نخستین کانال تخصصی روابط بینالملل - معرفی کتاب و مقاله - اطلاعرسانی برنامههای تخصصی و همایشها - تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقهای و جهانی - ارائهی تحلیلهای مرتبط با تحولات روز مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است نه نظر گردانندگان کانال.
✍🏻 ۳ هدف بنسلمان از تهدید به جنگ با _ بخش (۲).. کامران کرمی _ روزنامهنگار.. دنیای اقصاد..۳-۱
✍🏻 ۳ هدف بنسلمان از تهدید به جنگ با #ایران _ بخش (2)
کامران کرمی _ روزنامهنگار
دنیای اقصاد #نشریات
۳-۱. افزایش نفوذ #ایران
عامل منطقهای مهم دیگری که به این ادراک سعودیها رنگ تقابل و تهاجم بخشیده، افزایش ضریب نفوذ ایران در جهان عرب از یکسو و تغییر فضای بینالمللی به نفع ایران به مدد توافق هستهای و رفع تحریمهای اقتصادی است. بنابراین سعودیها از ابتدای توافق هستهای در تلاش بودند تا هزینههای این توافق را برای ایران افزایش داده یا آن را به شکست بکشانند و در مقطع کنونی نیز به دنبال کاهش بهرهمندی ایران از مزیتهای توافق هستهای هستند.
۴-۱. گسست تدریجی از آمریکا
عامل چهارم که در سطح بینالمللی معنا پیدا میکند، گسست در معادله همکاری #عربستان با آمریکا است. روندی که اولین جرقه آن از ۱۱ سپتامبر زده شد و بعدها با سقوط صدام و تحولات بهار عربی عینیت یافت. در واقع در این متغیر عوامل چندگانهای نقش ایفا میکنند که تغییر شرایط منطقهای و مولفههای همکاری بخشی از تعیینکنندهترین آنها به شمار میرود. به این معنی که سعودیها بیم آن دارند، سیاست نگاه به شرق آسیای آمریکا رنگ واقعیت به خود گرفته، نیاز واشنگتن به نفت خاورمیانه کمتر شود و آمریکا به سمت تنوع در شرکای منطقهای خود حرکت کند. اگرچه سیاستهای ترامپ در یکسال اخیر قدری از این نگرانی کاسته، اما اصل این دغدغه همچنان در ذهنیت سعودیها قرار دارد. مجموع این عوامل چهارگانه باعث شده تا سعودیها در یک پوست اندازی در سیاستهای کند و پرحوصله خود به سمت سیاست خارجی فعالتر با چاشنی تهاجمی حرکت کنند که این رویکرد علاوه بر اینکه میتواند موجد خلق فرصتهای جدید برای افزایش نفوذ عربستان در خاورمیانه باشد، از سوی دیگر بیشترین پیام را برای جمهوری اسلامی ایران در بر خواهد داشت.
۲. اهداف از طرح جنگ با ایران
در تبیین چرایی اظهارات سلمان درخصوص جنگ با ایران در طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده میتوان به متغیرهای زیر اشاره داشت:
۲.۱. ایجاد فضای ابهام
شاید اصلی ترین هدف ولیعهد سعودی از طرح موضوع جنگ با ایران آن هم در یک بازه حداقل یک دههای ابهامآفرینی و ترسیم یک فضای تردیدآمیز برای ایران در سطح منطقهای و بینالمللی باشد. بدین معنی که این فضای ابهام باعث میشود تا ایران نتواند از مزایای اقتصادی بهواسطه خروج از تحریمها و بازگشت به شرایط عادی بهره ببرد. همان راهبردی که ترامپ در طول یک سال و چند ماه از ریاستجمهوری خود در قبال برجام انجام داده و باعث شده تا بسیاری از شرکتها و بانکها، بیم ورود به بازار ایران را داشته باشند. بهنظر میرسد ولیعهد سعودی و زمامداران آمریکا به این موضوع توجه ویژهای نشان دادهاند که بهرهمندی ایران از مزایای اقتصادی و برخورداری از یک خزانه پرپول باعث خواهد شد تا این کشور با دست بازتری به نفوذ خود در منطقه اقدام نماید. چراکه تثبیت نفوذهای بهدست آمده در شرایط فروکش کردن بحران، به بهرهمندی از بنیانهای مالی بستگی دارد. بهعنوان نمونه مساله بازسازی عراق و سوریه یکی از آوردگاههای جدیدی است که به بازیگران کمک میکند تا نفوذ خود را در شرایط غیرامنیتی تثبیت کرده و نفوذ خود را تحکیم بخشند.
۲.۲. شکلدهی به یک اجماع منطقهای و جهانی
هدف دومی که محمد بنسلمان از مجرای طرح موضوع جنگ بهدنبال آن است، شکلدهی به یک اجماع منطقهای و بینالمللی از بازیگرانی است که در موضوع سد کردن نفوذ ایران با او اشتراک نظر دارند. در واقع اظهارات بنسلمان و طرح این گزاره که ما ناگزیر خواهیم بود در طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده با ایران بجنگیم، نشان میدهد که او در حال فراهم کردن این ذهنیت و سپس طراحی عملیاتی است. محمد در تلاش است تا عربستان و منطقه را در یکسو و ایران را در سوی دیگر نشان دهد. صحبت مداوم از خطر ایران و ایدئولوژی فراسرزمینی آن با این هدف صورت میگیرد که او به دیگران نشان دهد که اگر اکنون در مقابل خطر ایران، ایستادگی نکنند، مجبور خواهیم شد تا در یک دهه آینده با تهران بجنگیم. در واقع عربستان ناچار است با ایران بجنگد، چون هیچ راه دیگری برای مقابله با ایران وجود ندارد. تشبیه ایران به آلمان هیتلری و مقایسات مشابه دیگر نشان میدهد که بنسلمان بهدنبال متقاعدسازی بازیگرانی است که موافق ایستادن در مقابل ایران هستند. شکل دهی به این اجماع با ابزارهای مالی و تسلیحاتی صورت میگیرد و تغییر نگاه عربستان به محیط پیرامونی خود از جمله عادیسازی روابط با اسرائیل در این چارچوب قابل معنا است.
🔗 https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3375222