بخشی از کلاس ژک آلن میلر – اول آوریل ۲۰۰۹ …🔶مساله ارتباط بین حقیقت و ژوئی سانس همان مساله لکان است

بخشی از کلاس ژک آلن میلر – اول آوریل 2009


🔶مساله ارتباط بین حقیقت و ژوئی سانس همان مساله لکان است. این همان مساله روانکاوی است آن طور که لکان آن را شکل داده، پرداخت کرده، زجر داده، همانطور که آن هم او را زجر داده، و همانطور که لکانین ها آن را به ارث برده اند. آنها لکانین نامیده می شوند چون لکان را می خوانند، و گاهی فروید را با ارجاع به لکان می خوانند، و با ارجاع به این خوانده ها و فهمی که آنها از این متون و اهمیتشان به دست می آورند به انجام روانکاوی مبادرت می ورزند.
من قصد دارم در فرموله کردن این مساله آموزه های لکان را تعبیر کنم، که بدون شک این را فرض می گیرد که فرد خودش را قدری از آن دور کند، گره اش را از آن باز کند. همانطور که پیش از این گفته ام، باور دارم که بر سلسله آموزه های او یک دیدگاه پانورامیک بدست آورده ام، پرسپکتیو دیگری بر آن حاصل کرده ام. جایی پاراگرافی برای من گشوده شده است، تحت فشار خود تجربه، آنالیزهایی که انجام داده ام و مسوولیت آنها را پذیرفته ام.
برای مدتی طولانی من به کلمه های لکان چسبیدم. این شایستگی ام بود، در حقیقت وقتی خیلی افراد – بیشتر افراد – به طور سطحی از روی آموزه هایش عبور می کردند، برخی عبارت ها را نگاه می داشتند، بدون اینکه آن منطق موشکافانه، آن رشته ای که لکان شکل داده را درک کنند. من لکان را با لجاجت خاصی شرح و تفصیل داده ام، و روشن کردن آموزه های متاخر و خیلی متاخرش را به تعویق افکنده ام، با این پیش بینی که اگر بافته ای را که من به دقت دوباره سازی کرده ام به داخل آن بیاورم احتمالا از هم جدا خواهد شد. در نهایت به روش خودم آن را آوردم، با دادن جایگاهی فرعی به دست کاری گره ها، اما هرگز به مفهومی که در آنجا کار می کند [جایگاهی فرعی] ندادم…


ترجمه؛فرزام پروا


@Kajhnegaristan