✍🏻 چرا نمی‌تواند را محدود کند؟ (۲).. واشنگتن سرگردان تعامل با ولیعهد خودسر عربستان

✍🏻 چرا #آمریکا نمی تواند #محمد_بن_سلمان را محدود کند؟ (2)

واشنگتن سرگردان تعامل با ولیعهد خودسر عربستان

نویسنده: #مضاوی_الرشید، استاد مدعو در مرکز #خاورمیانه مدرسه اقتصاد #لندن


از آن زمان تاکنون، ملک سلمان ترتیبات مورد تکریم تقسیم قدرت خانواده سلطنتی را از میان برده است. او چنین اقدامی را به دلیل ترکیب جمعیتی خانواده سلطنتی توانست انجام دهد. هنگامی که او قدرت را در دست گرفت، بیشتر برادران پادشاه مرده بودند. این امر به او اجازه داد تا برادران باقیمانده واجد شرایط و حتی پسران بزرگ تر برادرهای خود را نادیده گیرد. فقط یکی از برادران پادشاه، شاهزاده احمد گزینه ای برای مقام ولیعهدی بود. اما به دلیل به حاشیه رانده شدن او (وی هرگز مقامی ارشد در حکومت برای مدت زمان طولانی نداشت) و نیز به دلیل خواست قوی ملک سلمان مبنی بر تضمین ساختن این امر که تنها فرزند خودش میراث دار تاج و تخت پادشاهی باشد، او (سلمان) تصمیم گرفت که شاهزاده احمد را نیز نادیده گیرد. ملک سلمان مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد را برکنار کرد؛ سپس، او محمد بن نایف، ولیعهد را در سال 2017 عزل کرد و تصمیم گرفت که جانشین ولیعهد تعیین نکند. در انجام این انتصاب، ملک سلمان هیات بیعت را نادیده گرفت. همه این اقدامات راه را برای به قدرت رسیدن پسرش امکانپذیر ساخت.

هیچ شاهزاده ای پیش از محمد بن سلمان این تعداد زیاد مقامات حکومتی در چنین سن جوانی نداشته است. علاوه بر ولیعهد بودن، او معاون نخست وزیر، وزیر دفاع، رئیس شورای امور اقتصادی و توسعه، رئیس شورای امور سیاسی و امنیتی است. او رئیس آرامکو، شرکت نفت و گاز دولتی است. همچنین، شاهزاده جوان کنترل ابزارهای قدرت نرم دولت سعودی همچون سازمان تازه تاسیس شده «مدیریت تفریحات عمومی» را برعهده دارد. عربستان به یک رژیم اقتدارگرا دگرگون شده است که در آن همه قدرت دولت در دستان یک شخص متمرکز است.

محمد بن سلمان کانال های معدودی را که از طریق آنها مردم سعودی و خانواده سلطنتی زمانی می توانستند بر سیاست تاثیر بگذارند، مسدود کرده است. پس از بازداشت چندین عضو هیات بیعت در عملیات به اصطلاح ضد فساد در سال 2017، این هیات منحل شد. محمد بن سلمان دیوان سلطنتی را منحل کرده است، نهادهای مذهبی را به حاشیه رانده و همچنین، منتقدان و نخبگان مالی را بازداشت کرده است.

ولیعهد سعودی سیاست هایی را از بالا به پایین تحمیل کرده است، بدون آنکه به مردم سعودی فرصت بحث و گفتگو درباره آنها و یا فقط اجازه انتقاد کردن از آنها را بدهد؛ برای مثال، لغو ممنوعیت رانندگی زنان و ارتقای فرهنگ عامه و تفریحات. این اصلاحات سطحی به عنوان اصلاحاتی اصولی وانمود و معرفی می شوند و این گونه شنیده می شود که آنها جایگزین توده پسندی برای اصلاحات سیاسی هستند. همچنین، آنها طرح ریزی شده اند تا توجه سعودی ها را از تشدید سرکوب ها به ویژه سرکوب صداهای منتقد و خاموش کردن بحث و گفتگو در فضای عمومی منحرف کنند. حتی دیگر اعضای خانواده سلطنتی از حقوق خود محروم شده اند. اقتدارگرایی جدید سعودی که خواستار اطاعت محض و وفاداری به ولیعهد است، در رسوایی قتل خاشقجی به اوج خود رسیده است.

🔗 https://www.foreignaffairs.com/articles/saudi-arabia/2018-11-05/why-us-cant-control-mbs