نخستین کانال تخصصی روابط بینالملل - معرفی کتاب و مقاله - اطلاعرسانی برنامههای تخصصی و همایشها - تحلیل و تفسیر آخرین تحولات منطقهای و جهانی - ارائهی تحلیلهای مرتبط با تحولات روز مطالب مندرج، تنها «بازتاب» اخبار است نه نظر گردانندگان کانال.
❗️💧سراب آبهای ژرف در سیستان و بلوچستان.. 📝 بهنام براهویی نوخط، روزنامهنگار
❗️💧سراب آبهای ژرف در سیستان و بلوچستان
📝 بهنام براهویی نوخط، روزنامهنگار
سیستان روزگاری به عنوان انبار غله ایران شناخته میشد. قطب کشاورزی با روستاهایی آباد و هامون پرآب و مناسب صیادی. سالهاست اما ورق طبیعت برگشته است. جان سیستان خسته از دههها خشکسالی در احتضار است. رودخانه هیرمند که زمانی به دلیل کمبود موانع به خوبی توان تامین شرب، کشاورزی و دریاچه هامون را داشت به لطف احداث بیش از یکصد سد در خاک افغانستان بهسختی به تامین چاهنیمههای زابل میرسد.
درواقع سالهاست، آبی برای کشاورزی نمانده و با توجه به تکیه اصلی اقتصاد منطقه بر کشاورزی، موج مهاجرت، بخش مهمی از جمعیت را با خود برده است. به نظر میرسد باتوجه به اینکه سیستان و بلوچستان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی ایران بوده و به دلیل قرار داشتن در مرز با یکی از ناامنترین کشورهای منطقه از اهمیت استراتژیکی برای ایران برخوردار است، نباید خالی از سکنه شود. با این حال دولتها تاکنون نتوانستهاند در هیچ نوع توسعهای به جز کشاورزی موفق باشند. گرفتن حقآبه هامون، انتقال آب از دریای عمان و اینبار استخراج آب ژرف، راهکارهایی بودهاند که در ادوار مختلف به عنوان نسخه شفابخش منطقه دیده شدهاند.آبهای ژرف ابتدا در دوران استانداری علیاوسط هاشمی مطرح و توسط معاونت علمی ریاست جمهوری پیگیری شد. حبیبالله دهمرده نماینده مردم زابل، زهک، هیرمند، نیمروز و هامون در مجلس نیز با تکیه بر این موضوع به عنوان شعاری انتخاباتی، خود را مبتکر این طرح دانسته است.
اما باید دید این منابع چه توانی برای احیای سیستان دارند. بیشتر آبهای ذخیره شده در اعماق زمین از منابع تجدیدناپذیر بوده و علاوه بر اینکه از کیفیت مناسب برخوردار نیستند، در صورت برداشت ممکن است موجب مخاطراتی چون فرونشست زمین و درنهایت فروچالههای بزرگ شوند. بر اساس برآورد وزارت نیرو منابع تجدیدپذیر زیرزمینی (منابع محبوس در گسلهای زمین) نیز ۱,۵ تا ۲ میلیارد متر مکعب است و بسیار کمتر از منابع تجدیدپذیر روزمینی و ذخیره استراتژیکی برای نسلهای آینده است. وزارت نیرو نیز به عنوان نهاد تخصصی با این برداشت مخالف است. تجربه ناموفق عربستان، لیبی و اردن نیز موید همین ادعاست.
بهنظر میرسد سایر طرحهای احیای منطقه سیستان از جمله ایجاد منطقه آزاد تجاری، تبدیل کاربری به صنعتی و ایجاد جایگزین برای کشاورزی در کوتاهمدت سخت است و نتیجهبخشی آن ممکن است از عمر مدیریتی بسیاری فراتر برود.
مسالهای که مغفول مانده امیدیست که در بین مردم ایجاد شده. بسیاری از بومیان منطقه امروز به لطف امید ایجاد شده نسبت به آبهای ژرف خرسند هستند. اما مشخص نیست یأس ناشی از شکست چنین پروژههایی چه آسیبی به اعتماد این مردم خسته از سالها خشکسالی و قهر طبیعت میزند. راه نجات منطقه تفتیده سیستان نه طرحهای هیجانی و عوامفریبانه که برنامهریزی برای تغییر کاربری منطقه و ایجاد فضای اشتغال پایدار برای مردم مرزنشین است.
http://sazandeginews.com/News/3460