
دوم از اونجاییکه بخش اعظم‌ گاز اروپا از طریق روسیه صادر میشد سهم‌ روسیه نیز از بازار گاز اروپا کاهش می یافت و مهمتر آنکه روسیه دیگر مانند گذشته قادر نبود از اهرم‌گاز برای اعمال اراده خودش در نظم جهانی استفاده کند

سوم‌ ترکیه از این خط انتقال منافع مستقیم و غیرمستقیم بلندمدتی میبرد از جمله تامین بخش بزرگی از گاز مورد نیاز این‌کشور.

بنابراین ایران با نشان ندادن چراغ سبز به اسد درواقع بطور غیرمستقیم مخالفت خود را با احداث این پروژه اعلام میکند و این عدم موافقت سبب وارد شدن خسارات فراوانی به این کشورهای مشترک المنافع نا همسو با جمهوری اسلامی شد و در حقیقت از آن زمان است که محور غربی- عبری - عربی با تحریک بخش کوچکی از منتقدین اسد و تبدیل آن به مخالفین مسلح از آنها مجاهدینی و انقلابیونی ساخت که کشور سوریه را از عروس خاورمیانه به آنچه که امروز شاهد آن هستیم تبدیل کردند!

در این آوردگاه چنانچه بشار اسد به درخواست کشورهای منتفع از این خط انتقال پاسخ مثبت میداد آنگونه که خودش هم‌ ابراز می نماید ؛ آمریکا سند سوریه را به نام وی میزد اما چون بنا به درخواست ایران به مخالفت با این پروژه پرداخته و اجازه عبور این خط انتقال از کشور سوریه را نداده مستحق این بوده که کشورش آوردگاه رویاروییهای نظامی غیرمستقیم آخرالزمانی شود!

با توجه به توضیحات فوق آیا حضور نظامی ایران در سوریه در جهت حمایت از رژیم اسد بر اساس منافع ملی بوده است یا خیر ؟
به اقتصاد گلستان بپیوندید:
T.me/eghtesadegolestan