مقدار بهینه نقدینگی در یک اقتصاد

مقدار بهینه نقدینگی در یک اقتصاد

نقدینگی باید در اقتصاد با یک کنترل نسبی از سوی سیاستگذار، معاملات لازم اعم از مبادلاتی و غیرمبادلاتی را پوشش دهد و موجب تسهیل داد و ستد شود.

اینکه مقدار نقدینگی چه میزان باشد بستگی به شرایط و ساختار هر اقتصاد دارد و نمی توان برای همه اقتصادها، مقدار و کمیت معینی از نقدینگی را به عنوان مقدار بهینه توصیه کرد. 

بطور کلی اعتقاد نگارنده آن است که با توجه به درونزایی پولی ، هیچ مازاد عرضه پولی در اقتصاد رخ نخواهد داد. زیرا مصارف نقدینگی، این حجم از پول را طلبیده و ایجاد نموده است، چه با اهداف مبادلات حقیقی و چه با انگیزه های سفته بازانه ، چه برای اشخاص ، بانکها و حتی حاکمیت

نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی کشور از عدد "یک" عبور نموده و همانند برخی از کشورهای پیشرفته حجم نقدینگی از تولید ناخالص داخلی عبور نموده است. اما چه تفاوتی میان ما و آنها وجود دارد؟

اگر فرآیند تولید واقعی و اقتضائات تجاری مربوط به آن، ایجاد کننده نقدینگی باشد، چون برای تولید یک محصول نهایی مراحل ساخت و تولید زیادی لازم است، مبادله و خرید و فروش کالاهای فراوان واسطه ای برای تولید یک محصول پیشرفته مستلزم وجود نقدینگی بیشتر برای پوشش این معاملات (روی کالای واسطه ای) است.

اما در اقتصاد کشور ما که با فرسودگی تجهیزات مواجه بوده، تولید رشد منفی به خود گرفته و عمدتا "مونتاژ محور" است و همچنین فعالیت های سفته بارانه بانکها و مشتریان عامل ایجاد کننده نقدینگی است، حجم نقدینگی ایجاد شده برای این حجم از تولید بهینه نبوده اما در خصوص فعالیت های نامولد کاملا "بهینه" است.

عباس دادجوی توکلی

@interestratemoney