چرا فروش املاک تملیکی برای «سیستم بانکی به‌مثابه یک کل» نمی‌تواند عاملی جهت رفع تنگنای مالی باشد؟

چرا فروش املاک تملیکی برای «سیستم بانکی به‌مثابه یک کل» نمی‌تواند عاملی جهت رفع تنگنای مالی باشد؟

در گذشته ذکر کردم فروش املاک تملیکی میتواند برای یک یا چند بانک "گشایش نقدینگی" ایجاد کند اما برای "کلیت" نظام بانکی جمع بازی صفر است.

فرض کنید بانک الف به فروش املاک تملیکی خود بنابر دستور سیاستگذار جهت رفع انجماد دارایی اقدام کند. در این حالت :

1. خریدار ملک از سپرده خود نزد بانک ب کاسته و در این حالت سپرده به بانک الف منتقل میشود.

2. در اتاق پایاپای و تسویه بین بانکی، سپرده بانک ب نزد بانک مرکزی (ذخائر) کاسته شده و سپرده بانک الف نزد بانک مرکزی شارژ میشود. آنچیزی که بانک الف به دست آورده عبارت است از «ذخایر»؛

در این حالت کسب ذخایر بیشتر برای بانک الف به معنای کاهش ذخایر و تشدید تنگنای مالی برای سایر بانک‌هاست. در چنین شرایطی درمجموع، همچنان رقابت بر سر جذب ذخائر موجود بین بانک‌ها برای فرار از پرداخت جریمه 34 درصدی بر سر جای خود باقی خواهد بود.

اما در خصوص رفتار انفرادی بانکها میتوان گفت طبیعی است که با فروش دارایی های مازاد، بانک به‌جای آنکه ذخایر را با نرخ بهره‌ای که روی سپرده می‌پردازد یا در بازار بین بانکی جذب کند و یا از بانک مرکزی استقراض میکند، ذخایری با نرخ صفر به دست می‌آورد و این می‌تواند هزینۀ فعالیت بانکی و افرایش تسهیلات دهی را متأثر کند اما بانک دیگر را به دردسر می اندازد.

عباس دادجوی توکلی

@interestratemoney