هر نوع «عدم وام دهی» بانکها، مرتبط با بانکداری ذخائر کامل نیست

هر نوع "عدم وام دهی" بانکها، مرتبط با بانکداری ذخائر کامل نیست

طرح موضوع پرداخت سود به ذخائر بانکها (سپرده بانکها نزد بانک مرکزی) و کاهش انگیزه تسهیلات دهی از سوی بانکها توسط میلتون فریدمن "پولگرا" در دهه 60 به‌عنوان یک راه حل عملیاتی در جهت بانکداری با ذخائر کامل بود. بانکداری که بانکها در آن فاقد قدرت خلق پول (اختیاری یا اجبارا) از طریق وام دهی هستند و حجم پول خلق شده، بصورت برونزا قابلیت کنترل بیشتری می یابد.

شاید بتوان گفت آنچه در بحران مالی 2008 در آمریکا پیاده شد، یعنی پرداخت بهره از سوی بانک مرکزی به ذخایر بانکها و سلب انگیزه وام دهی از آنها، نمونه ای واقعی از آنچیزی بود که فریدمن بدان اعتقاد داشت.

اما آنچیزی که در ایران در خصوص کاهش شدید تسهیلات دهی (علی رغم رشد فزاینده نقدینگی) طی سالهای اخیر در سیستم بانکی روی داده بسیار بسیار متفاوت از آنچیزی ست که در بانکداری ذخائر کامل انتظار میرود.

اولین تفاوت در آن است که اولا حجم ذخائر مازاد در دسترس بانکها با کمبود مواجه بوده و عمدتا در جهت تسویه بانکی مورد استفاده قرار میگیرد تا آنکه برای وام دهی مورد فراخوان بانکها قرار گیرد.

دوما آنچه در آمریکا رخ داد بدین صورت بود که پولی که توسط بانک مرکزی به عنوان پایه پولی خلق شد (به شکل شدیدا فزاینده) و او بواسطه آن اقدام به خرید دارایی‌­های مالی و اعطای وام با هدف نجات اقتصاد کرد، از سوی عموم مردم نزد بانکها و از سوی بانکها نزد بانک مرکزی نگهداشته شده است و خلق پولی صورت نگرفت.

اما در ایران بانکها برای خلق پول به هیچ عنوان نیاز به "ذخائر پیشینی یا پایه پولی" نداشته و براحتی بدون نیاز به واسطه گری مالی از طریق تسهیلات دهی، خلق پول از هیچ می نمایند.

سوما بر اساس ترازنامه بانک مرکزی در ایران تنها حدود "یک درصد" سود، به ذخائر قانونی پرداخت میشود.

عباس دادجوی توکلی

@interestratemoney