تشریح وضعیت اشتغال و بیکاری استان گلستان؛. بخش سوم …

تشریح وضعیت اشتغال و بیکاری استان گلستان ؛
بخش سوم
... البته ریشه مشکلات اقتصادی ذکر شده تنها به این مقدار خلاصه نمی شود بلکه باید نقش فرهنگ عمومی‌و رسانه را نیز مدنظر قرار داد.
برای توضیح بیشتر، در بخش پیشین توضیح دادیم که از دلایل فقر در استان گلستان عدم حمایت دولت به معنای واقعی کلمه است چراکه بالغ بر ۶۰درصد از شهروندان گلستانی از راه کشاورزی بصورت مستقیم و غیر مستقیم امرار معاش می کنند حال عدم تدبیر مناسب در سیاستگذاریها بعنوان نمونه واردات برنج یا مرکبات میتواند به نابودی این دسته از کشاورزان و باغداران بیانجامد. اینک نقش رسانه ها و بخصوص رسانه ملی را میتوان در ارتباط با تقویت و یا تضعیف بخش کشاورزی اینگونه مطرح کرد که علاوه بر اینکه رسانه ها میتوانند با تولید محتواهای آموزشی و با استفاده از کارشناسان‌ خبره بر دامنه دانش و تجربیات‌کشاورزان بیافزایند و سبب افزایش بهره وری شوند همزمان با تبلیغ و فرهنگ سازی عموم هم‌میهنان را به جهاد اقتصادی از طریق حمایت تولیدات ملی فرا خوانند.
هنگامیکه در پر بیننده ترین شبکه رسانه ملی و در پرمخاطب ترین زمان پخش برنامه ها متاسفانه شاهد پخش زنده قرعه کشی یک کالای خارجی هستیم و از بین مصرف کنندگان آن کالا به افرادی جوایز نفیس اعطا می شود و آنهم در سالی که مزین به نام حمایت از تولید‌ملی نام‌گرفته چگونه میتوان نسبت به بهبود اوضاع اقتصادی کشور امیدوار بود ؟
در حقیقت با این عمل هم سه ضربه بر پیکره نحیف اقتصاد ملی وارد می شود ؛۱-فرهنگ کار و تلاش با ترویج قرعه کشی و بخت آزمایی از بین می رود و همگان در سودای پیمودن راه صدساله در یک شب هستند

۲- تولید و تولیدکننده داخلی را فلج میکنیم و‌ بر خیل بیکاران کشور می افزاییم.

۳- با رونق بازار اینگونه کالاها مقدار واردات افزایش یافته و منجر به خروج ارز از کشور می شود آنهم در شرایط محاصره اقتصادی

۴- در بلندمدت کشور تبدیل به یک کشور مصرف کننده می شود که دیگر انگیزه و رغبتی برای تولید در بین‌مردم وجود نخواهد داشت

این تنها گوشه ای از نقش رسانه ها بخصوص رسانه ملی در تقویت بنیه اقتصادی کشور است .

اگرچه که با شیوع تجمل گرایی و اشراف سالاری در جامعه متاسفانه یکی دو دهه شاهد تضعیف فرهنگ کار و تلاش هستیم تا آنجا که مشاغل سنتی و فنی دیگر هواداری ندارد و اغلب جوانان به امید استخدام در مشاغل دولتی راهی دانشگاهها می شوند . این در حالیست که در اقتصاد غرب وقتی صحبت از نرخ بیکاری ۶ درصد می شود به معنای آن نیست که ۹۴درصد باقی در ادارات دولتی مشغول کار هستند بلکه شامل همه نوع مشاغل اعم از بنا و نجار و مکانیک و کشاورز و ... می شود اما متاسفانه در ایران گویی دامنه مشاغل فقط به مشاغل دولتی ختم‌میشود و هرکه در این دایره قرار نگیرد در عرف جامعه بیکار خطاب می شود.
این ناشی از ضعف فرهنگ عمومی در مواجهه با انتخاب شغل و تعریف از شغل است.

خانواده ها با اصرار به رفتن فرزندانشان به دانشگاه به امید استخدام در ادارات دولتی بدون توجه به این مهم که در آینده واقعا شاید دولت امکان ایجاد شغل برای جوانان را نداشته باشد بهترین فرصتها را برای مهارت آموزی از فرزندانشان سلب میکنند و سرانجام بعد از گذشت سالها فارغ التحصیل می شوند و در افسوس فرصتهای از دست داده و آرزوهای محقق نشده دچار سرخوردگی می شوند. به این دلیل استان گلستان در سالهای آتی در عین نرخ بیکاری بالا با کمبود شدید مشاغل حرفه ای نظیر مکانیک و نجار و ...مواجه خواهد شد.

ضعف فرهنگ عمومی به اینجا ختم نمی شود چراکه یک فرد بیکار که فارغ التحصیل دانشگاهی نیست حاضر به انجام هرکاری و دریافت هر مقدار دستمزد است لیکن به محض ورود به دانشگاه و فارغ التحصیلی دیگر جامعه از وی نمی پذیرد که بر روال سابق حرکت کند و به مجرد اتمام تحصیلات دانشگاهی توقع جذب وی در اداره یا سازمان دولتی را دارند !!!

این بینش بر خواسته از یک فرهنگ اقتصادی ضعیف است که بیشتر در کشورهای جهان سوم مشاهده می شود.
لذا جهت حل این معضل و کمک به اقتصاد در راستای کاهش نرخ بیکاری باید تقویت فرهنگ اقتصادی جامعه از طریق رسانه ملی و سایر دستگاههای‌متولی در دستور کار قرار گیرد

@eghtesadegolestan